گنجور

علاج منت گذاشتن و ایذای فقیر

و اما علاج از منت گذاردن، آن است که بداند که فی الحقیقه فقیر، احسان نسبت به او کرده که صدقه او را قبول نموده، و موجب رستگاری او گردیده است پس باید دهنده، ممنون فقیر باشد و بداند که دست فقیر در گرفتن صدقه نایب دست خداست و آنچه به فقیر می رسد همانا که به خدا رسیده است و از این جهت، سنت است که آنکه صدقه می دهد دست خود را ببوسد و دست خود را بر بالای دست فقیر نگذارد بلکه دست خود را بگشاید تا فقیر بردارد و چگونه کسی هزار مرتبه ممنون نگردد از دستی که نایب دست خداست و از او چیزی قبول می کند؟ و با همه اینها خدا هر صدقه را چندین مقابل عوض در دنیا و آخرت وعده فرموده است پس اگر توقع و امید آن را ندارد زهی احمق که مال خود را بر عبث ضایع می کند و اگر چشم عوض از خدا دارد پس به چه وجه منت بر فقیر گذارد؟ و این مثل آن است که کسی چیزی به تو حواله کند که به زید بدهی و او اضعاف مضاعف عوض به تو دهد و تو در چیزی که به زید می دهی منت بر او گذاری.

و اما علاج ایذاء فقیر، آن است که بداند که باعث آن، اگر عزت مال، و عظیم شمردن آن چیزی است که به فقیر می دهی پس عجب جاهلی است که چیز اندک فانی را که در مقابل آن عوض خطیر باقی می گیرد آن را بزرگ می شمارد، و چنان می داند که چیزی داده است و اگر سبب آن، کم قدری و خواری فقیر است در نظر او.

پس عجب مغروری است که خود را به جهت «خزف پاره ای چند از مال دنیا که دارد ترجیح می دهد بر دیگری و حال اینکه گذشت که مرتبه فقیر از غنا بالاتر، و فقیر نزد خدا عزیزتر است، و نایب پروردگار است در گرفتن حقوق و به واسطه فقر، خدا از او عذر خواهی نمود.

در سفالین کاسه رندان به خواری منگرید
کاین حریفان خدمت جام جهان بین کرده اند

و چه بینی که این فقیر بینوا را طبع غنی باشد که تمام مال دنیا به نظر او نیاید.

بر در میکده رندان قلندر باشند
که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی

هان، هان جامه کهنه را به نظرحقارت مبین و آستین دریده را به دیده خواری منگر بسا فقیری که او را نه در سر دستار، و نه در پا، پای افزار، با موی ژولیده و جامه دریده، سر او را از تاج شاهی عار، و پای او را از تخت کیانی ننگ است.

گدایان از پادشاهی نفور
به امیدش اندر گدائی صبور
به یک نعره کوهی ز جا برکنند
به یک ناله شهری به هم برزنند

و همین قدر در فضیلت فقر، کافی است که خدای تعالی اغنیا و ارباب دولت را مسخر او ساخته تا به تصدیع و زحمت و رنج و تعب، مال تحصیل نموده و آن را محافظت کرده به قدر احتیاج فقیر به وی رسانند و اگر در دادن آن کوتاهی کنند مستحق عذاب الهی گردند پس فی الحقیقه غنی، خادم فقیر است.

ششم: آنکه در وقت دادن، تواضع و فروتنی از برای فقیر بکنند

هفتم: آنکه آنچه به فقیر می دهد به نوعی بدهد که باعث خفت و خواری و خجلت و شرمساری وی نگردد مثلا اگر عزیزی باشد که دادن نقد به او لایق نباشد به قدر آن جنس بذل کند و اگر از گرفتن صدقه عارش آید، صدقه را هدیه و تکلف نام نهد و اگر بر طبعش گرفتن به دست گران باشد به جهت وی ارسال نماید و بر این قیاس از هر گونه امری که متضمن کسر شأن او باشد احتراز لازم را کرده و آن بیچاره را از جان سیر، و از زندگی دلگیر ننماید.

هشتم: آنکه آنچه در راه خدا تصدق می کند عظیم نشمارد، چنان نداند که کاری کرده مثلا اگر مسجدی سازد، یا رباطی پردازد در نظر او وقعی نداشته باشد، و همچنان نداند که خدا را از خود راضی کرده که اگر چنین داند ثواب او باطل، و اجر او ضایع می شود چنان که در مبحث غرور بیاید.

