گنجور

فصل - مداخل مال حلال

بدان که مداخل از حلال، از پنج قسم بیرون نیست:

اول: چیزی که از مباحات باشد، و از مالکی گرفته نشود مثل: معدنیاتی که بلا مالک باشد و احیای اراضی موات، و صید حیوانات، و هیمه کشی و خارکنی از صحرای موات، و آب کشیدن از رودخانه و شطوط و اینها همه حلال است، اگر دیگری آن را تصرف نکرده باشد، از کسانی که مال او شرعا محفوظ است و تفصیل احکام شرعیه آنها در کتاب احیاء موات از کتب فقهیه است.

دوم: آنچه به قهر و غلبه از کسی که مال او حلال است، گرفته شود مثل غنیمت کفار حربی و اموال ایشان و آن نیز از برای مسلمین حلال است، به شروطی که در کتاب جزیه از فقه مذکور است.

سوم: آنچه به حکم شرع، یا رضای مالک، از زنده یا مرده، بدون عوض به دیگری منتقل شود مثل صدقات و بخشش و میراث و این قسم، حلال است هرگاه آن کسی که تحصیل اینها را کرده بود از مداخل حلال بدست آورده باشد و سایر شروطی را که در کتاب هبه و مواریث و وصایا و صدقات از فقه مضبوط است جامع باشد.

چهارم: آنچه به معاوضه و تراضی به دیگری نقل نمود و این نیز حلال است هرگاه جامع شروط و آدابی که در فن معاملات فقه و مذکور است، از بیع و «سلم و اجاره و صلح و «شرکت» و «جعاله» و غیر اینها باشد.

پنجم: آنچه از زراعت و منافع حیوانات به دست می آید و آنها حلال است هرگاه زمین و تخم و آب حلال باشند و اینها مداخل حلال است که طالب نجات باید آنچه کسب می کند از یکی از این مداخل باشد به موافق فتوای فقیه عادل حی جامع الشرائط.

