گنجور

اسرار وجوب زکاه

و چون تشدید در امر زکاه را دانستی، بدان که سر در واجب کردن زکاه، بلکه ترغیب به مطلق بذل کردن مال، سه چیز است:

اول اینکه خدا پرستی تام، و توحید تمام آن است که از برای آدمی محبوبی به غیر از خداوند یکتا نباشد آری: محبت، شرکت برنمی دارد توحید زبانی فایده چندان نمی بخشد قدر محبت با کسی، به گذشتن از محبوبان دیگر شناخته می شود و محبوب، محب خود را به مفارقت سایر احباب، امتحان می کند و چون مال در نزد اکثر مردم محبوب، و به جهت تمتع از آن، انس به عالم گرفته اند و از مرگ گریزانند، پس در دعوای صدق محبت خدا امتحان ایشان به دست برداشتن از یکی از محبوبها که مال است شده است.

و از این جهت خدای تعالی فرماید: «ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه» خلاصه معنی آنکه «خدا نفسهای مومنین، و مالهای ایشان را خریداری نموده، که در عوض، بهشت به ایشان کرامت فرماید» شکی نیست که بالاترین لذات بهشت، لقای پروردگار است و مردم در این خصوص بر سه قسم اند:

اول: در دعوای محبت تام، و توحید کامل، صادق اند و از عهده عهد خود برآمده اند و در دل، بجز دوستی یکی را راه نداده، دست از مال و متاع دنیا شسته و در دنیا را بر روی خود بسته اند و این طایفه، دیگر التفاتی به وجوب زکاه نمی کنند حتی اینکه از بعضی از ایشان پرسیدند که در هر صد درهم چقدر زکاه است؟ گفت اما بر عوام، پنج درهم به حکم شریعت، و اما بر ما دادن همه اموال و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سئوال کردند: «در چقدر مال، زکاه واجب است؟ فرمود: اما زکاه ظاهر در هزار درهم، بیست و پنج درهم و اما در باطن، پس آن است که هر چه برادر مومن تو، به آن محتاج تر از تو باشد خود را اختیار نکنی».

دوم: طایفه ای هستند که از اموال دنیا به قدر حاجت نگاه می دارند به جهت ضرورت، و لیکن فاضل از آن را ذخیره نمی کنند، بلکه به مصارف خیرات و مبرات می رسانند و این طایفه، اگر چه از طایفه اول پست مرتبه ترند و لیکن ایشان نیز بر قدر واجب اقتصار نمی کنند و جمیع انواع خیر را به جا می آورند.

سوم: قسمی هستند که زیادتر از قدر واجب را به جا نمی آورند و لیکن در واجب خود کوتاهی نمی کنند و این، پست ترین درجات است، و آن مرتبه عوام است.

دوم: از اسرار وجوب زکاه، و ترغیب به بذل مال، پاک ساختن نفس است از صفت رذیله بخل، که از جمله مهلکات است، چون که به دادن مال مکررا، نفس عادت به بذل و عطا می کند تا ملکه حاصل می شود.

و سوم: بجا آوردن شکر نعمت خدا زیرا که خدا، را بر بنده، حق نعمت بدن و نعمت مال ثابت است و عبادت بدنیه، شکر نعمت بدن، و بذل اموال، شکر نعمت مال است و چقدر قبیح است که کسی ادعای اسلام کند و فقیر بینوای مضطری را ببیند و در شکر نعمت پروردگار خود تقصیری کند.