نهم: آنکه آنچه را در راه خدا بذل می کند از جمله بهترین اموال و عزیزترین آنها باشد و از حرمت و شبهه دورتر باشد، زیرا که خدا پاک است و غیر پاک را قبول نمی کند و چیز پست تر را در راه خدا دادن خلاف ادب است و چگونه بنده خدا خوب را از برای خود و عیال خود نگاه می دارد و بد را به نزد خدا ارسال می کند؟ آیا نمی بینی که اگر مهمانی به کسی وارد شود آن کس طعام خوب را به جهت عیال خود بگذارد و طعام زبونی به جهت مهمان آورد دلتنگ و شکسته خاطر می گردد؟ و با وجود اینکه آنچه را تصدق می کند به جهت خود پیش می فرستد و هر کسی باید چیز بهتر را از برای خود ذخیره کند.

خداوند عالم می فرماید: «انفقوا من طیبات ما کسبتم» یعنی «انفاق کنید از پاکیزه چیزهائی که تحصیل کرده اید» و باز می فرماید «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» یعنی «به خیر و نیکی نمی رسید تا انفاق کنید در راه خدا آن چیزهائی را که دوست دارید» و در حدیث وارد است که «می شود یک درهم صدقه از صدقه هزار درهم پیش افتد و سبب آن این است که آن یک درهم را از مال حلال خوب خود بدهد و دیگری صدهزار درهم را از چیزی که چندان محبتی به آن ندارد بدهد» دهم آنکه «اگر تواند و قدرت داشته باشد این قدر به فقیر بدهد که رفع فقر او بشود و غنی گردد».

یازدهم: آنکه بعد از دادن، دست خود را ببوسد، زیرا که به دستی رسیده است که نایب دست خداست و حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «چون چیزی به سائل دهد، آنکه چیزی داده است دست خود را به نزد دهان خود برد و ببوسد، به درستی که خدا صدقات را می گیرد و حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که صدقه مومن، به دست سائل نمی رسد تا به دست خدا برسد» از حضرت صادق علیه السلام مروی است که «خداوند عالم فرمود: هیچ چیز نیست مگر اینکه دیگری را موکل گرفتن آن کرده ام، مگر صدقه را که به دست خود می گیرم حتی اینکه مرد یا زن خرمائی، یا نصف خرمائی را تصدیق می کند آن را تربیت می کنم و پرورش می دهم، همچنان که کسی کره اسب خود را تربیت می کند، و چون روز قیامت به ملاقات من رسد آن را خواهد دید مثل کوه احد بزرگتر» دوازدهم آنکه چون چیزی به فقیر داد از او التماس دعا کند، زیرا که دعای فقیر در حق او مستجاب می شود.

مروی است که حضرت امام زین العابدین علیه السلام به خادم خود فرمود: «اندکی دست نگاه دارد تا فقیر دعا کند، که دعای سائل فقیر رد نمی شود» و خادم را می فرمود که «چون به سائل چیزی دهی بگو دعا کند» و نیز مروی است که «هرگاه فقرا را چیزی دهید یاد دهید ایشان را که شما را دعا کنند، که دعای ایشان در حق شما مستجاب می شود و در حق خودشان مستجاب نمی شود» و آنچه بعضی از عرفا گفته اند که توقع دعا از فقیر مکنید به جهت اینکه آن یک نوع مکافاتی است خلاف طریقه ائمه علیه السلام و اعتباری ندارد.

سیزدهم: آنکه در بذل و عطا، استحقاق را منظور دارد و تخم احسان را در شوره زار غیر مستحق ضایع نسازد و به هوس شهرت نام نیک، به بذل و بخشش بی جا دست نگشاید، زیرا که بذل مال به این جهت چندان فضیلتی بر بخل ندارد بلکه هر دو از سر یک کرباس اند و خود ظاهر است که با وجود بینوایان عور، نوازش با صاحبان «لک و کرور آب به دریا بستن است و با دردمندان شکسته بال، عطا به منعمان مرفه الحال، سنگ به کوه کشیدن.

و مراد از استحقاق، همین عسرت و پریشانی نیست، بلکه غرض آن است که ارباب همت و کرم، شایستگی را در کسی منظور داشته باشد، پس فساق و اشرار را بر نیکان و اخیار مقدم ندارند و بی هنران نادان را بر اهل هنر دانشور ترجیح ندهند و رعایت مفلسان را از منعمان ضروری تر دانند و در دستگیری ضعفا بیش از اغنیا سعی کنند و با وجود عضو مجروح، مرهم به عضو صحیح ننهند.

چهاردهم: آنکه ملاحظه ترتیب فقرا را بکند و کسانی را که ثواب عطا به آنها بیشتر است مقدم دارد، پس مقدم دارد عطای به اهل ورع و تقوی و علم و صاحبان ایمان کامل را بر غیر ایشان.

و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «باید نخورد چیز و مال تو را مگر پرهیزکار» و لیکن بهتر آن است که امثال این اشخاص را امثال زکاه و صدقات واجبه عطا نکند، زیرا که اینها از کثافات مال است، که اخراج می شود بلکه به هدیه و صله ایشان را وسعت دهند.