و هر مالی که از یکی از این مداخل نباشد، یا جامع آداب و شروط نباشد حلال نیست و کسی که طالب سعادت باشد باید از برای خود حرفه و کسبی قرار دهد که معاش او از آن بشود یا مستغلی، یا سرمایه ای داشته باشد که دیگری در آنها عمل نموده گذران او از آنجا شود بعضی مردم که ایشان را سرمایه، یا مستغلی نیست، و از آموختن صنعت و کسب هم تغافل می نمایند، یا بعد از آموختن، در تحصیل معاش بر وجه حلال از آنها تکاهل می ورزند و محتاج می شوند به اینکه از آنچه دیگران کسب کرده اند بگیرند و صرف خود کنند و این جماعت غالبا یکی از دو حرفه خسیسه را اختیار می کنند که یکی را لصوصیت یعنی دزدی، و دیگری را گدائی می نامند و هر یک از این دو نوع را اصناف مختلفه است.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بدان که مداخل از حلال، از پنج قسم بیرون نیست:
هوش مصنوعی: بدان که درآمدهای حلال از پنج نوع مختلف خارج نیستند:
اول: چیزی که از مباحات باشد، و از مالکی گرفته نشود مثل: معدنیاتی که بلا مالک باشد و احیای اراضی موات، و صید حیوانات، و هیمه کشی و خارکنی از صحرای موات، و آب کشیدن از رودخانه و شطوط و اینها همه حلال است، اگر دیگری آن را تصرف نکرده باشد، از کسانی که مال او شرعا محفوظ است و تفصیل احکام شرعیه آنها در کتاب احیاء موات از کتب فقهیه است.
هوش مصنوعی: چیزی که در زمره مباحات قرار گیرد و از مالک خاصی گرفته نشود مانند منابع معدنی بدون مالک، احیای زمین‌های خالی از سکنه، شکار حیوانات، جمع‌آوری چوب و خار از زمین‌های عمومی، و برداشت آب از رودخانه‌ها و نهرها، همه اینها حلال است به شرطی که کسی دیگر بر آن تصرف نکرده باشد. این مسائل مربوط به افرادی است که دارایی‌شان از نظر شرعی محفوظ است و توضیحات مربوط به احکام شرعی این موارد در کتاب‌های فقهی مربوط به احیای اراضی خالی آمده است.
دوم: آنچه به قهر و غلبه از کسی که مال او حلال است، گرفته شود مثل غنیمت کفار حربی و اموال ایشان و آن نیز از برای مسلمین حلال است، به شروطی که در کتاب جزیه از فقه مذکور است.
هوش مصنوعی: دوم: هر چیزی که به زور و قدرت از کسی که دارایی‌اش حلال است، گرفته شود، مانند غنیمت‌هایی که از دشمنان جنگی به دست می‌آید، برای مسلمانان مجاز است، به شرط‌هایی که در کتاب جزیه از فقه بیان شده است.
سوم: آنچه به حکم شرع، یا رضای مالک، از زنده یا مرده، بدون عوض به دیگری منتقل شود مثل صدقات و بخشش و میراث و این قسم، حلال است هرگاه آن کسی که تحصیل اینها را کرده بود از مداخل حلال بدست آورده باشد و سایر شروطی را که در کتاب هبه و مواریث و وصایا و صدقات از فقه مضبوط است جامع باشد.
هوش مصنوعی: سوم: هر چیزی که طبق قوانین شرعی یا با رضایت مالک، از شخصی زنده یا مرده به دیگری بدون دریافت عوض منتقل شود، همچون صدقه، بخشش و میراث، حلال است، به شرطی که فردی که این موارد را به دست آورده، از منابع حلال کسب کرده باشد و همچنین سایر شروطی که در زمینه هبه، ارث، وصیت و صدقات در فقه مطرح شده، رعایت شود.
چهارم: آنچه به معاوضه و تراضی به دیگری نقل نمود و این نیز حلال است هرگاه جامع شروط و آدابی که در فن معاملات فقه و مذکور است، از بیع و «سلم و اجاره و صلح و «شرکت» و «جعاله» و غیر اینها باشد.
هوش مصنوعی: چهارم: هر چیزی که با توافق و مبادله به دیگری منتقل شود، حلال است به شرطی که تمامی شرایط و آداب مربوط به معاملات، مانند خرید و فروش، سلم، اجاره، صلح، مشارکت، جعاله و غیره رعایت شود.
پنجم: آنچه از زراعت و منافع حیوانات به دست می آید و آنها حلال است هرگاه زمین و تخم و آب حلال باشند و اینها مداخل حلال است که طالب نجات باید آنچه کسب می کند از یکی از این مداخل باشد به موافق فتوای فقیه عادل حی جامع الشرائط.
هوش مصنوعی: پنجم: هر چیزی که از کشاورزی و حاصل حیوانات به دست می‌آید، در صورتی که زمین، دانه و آب مورد استفاده حلال باشند، حلال است. این موارد درآمدهای حلالی هستند که کسی که به دنبال نجات است باید درآمد خود را از یکی از این منابع کسب کند و این مطابق با فتوی یک فقیه عادل و واجد شرایط باشد.
و هر مالی که از یکی از این مداخل نباشد، یا جامع آداب و شروط نباشد حلال نیست و کسی که طالب سعادت باشد باید از برای خود حرفه و کسبی قرار دهد که معاش او از آن بشود یا مستغلی، یا سرمایه ای داشته باشد که دیگری در آنها عمل نموده گذران او از آنجا شود بعضی مردم که ایشان را سرمایه، یا مستغلی نیست، و از آموختن صنعت و کسب هم تغافل می نمایند، یا بعد از آموختن، در تحصیل معاش بر وجه حلال از آنها تکاهل می ورزند و محتاج می شوند به اینکه از آنچه دیگران کسب کرده اند بگیرند و صرف خود کنند و این جماعت غالبا یکی از دو حرفه خسیسه را اختیار می کنند که یکی را لصوصیت یعنی دزدی، و دیگری را گدائی می نامند و هر یک از این دو نوع را اصناف مختلفه است.
هوش مصنوعی: هرگونه مالی که از منبعی حلال به دست نیاید یا شرایط و آداب لازم را رعایت نکند، حلال نیست. کسی که به دنبال سعادت است، باید شغلی یا حرفه‌ای برای خود انتخاب کند که معیشت او از آن تأمین شود. در صورتی که کسی نه سرمایه‌ای داشته باشد و نه از یادگیری حرفه‌ای غافل شود، ممکن است مجبور شود از منبع درآمد دیگران استفاده کند. برخی از این افراد که به یادگیری مشاغل اهمیت نمی‌دهند، پس از یادگیری نیز در به دست آوردن درآمد حلال تنبلی می‌کنند و به نیازمند شدن و استفاده از کار دیگران می‌رسند. از این رو، آن‌ها معمولاً یکی از دو مدل نادرست را انتخاب می‌کنند: یا دزدی می‌کنند یا گدایی می‌کنند، که هر کدام از این دو گروه افراد خاص خود را دارند.