اطلاعات

منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و چون تشدید در امر زکاه را دانستی، بدان که سر در واجب کردن زکاه، بلکه ترغیب به مطلق بذل کردن مال، سه چیز است:
هوش مصنوعی: پس از این که در مورد اهمیت زکات آگاهی پیدا کردی، باید بدانید که ضرورت واجب بودن زکات و همچنین تشویق به بخشش عمومی مال، سه دلیل اصلی دارد.
اول اینکه خدا پرستی تام، و توحید تمام آن است که از برای آدمی محبوبی به غیر از خداوند یکتا نباشد آری: محبت، شرکت برنمی دارد توحید زبانی فایده چندان نمی بخشد قدر محبت با کسی، به گذشتن از محبوبان دیگر شناخته می شود و محبوب، محب خود را به مفارقت سایر احباب، امتحان می کند و چون مال در نزد اکثر مردم محبوب، و به جهت تمتع از آن، انس به عالم گرفته اند و از مرگ گریزانند، پس در دعوای صدق محبت خدا امتحان ایشان به دست برداشتن از یکی از محبوبها که مال است شده است.
هوش مصنوعی: انسان باید فقط خداوند را به عنوان محبوب خود داشته باشد و هیچ کسی دیگری را در این محبت شریک نکند. محبت واقعی به چیزی به معنای جدا شدن از سایر محبوب‌ها است. کسانی که واقعا به خدا محبت دارند، باید خود را از وابستگی به محبوب‌های دیگر آزاد کنند. مال و ثروت برای بسیاری از افراد محبوبیت دارد و آن‌ها به خاطر لذت‌های دنیوی به این رفتار ادامه می‌دهند. در این میان، محبت به خداوند از طریق رها کردن تعلقات مادی مورد آزمایش قرار می‌گیرد.
و از این جهت خدای تعالی فرماید: «ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه» خلاصه معنی آنکه «خدا نفسهای مومنین، و مالهای ایشان را خریداری نموده، که در عوض، بهشت به ایشان کرامت فرماید» شکی نیست که بالاترین لذات بهشت، لقای پروردگار است و مردم در این خصوص بر سه قسم اند:
هوش مصنوعی: خداوند متعال می‌فرماید که او جان‌ها و اموال مؤمنان را خریده است تا در عوض به آنها بهشت عطا کند. بی‌تردید، بزرگ‌ترین لذت بهشت، دیدار با خداوند است و مردم در این زمینه به سه دسته تقسیم می‌شوند.
اول: در دعوای محبت تام، و توحید کامل، صادق اند و از عهده عهد خود برآمده اند و در دل، بجز دوستی یکی را راه نداده، دست از مال و متاع دنیا شسته و در دنیا را بر روی خود بسته اند و این طایفه، دیگر التفاتی به وجوب زکاه نمی کنند حتی اینکه از بعضی از ایشان پرسیدند که در هر صد درهم چقدر زکاه است؟ گفت اما بر عوام، پنج درهم به حکم شریعت، و اما بر ما دادن همه اموال و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سئوال کردند: «در چقدر مال، زکاه واجب است؟ فرمود: اما زکاه ظاهر در هزار درهم، بیست و پنج درهم و اما در باطن، پس آن است که هر چه برادر مومن تو، به آن محتاج تر از تو باشد خود را اختیار نکنی».
هوش مصنوعی: این گروه از افراد در عشق و توحید به کمال رسیده‌اند و به عهد و پیمان خود وفادار هستند. در دلشان جز محبت نسبت به یکدیگر جایی ندارند و از دنیا و دارایی‌هایش دست کشیده‌اند. برای آنها به موضوع زکات اهمیتی ندارد. حتی وقتی از برخی از آنها درباره مبالغ زکات پرسیده‌اند، گفته‌اند که برای مردم عادی، باید پنج درهم از هر صد درهم زکات پرداخت کنند؛ اما برای ما، باید همه دارایی‌هایمان را بدهیم. همچنین وقتی از امام جعفر صادق (ع) درباره مقدار مالی که الزامات زکات دارد سوال کردند، ایشان فرمودند: در زکات ظاهری، برای هزار درهم، بیست و پنج درهم زکات واجب است، ولی در بعد باطنی، زکات این است که باید آنچه برادر مومن شما به آن نیاز بیشتری دارد را بیشتر از خودتان در نظر بگیرید و به آن اهمیت دهید.
دوم: طایفه ای هستند که از اموال دنیا به قدر حاجت نگاه می دارند به جهت ضرورت، و لیکن فاضل از آن را ذخیره نمی کنند، بلکه به مصارف خیرات و مبرات می رسانند و این طایفه، اگر چه از طایفه اول پست مرتبه ترند و لیکن ایشان نیز بر قدر واجب اقتصار نمی کنند و جمیع انواع خیر را به جا می آورند.
هوش مصنوعی: دوم: گروهی وجود دارند که تنها به اندازه نیاز خود از دارایی‌های دنیوی نگه‌داری می‌کنند و مازاد آن را ذخیره نمی‌کنند. بلکه آن را صرف کارهای خیر و کمک به دیگران می‌کنند. این گروه، هرچند از گروه اول پایین‌تر هستند، اما همچنان به حداقل‌ها اکتفا نکرده و در انجام انواع کارهای نیک تلاشی مستمر دارند.
سوم: قسمی هستند که زیادتر از قدر واجب را به جا نمی آورند و لیکن در واجب خود کوتاهی نمی کنند و این، پست ترین درجات است، و آن مرتبه عوام است.
هوش مصنوعی: گروهی وجود دارند که تنها حداقل واجبات را انجام می‌دهند و هرگز در انجام آنها کوتاهی نمی‌کنند. این افراد در پایین‌ترین سطح قرار دارند و به عنوان افراد عادی شناخته می‌شوند.
دوم: از اسرار وجوب زکاه، و ترغیب به بذل مال، پاک ساختن نفس است از صفت رذیله بخل، که از جمله مهلکات است، چون که به دادن مال مکررا، نفس عادت به بذل و عطا می کند تا ملکه حاصل می شود.
هوش مصنوعی: یکی از دلایل مهم الزامی بودن زکات و تشویق به خرج کردن پول، پاک کردن روح از خصلت ناپسند بخل است که از جمله چیزهای خطرناک به شمار می‌رود. چون با دادن مکرر مال، انسان به عادت کمک کردن و بخشش عادت می‌کند و این عمل به تدریج به یک ویژگی مثبت برای او تبدیل می‌شود.
و سوم: بجا آوردن شکر نعمت خدا زیرا که خدا، را بر بنده، حق نعمت بدن و نعمت مال ثابت است و عبادت بدنیه، شکر نعمت بدن، و بذل اموال، شکر نعمت مال است و چقدر قبیح است که کسی ادعای اسلام کند و فقیر بینوای مضطری را ببیند و در شکر نعمت پروردگار خود تقصیری کند.
هوش مصنوعی: سومین نکته این است که باید شکر نعمت‌های خداوند را بجا آوریم. زیرا بر انسان حق است که نسبت به نعمت‌هایی که خداوند به او عطا کرده، مانند نعمت بدن و مال، سپاسگزار باشد. عبادت بدنی نشان‌دهنده شکرگزاری نسبت به نعمت بدن و بخشیدن اموال نشان‌دهنده شکرگزاری نسبت به نعمت مال است. بسیار زشت و ناپسند است که کسی خود را مسلمان بخواند و در حالی که فقیر و نیازمندی را ببیند، در شکرگزاری نسبت به نعمت‌های خدا قصوری داشته باشد.