مروی است از ائمه هدی علیه السلام که «مستحق زکاه، مستضعفین شیعه محمد و آل او هستند، که چندان بصیرتی نداشته باشند اما کسانی که صاحبان دیده بینا در دوستی ما، و برائت از دشمنان ما به مرتبه والا رسیده اند آنها برادران دینی شما هستند، بلکه نزدیک ترند به شما از پدران و مادران، که مخالف شما باشند، پس ایشان را زکاه و صدقه ندهید، به درستی که شیعیان ما با ما مثل یک جسدند و لیکن عطا کنید به برادران صاحب بصیرت خود از وجوه بر، و هدایا و دامن ایشان را منزه گردانید از اینکه چرک اموال خود را بر ایشان بریزید».

و بهتر آن است که آدمی زکاه و صدقات خود را به کسانی که پیوسته چشم ایشان به دست مردم و بالمره از خواستن از خداوند دروند ندهد، زیرا که این چنین اشخاص از نوعی از شرک خالی نیستند حضرت صادق علیه السلام در بیان آیه مبارکه «و ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» یعنی «اکثر مردم ایمان نیاورده اند مگر آنان که مشرکند، فرمود: که «این مثل آن است که کسی می گوید: اگر فلان کس نمی بود من هلاک می شدم یا اگر فلان نمی بود فلان چیز به من نمی رسید یا عیال من ضایع می شد نمی بینی که این از برای خدا در ملکش شریک قرار داده است» و از جمله کسانی که بذل و عطا به آن بهتر، و ثواب آن بیشتر است، کسانی هستند که اظهار احتیاج خود را نکنند و پرده بر روی کار خود فرونهند و از ارباب برو و عزت باشند و از اهل تحمل و استغنا بوده باشند و خواهند ایشان را مردم غنی دانند و رفتار اغنیا نمایند

و از همه بهتر فقرای اقارب و خویشان و ذوی الارحام اند و انفاق به ایشان صله رحم است و ثواب آن را بجز خدا کسی نمی داند و در بعضی احادیث وارد است که «صدقه کسی قبول نیست که خویش او محتاج باشد و او به دیگری دهد» و در روایتی وارد است که «افضل صدقات، عطا کردن به خویشی است که عداوت داشته باشد با آدمی، زیرا که آن موجب مخالفت نفس، و به خلوص نیت اقرب است».

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و اما علاج از منت گذاردن، آن است که بداند که فی الحقیقه فقیر، احسان نسبت به او کرده که صدقه او را قبول نموده، و موجب رستگاری او گردیده است پس باید دهنده، ممنون فقیر باشد و بداند که دست فقیر در گرفتن صدقه نایب دست خداست و آنچه به فقیر می رسد همانا که به خدا رسیده است و از این جهت، سنت است که آنکه صدقه می دهد دست خود را ببوسد و دست خود را بر بالای دست فقیر نگذارد بلکه دست خود را بگشاید تا فقیر بردارد و چگونه کسی هزار مرتبه ممنون نگردد از دستی که نایب دست خداست و از او چیزی قبول می کند؟ و با همه اینها خدا هر صدقه را چندین مقابل عوض در دنیا و آخرت وعده فرموده است پس اگر توقع و امید آن را ندارد زهی احمق که مال خود را بر عبث ضایع می کند و اگر چشم عوض از خدا دارد پس به چه وجه منت بر فقیر گذارد؟ و این مثل آن است که کسی چیزی به تو حواله کند که به زید بدهی و او اضعاف مضاعف عوض به تو دهد و تو در چیزی که به زید می دهی منت بر او گذاری.
هوش مصنوعی: علاج از حسرت و منت‌گذاری بر عمل نیک، این است که انسان بداند در واقع فقیر به او احسان کرده است؛ چرا که با قبول صدقه‌اش، او را در مسیر رستگاری قرار داده است. بنابراین، دهنده باید قدردان فقیر باشد و بفهمد که دستان فقیر در گرفتن صدقه، نماینده دست خداوند است و آنچه به فقیر می‌رسد، در واقع به خدا رسیده است. به همین خاطر، شایسته است که فردی که صدقه می‌دهد، دست خود را ببوسد و اجازه دهد که فقیر آن را برگیرد و نباید بر او منت بگذارد. چگونه می‌توان از دستی که نماینده دست خداوند است، قدردانی نکرد؟ خداوند وعده داده که هر صدقه را چندین برابر در دنیا و آخرت پاداش خواهد داد. اگر کسی به حاصل صدقه امیدی نداشته باشد، نشان از نادانی اوست که مالش را بیهوده هدر می‌دهد. اما اگر به پاداش خدا امیدوار است، پس چرا باید به فقیر منت بگذارد؟ این وضعیت شبیه به این است که فردی چیزی را به شما بسپارد تا به زید بدهید و او به شما پاداشی بیش از آن بدهد و شما بر زید منت بگذارید.
و اما علاج ایذاء فقیر، آن است که بداند که باعث آن، اگر عزت مال، و عظیم شمردن آن چیزی است که به فقیر می دهی پس عجب جاهلی است که چیز اندک فانی را که در مقابل آن عوض خطیر باقی می گیرد آن را بزرگ می شمارد، و چنان می داند که چیزی داده است و اگر سبب آن، کم قدری و خواری فقیر است در نظر او.
هوش مصنوعی: برای رفع آزار فقیر، باید بدانیم که اگر حس ارزشمندی به مال و برتر شمردن آن چیزی که به فقیر می‌دهیم، موجب این آزار است، باید توجه کنیم که چقدر نادان هستیم که چیز ناچیز و فانی را در مقابل عوض بزرگ و ارزشمند، بزرگ می‌دانیم. همچنین، اگر علت این آزار، کم ارزشی و پایین بودن مقام فقیر در نظر ماست، باید به این نکته پی ببریم.
پس عجب مغروری است که خود را به جهت «خزف پاره ای چند از مال دنیا که دارد ترجیح می دهد بر دیگری و حال اینکه گذشت که مرتبه فقیر از غنا بالاتر، و فقیر نزد خدا عزیزتر است، و نایب پروردگار است در گرفتن حقوق و به واسطه فقر، خدا از او عذر خواهی نمود.
هوش مصنوعی: عجب از انسانی که به خاطر چند تکه مال دنیوی، خود را بر دیگران برتری می‌دهد، در حالی که باید دانست که مقام فقیر از ثروتمند بالاتر است و فقیر در نزد خداوند عزت بیشتری دارد. او به نوعی نماینده خدا در احقاق حقوق دیگران است و به خاطر وضعیت فقرش، خداوند از او عذرخواهی کرده است.
در سفالین کاسه رندان به خواری منگرید
کاین حریفان خدمت جام جهان بین کرده اند
هوش مصنوعی: در کاسه‌های سفالی به کسی نگاه نکنید که به خوشی و بزرگی زندگی رندان توجه نمی‌کنند، چرا که این دوستان برای شناخت و درک حقیقت دنیا تلاش کرده‌اند.
و چه بینی که این فقیر بینوا را طبع غنی باشد که تمام مال دنیا به نظر او نیاید.
هوش مصنوعی: ولی چه جالب است که این انسان بیچاره اگرچه در فقر به سر می‌برد، روح و طبعی پُر ارزش دارد که در نظرش تمامی ثروت‌های دنیا هیچ ارزشی ندارند.
بر در میکده رندان قلندر باشند
که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی
هوش مصنوعی: در مقابل میخانه، گروهی از رندان بی‌پروا قرار دارند که هم توانایی به دست آوردن و هم بخشیدن مقام و افتخار را دارند.
هان، هان جامه کهنه را به نظرحقارت مبین و آستین دریده را به دیده خواری منگر بسا فقیری که او را نه در سر دستار، و نه در پا، پای افزار، با موی ژولیده و جامه دریده، سر او را از تاج شاهی عار، و پای او را از تخت کیانی ننگ است.
هوش مصنوعی: نگاه کن، به لباس کهنه و آستین پاره‌اش به چشم تحقیر و خوارنگری ننگر. بسیاری از فقرا هستند که نه دستار بر سر دارند و نه کفش بر پا، با مویی شلخته و لباسی پاره، اما سرشان از تاج پادشاهی نیز باارزش‌تر و پاهایشان از تخت پادشاهی هم افتخارآمیزتر است.
گدایان از پادشاهی نفور
به امیدش اندر گدائی صبور
هوش مصنوعی: آدم‌های نیازمند که از سلطنت بیزارند، با امید به آینده، صبورانه در فقر و گدایی زندگی می‌کنند.
به یک نعره کوهی ز جا برکنند
به یک ناله شهری به هم برزنند
هوش مصنوعی: با یک فریاد می‌توان کوه‌ها را جابه‌جا کرد و با یک ناله می‌توان یک شهر را به هم ریخت.
و همین قدر در فضیلت فقر، کافی است که خدای تعالی اغنیا و ارباب دولت را مسخر او ساخته تا به تصدیع و زحمت و رنج و تعب، مال تحصیل نموده و آن را محافظت کرده به قدر احتیاج فقیر به وی رسانند و اگر در دادن آن کوتاهی کنند مستحق عذاب الهی گردند پس فی الحقیقه غنی، خادم فقیر است.
هوش مصنوعی: در فضیلت فقر، نکته مهم این است که خداوند، ثروتمندان و صاحبان قدرت را وادار می‌کند تا با زحمت و تلاش، مال به دست آورند و آن را به نیازمندان برسانند. اگر آنها در این کار کوتاهی کنند، مستحق عذاب الهی خواهند شد. این نکته نشان می‌دهد که در حقیقت، ثروتمند باید خدمت‌گذار نیازمند باشد.
ششم: آنکه در وقت دادن، تواضع و فروتنی از برای فقیر بکنند
هوش مصنوعی: ششم: در هنگام کمک به فقرا باید با تواضع و فروتنی رفتار کرد.
هفتم: آنکه آنچه به فقیر می دهد به نوعی بدهد که باعث خفت و خواری و خجلت و شرمساری وی نگردد مثلا اگر عزیزی باشد که دادن نقد به او لایق نباشد به قدر آن جنس بذل کند و اگر از گرفتن صدقه عارش آید، صدقه را هدیه و تکلف نام نهد و اگر بر طبعش گرفتن به دست گران باشد به جهت وی ارسال نماید و بر این قیاس از هر گونه امری که متضمن کسر شأن او باشد احتراز لازم را کرده و آن بیچاره را از جان سیر، و از زندگی دلگیر ننماید.
هوش مصنوعی: در نظر گرفتن این نکته ضروری است که وقتی کمکی به فقیر می‌شود، باید به گونه‌ای انجام گیرد که موجب خجالت و شرمساری او نشود. مثلاً اگر فردی عزت و حرمت خاصی دارد، باید کمک به او به صورت غیر نقدی و به شکلی که شایسته‌اش باشد، صورت گیرد. اگر او از دریافت صدقه ناراحت است، می‌توان آن را به عنوان هدیه و بدون هیچ گونه تکلفی به او تقدیم کرد. همچنین اگر دریافت کمک به صورت مستقیم برایش سخت باشد، بهتر است این کمک به صورت غیرمستقیم به دستش برسد. در نهایت، باید مراقب بود که به هیچ وجه احساس حقارت و بی‌ارزشی به او القا نشود و او از زندگی ناامید و دلزده نگردد.
هشتم: آنکه آنچه در راه خدا تصدق می کند عظیم نشمارد، چنان نداند که کاری کرده مثلا اگر مسجدی سازد، یا رباطی پردازد در نظر او وقعی نداشته باشد، و همچنان نداند که خدا را از خود راضی کرده که اگر چنین داند ثواب او باطل، و اجر او ضایع می شود چنان که در مبحث غرور بیاید.
هوش مصنوعی: هشتم این است که فرد نباید آنچه را که در راه خدا صدقه می‌دهد، بزرگ و مهم بداند. باید در نظرش این کارها مثل ساخت مسجد یا برپایی رباط کم‌اهمیت و بی‌مقدار باشد و همچنین نباید فراموش کند که با این کارها خدا را از خود راضی کرده است. اگر این را بداند، پاداش و اجرش باطل خواهد شد و به هدر می‌رود، همان‌طور که در مباحث مربوط به غرور ذکر خواهد شد.
نهم: آنکه آنچه را در راه خدا بذل می کند از جمله بهترین اموال و عزیزترین آنها باشد و از حرمت و شبهه دورتر باشد، زیرا که خدا پاک است و غیر پاک را قبول نمی کند و چیز پست تر را در راه خدا دادن خلاف ادب است و چگونه بنده خدا خوب را از برای خود و عیال خود نگاه می دارد و بد را به نزد خدا ارسال می کند؟ آیا نمی بینی که اگر مهمانی به کسی وارد شود آن کس طعام خوب را به جهت عیال خود بگذارد و طعام زبونی به جهت مهمان آورد دلتنگ و شکسته خاطر می گردد؟ و با وجود اینکه آنچه را تصدق می کند به جهت خود پیش می فرستد و هر کسی باید چیز بهتر را از برای خود ذخیره کند.
هوش مصنوعی: انسان باید زمانی که در راه خدا مالی اختصاص می‌دهد، از بهترین و باارزش‌ترین اموال خود استفاده کند و از چیزهای ناخالص و مشکوک دوری کند. چون خداوند پاک است و فقط چیزهای پاک را قبول می‌کند. دادن چیزهای کم‌ارزش و بی‌کیفیت به خداوند در حق او بی‌احترامی است. چگونه ممکن است بنده خدا چیزی خوب را برای خود و خانواده‌اش نگه دارد و در عوض چیزی بد را به نزد خدا بفرستد؟ اگر کسی مهمانی داشته باشد، به طور حتم بهترین غذا را برای خانواده‌اش نگه می‌دارد و غذای بی‌کیفیت را به مهمان می‌دهد، و این کار باعث دلتنگی و ناراحتی‌اش می‌شود. در واقع، آنچه که انسان در راه خدا نذر می‌کند، مشابه این است که باید بهترین‌ها را ذخیره کند.
خداوند عالم می فرماید: «انفقوا من طیبات ما کسبتم» یعنی «انفاق کنید از پاکیزه چیزهائی که تحصیل کرده اید» و باز می فرماید «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» یعنی «به خیر و نیکی نمی رسید تا انفاق کنید در راه خدا آن چیزهائی را که دوست دارید» و در حدیث وارد است که «می شود یک درهم صدقه از صدقه هزار درهم پیش افتد و سبب آن این است که آن یک درهم را از مال حلال خوب خود بدهد و دیگری صدهزار درهم را از چیزی که چندان محبتی به آن ندارد بدهد» دهم آنکه «اگر تواند و قدرت داشته باشد این قدر به فقیر بدهد که رفع فقر او بشود و غنی گردد».
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید که باید از چیزهای پاکیزه‌ای که به دست آورده‌اید انفاق کنید. همچنین می‌فرماید که نمی‌توانید به خیر و نیکی برسید، مگر اینکه از چیزهایی که دوست دارید در راه خدا انفاق کنید. در یک حدیث نیز آمده است که یک درهم صدقه می‌تواند از هزار درهم دیگری ارزش بیشتری داشته باشد، چرا که ممکن است آن یک درهم از مال حلال و دوست‌داشتنی باشد، در حالی که صد هزار درهم دیگر از چیزی است که چندان به آن علاقه‌ای ندارید. همچنین اگر توانایی دارید، باید به فقیر آن‌قدر کمک کنید که بتوانید فقر او را برطرف کنید و او را غنی سازید.
یازدهم: آنکه بعد از دادن، دست خود را ببوسد، زیرا که به دستی رسیده است که نایب دست خداست و حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود که «چون چیزی به سائل دهد، آنکه چیزی داده است دست خود را به نزد دهان خود برد و ببوسد، به درستی که خدا صدقات را می گیرد و حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که صدقه مومن، به دست سائل نمی رسد تا به دست خدا برسد» از حضرت صادق علیه السلام مروی است که «خداوند عالم فرمود: هیچ چیز نیست مگر اینکه دیگری را موکل گرفتن آن کرده ام، مگر صدقه را که به دست خود می گیرم حتی اینکه مرد یا زن خرمائی، یا نصف خرمائی را تصدیق می کند آن را تربیت می کنم و پرورش می دهم، همچنان که کسی کره اسب خود را تربیت می کند، و چون روز قیامت به ملاقات من رسد آن را خواهد دید مثل کوه احد بزرگتر» دوازدهم آنکه چون چیزی به فقیر داد از او التماس دعا کند، زیرا که دعای فقیر در حق او مستجاب می شود.
هوش مصنوعی: یازدهم: کسی که چیزی به نیازمند می‌دهد، باید دست خود را ببوسد، زیرا به دستی رسیده که نماینده خداست. حضرت علی (ع) فرموده که وقتی به سائل چیزی می‌دهید، باید دست خود را به سمت دهان ببرید و ببوسید، زیرا خداوند صدقات را می‌پذیرد. همچنین پیامبر اسلام (ص) اعلام کرده که صدقه مؤمن تا به دست خدا نرسد، به دست سائل نمی‌رسد. از حضرت صادق (ع) نقل شده که خداوند فرمود: همه چیز را به یک نفر سپرده‌ام، اما صدقه را خودم می‌گیرم، حتی اگر شخصی خرما یا نیمه‌ای از آن را اهدا کند، آن را تربیت و پرورش می‌دهم، مانند این که کسی کره‌اسبش را تربیت می‌کند. و وقتی در روز قیامت به ملاقات من بیاید، آن را مانند کوهی بزرگ خواهد دید. دوازدهم اینکه وقتی چیزی به فقیر می‌دهید، از او بخواهید که برای شما دعا کند، زیرا دعای فقیر برای شما مستجاب خواهد شد.
مروی است که حضرت امام زین العابدین علیه السلام به خادم خود فرمود: «اندکی دست نگاه دارد تا فقیر دعا کند، که دعای سائل فقیر رد نمی شود» و خادم را می فرمود که «چون به سائل چیزی دهی بگو دعا کند» و نیز مروی است که «هرگاه فقرا را چیزی دهید یاد دهید ایشان را که شما را دعا کنند، که دعای ایشان در حق شما مستجاب می شود و در حق خودشان مستجاب نمی شود» و آنچه بعضی از عرفا گفته اند که توقع دعا از فقیر مکنید به جهت اینکه آن یک نوع مکافاتی است خلاف طریقه ائمه علیه السلام و اعتباری ندارد.
هوش مصنوعی: حضرت امام زین العابدین علیه السلام به خادم خود فرمود که لحظه‌ای صبر کند تا فقیر دعا کند، زیرا دعای چنین شخصی هرگز رد نمی‌شود. همچنین به خادم گفت که وقتی به سائل چیزی می‌دهی، به او بگو که برای تو دعا کند. روایت شده است که هرگاه به فقرا کمک می‌کنید، آن‌ها را تشویق کنید که برای شما دعا کنند، زیرا دعای آن‌ها در حق شما مستجاب می‌شود، ولی در حق خودشان ممکن است مستجاب نشود. برخی از عرفا نیز اشاره کرده‌اند که انتظار دعا از فقرا نداشته باشید؛ چرا که این کار نوعی انتظار پاداش و جزا است که با اصول ائمه علیهم السلام همخوانی ندارد و قابل توجه نیست.
سیزدهم: آنکه در بذل و عطا، استحقاق را منظور دارد و تخم احسان را در شوره زار غیر مستحق ضایع نسازد و به هوس شهرت نام نیک، به بذل و بخشش بی جا دست نگشاید، زیرا که بذل مال به این جهت چندان فضیلتی بر بخل ندارد بلکه هر دو از سر یک کرباس اند و خود ظاهر است که با وجود بینوایان عور، نوازش با صاحبان «لک و کرور آب به دریا بستن است و با دردمندان شکسته بال، عطا به منعمان مرفه الحال، سنگ به کوه کشیدن.
هوش مصنوعی: این متن به ارزش و اهمیت درست انتخاب کردن افراد برای کمک و بخشش اشاره دارد. بر اساس آن، باید در نظر داشت که هر بخششی باید با توجه به استحقاق دریافت‌کننده انجام شود و نباید به خاطر شهرت یا نام نیک به صورت بی‌مورد و بی‌حساب کارهای خیر انجام داد. بدین ترتیب، صرف بخشش مالی بدون توجه به نیازمندی‌ها و شرایط افراد، ارزشی نخواهد داشت و در واقع، کمک به افراد نالایق به جای نیازمندان، صرفاً زحمت بیهوده‌ای است.
و مراد از استحقاق، همین عسرت و پریشانی نیست، بلکه غرض آن است که ارباب همت و کرم، شایستگی را در کسی منظور داشته باشد، پس فساق و اشرار را بر نیکان و اخیار مقدم ندارند و بی هنران نادان را بر اهل هنر دانشور ترجیح ندهند و رعایت مفلسان را از منعمان ضروری تر دانند و در دستگیری ضعفا بیش از اغنیا سعی کنند و با وجود عضو مجروح، مرهم به عضو صحیح ننهند.
هوش مصنوعی: استحقاق فقط به معنای دشواری و پریشانی نیست، بلکه منظور این است که افراد با همت و بخشش باید شایستگی را در دیگران مدنظر قرار دهند. به این معنا که افراد فاسد و بدکار را بر نیکوکاران و افراد صالح ترجیح ندهند و بی‌هنران را بر اهل دانش و هنر برتری ندهند. همچنین، باید توجه بیشتری به نیازمندان داشته باشند و در کمک به ضعیفان تلاش بیشتری کنند تا به ثروتمندان. در نهایت، نباید به یک عضو آسیب‌دیده درمانی داد و از درمان درست و مناسب برای عضو سالم غافل شد.
چهاردهم: آنکه ملاحظه ترتیب فقرا را بکند و کسانی را که ثواب عطا به آنها بیشتر است مقدم دارد، پس مقدم دارد عطای به اهل ورع و تقوی و علم و صاحبان ایمان کامل را بر غیر ایشان.
هوش مصنوعی: چهاردهم: باید به ترتیب فقرا توجه کند و کسانی را که بیشتر مستحق ثواب هستند، در اولویت قرار دهد. بنابراین، باید به افراد با تقوا، ورع، علم و ایمان کامل، نسبت به دیگران بیشتری عطا کند.
و پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «باید نخورد چیز و مال تو را مگر پرهیزکار» و لیکن بهتر آن است که امثال این اشخاص را امثال زکاه و صدقات واجبه عطا نکند، زیرا که اینها از کثافات مال است، که اخراج می شود بلکه به هدیه و صله ایشان را وسعت دهند.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که هیچ‌کس جز افراد پرهیزکار نباید از مال و دارایی شما بهره‌مند شود. اما بهتر است که به این افراد زکات و صدقات واجب داده نشود، زیرا این نوع کمک‌ها به نوعی از زشتی‌های مالی تعلق دارد و باید از بین بروند. در عوض، می‌توان با هدیه و پاداش به این افراد کمک کرد و به آنها رفاه بیشتری بخشید.
مروی است از ائمه هدی علیه السلام که «مستحق زکاه، مستضعفین شیعه محمد و آل او هستند، که چندان بصیرتی نداشته باشند اما کسانی که صاحبان دیده بینا در دوستی ما، و برائت از دشمنان ما به مرتبه والا رسیده اند آنها برادران دینی شما هستند، بلکه نزدیک ترند به شما از پدران و مادران، که مخالف شما باشند، پس ایشان را زکاه و صدقه ندهید، به درستی که شیعیان ما با ما مثل یک جسدند و لیکن عطا کنید به برادران صاحب بصیرت خود از وجوه بر، و هدایا و دامن ایشان را منزه گردانید از اینکه چرک اموال خود را بر ایشان بریزید».
هوش مصنوعی: طبق سخنانی از ائمه هدی، مستحق زکات، کسانی هستند که از شیعیان متدین و مستضعف محمد و خاندان او می‌باشند و ممکن است بصیرت کافی نداشته باشند. اما افرادی که در محبت ما و پیروزی بر دشمنان ما دارای بصیرت و شناخت عمیق هستند، برادران دینی شما به شمار می‌روند و از پدر و مادرانی که با شما مخالفند، به شما نزدیک‌ترند. بنابراین به کسانی که با شما مخالفت دارند، زکات و صدقه ندهید. حقیقت این است که شیعیان ما یک پیکر واحد هستند. همچنین باید به برادران با بصیرت خود از واجب‌ها و هدایای نیکو عطا کنید و از اینکه اموال خود را به شکل ناپسند بر ایشان ببخشید، پرهیز کنید.
و بهتر آن است که آدمی زکاه و صدقات خود را به کسانی که پیوسته چشم ایشان به دست مردم و بالمره از خواستن از خداوند دروند ندهد، زیرا که این چنین اشخاص از نوعی از شرک خالی نیستند حضرت صادق علیه السلام در بیان آیه مبارکه «و ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» یعنی «اکثر مردم ایمان نیاورده اند مگر آنان که مشرکند، فرمود: که «این مثل آن است که کسی می گوید: اگر فلان کس نمی بود من هلاک می شدم یا اگر فلان نمی بود فلان چیز به من نمی رسید یا عیال من ضایع می شد نمی بینی که این از برای خدا در ملکش شریک قرار داده است» و از جمله کسانی که بذل و عطا به آن بهتر، و ثواب آن بیشتر است، کسانی هستند که اظهار احتیاج خود را نکنند و پرده بر روی کار خود فرونهند و از ارباب برو و عزت باشند و از اهل تحمل و استغنا بوده باشند و خواهند ایشان را مردم غنی دانند و رفتار اغنیا نمایند
هوش مصنوعی: بهتر است فرد زکات و صدقات خود را به کسانی بدهد که همواره به دست دیگران چشم ندارند و از خداوند درخواست نمی‌کنند، زیرا این گونه افراد به نوعی از شرک آلوده هستند. امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» می‌فرماید: «این به این معناست که کسی بگوید اگر فلان فرد نبود، من نابود می‌شدم یا اگر او نبود، چیزی به من نمی‌رسید»؛ نمی‌بینی که این فرد در واقع برای خداوند در ملک او شریک قائل شده است؟ از جمله افرادی که کمک کردن به آن‌ها بهتر و پاداششان بیشتر است، کسانی هستند که احتیاج خود را نشان نمی‌دهند و در کارشان پرده‌پوشی می‌کنند. این افراد شخصیت محترمی دارند و به عنوان اشخاص مستقل و بی‌نیاز شناخته می‌شوند.
و از همه بهتر فقرای اقارب و خویشان و ذوی الارحام اند و انفاق به ایشان صله رحم است و ثواب آن را بجز خدا کسی نمی داند و در بعضی احادیث وارد است که «صدقه کسی قبول نیست که خویش او محتاج باشد و او به دیگری دهد» و در روایتی وارد است که «افضل صدقات، عطا کردن به خویشی است که عداوت داشته باشد با آدمی، زیرا که آن موجب مخالفت نفس، و به خلوص نیت اقرب است».
هوش مصنوعی: فقرای خانواده و خویشاوندان از همه مهم‌تر هستند و کمک به آن‌ها نوعی صله رحم محسوب می‌شود که پاداش آن تنها بر خدا معلوم است. در برخی احادیث آمده است که صدقه کسی که خود خانواده‌اش به کمک نیاز دارد، مورد قبول نیست. همچنین در روایت دیگری ذکر شده که بهترین صدقه‌ها، کمک به خویشاوندانی است که با فرد رابطه خوبی ندارند، زیرا این کار به انسان کمک می‌کند که نفسانیات خود را کم‌رنگ کند و نیتش را خالص‌تر سازد.