گنجور

فصل - مذمت مال و مالداری

چون دانستی که یکی از شعب دنیا مال است پس بدان که در قرآن و احادیث مذمت مال و بدی محبت آن بسیار وارد شده است خداوند عالم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فأولئک هم الخاسرون» یعنی «ای کسانی که ایمان آورده اید مشغول نسازد مالها و اولاد شما، شما را از یاد خدا و کسانی که چنین کنند ایشان اند زیانکاران» و باز می فرماید: «انما اموالکم و اولادکم فتنه» یعنی «جز این نیست که اموال و اولاد شما، فتنه اند از برای شما» که به آنها شما را امتحان می نمائیم.

و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «دوستی مال و بزرگی، نفاق را می رویاند، همچنان که آب گیاه را می رویاند و فرمود که «دو گرگ صیاد، که داخل حصار گوسفندی شوند این قدر از گوسفندان را فاسد نمی کنند که دوستی مال و جاه، دین مسلمانان را فاسد می کند» و فرمود: «بدترین امت من مالداران اند» و فرمودند که «دوستان فرزند آدم سه چیز است: یکی تا وقت مردن با او است، و آن مال است و دیگری تا لب گور، همراه او می آید، و آن اهل و عیال است و سوم، تا عرصه محشر همراهی او می کند، و آن اعمال است» و فرمود که «چون روز قیامت شود صاحب مالی را می آورند که مال خود را به مصرفی که خدا فرموده است رسانیده است، و مال او نیز در پیش روی او می آید و چون به صراط می رسد هر جا که می ایستد و رفتن بر او مشکل می شود مال او می گوید بگذر که تو حق خدا را در من به جا آوردی پس دیگری را می آورند که اطاعت خدا را ننموده است، و مال او در پشت سر او می آید چون به صراط رسد هر جا که ایستد مال او گوید وای بر تو که در حق خدا کوتاهی کردی پس چنین خواهد گفت تا او به جهنم افتد و هلاک شود» و نیز از آن حضرت مروی است که «دینار و درهم به هلاکت افکندند کسانی را که پیش از شما بودند و شما را نیز هلاک خواهند نمود» و در حدیثی دیگر از آن حضرت مروی است که «در روز قیامت مردی را بیاورند که از حرام در دنیا مال جمع نموده بود و در حرام صرف کرده بود، پس امر شود که او را به جهنم افکنند و دیگری را بیاورند که مال از حلال جمع کرده و در مصرف حرام خرج نموده خطاب رسد که او را هم به جهنم برند و مردی دیگر را بیاورند که مال از حرام جمع کرده و به مصرف حلال خرج نموده خطاب رسد که او را نیز به جهنم اندازند و مردی دیگر را بیاورند که مال از حلال جمع نموده و به حلال خرج نموده باشد خطاب رسد که او را بازدارید، شاید در طلب این مال ضرر به یکی از اموری که بر او واجب است رسیده باشد، مثل اینکه نمازی را از وقتش تأخیر انداخته یا کوتاهی در رکوع یا سجود یا وضوی آن نموده باشد عرض کند که پروردگارا از حلال کسب کردم و به حلال خرج کردم و هیچ یک از واجبات خود را ضایع نکردم خطاب رسد شاید به جهت این مال، بر اقران و امثال فخر کرده ای و به مرکبی یا جامه ای مباهات نموده باشی؟ عرض نماید: پروردگارا چنین عملی نیز از من سر نزد و خطاب رسد که شاید کوتاهی و منع نموده باشی حق کسانی را که من امر کردم که بدهی از سادات و یتیمان و مساکین و راه گذران؟ عرض کند که نه پروردگارا هیچ حقی را که امر فرموده بودی ضایع نکردم در این وقت این جماعت حاضر می شوند و در مقام مخاصمه با آن شخص برمی آیند و می گویند: خداوندا مال به او عطا کردی و او را غنی گردانیدی و به او امر فرمودی که به ما بدهد اگر از جواب مخاصمه آنها برآمد و معلوم شد که حق آنها را داده و هیچ فخری و مباهاتی نکرده و واجبی از او ضایع نشده خطاب می رسد که بایست و به جا بیاور شکر نعمتی را که به تو عطا فرموده ایم از آنچه خورده ای و آشامیده ای و لذتی که یافته ای» آه، آه ای جان برادر کسی که مداخل و مخارج او حلال، و همه واجبات خود را به جا آورده باشد، و حقوق الهی را ادا نموده باشد، به این دقت محاسبه او را می رسند

پس آیا چگونه خواهد بود حال امثال ما که غرق فتنه دنیا گشته ایم و خود را به حلال و حرام آن آغشته ایم؟ نه از شبهات آن اجتناب می کنیم و نه از شهواتش، نه از اموالش می گذریم و نه از لذاتش شکمهای گرسنه در جوار ما سر به بالین می نهند و انواع اطعمه را می خوریم،و به شکر آن نمی پردازیم.

آه چه بزرگ خواهد بود مصیبت ما و چه عظیم خواهد بود بلیه ما بسا حیرتها و پشیمانیها که به ما رو دهد و چقدر اندوه و ماتمها که از برای ما باشد در وقتی که هیچ سودی نبخشد، نمی دانیم که دنیا با ما چه خواهد کرد؟ و فردا در حضور پادشاه قهار، از عهده جواب چگونه برخواهیم آمد؟ خوشا به حال کسانی که از دنیا محروم و بی نصیب اند.

از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندرین دیر کهن حال سبک باران خوشست
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلی است
تا نپنداری که احوال جهانداران خوشست

و از این جهت بود که بعضی از اصحاب سید مختار گفت که «راضی نیستم روزی هزار مثقال طلا از حلال کسب کنم و در راه خدا صرف کنم، با وجود اینکه از هیچ عبادتی مرا باز ندارد گفتند که چرا؟ گفت: می ترسم از آنکه روز قیامت مرا باز دارند و بپرسند که از کجا آوردی؟ و به چه مصرف رسانیدی؟ پس سزاوار مومن آن است که خود را به دنیا آلوده نسازد، و به قدر کفاف از دنیا بسازد و اگر زیادتی به او رسد به جهت خود پیش فرستد و اگر بعد بماند مفاسد و آفات بسیار دارد».

برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس تو پیش فرست

مروی است که «مروی به حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد که چرا من شوق به مرگ ندارم؟ حضرت فرمود: آیا مالی داری؟ عرض کرد: بلی یا رسول الله.

فرمود: مال خود را پیش روی خویش بفرست، زیرا که دل هر کسی همراه مال اوست، اگر پیش فرستاد می خواهد زود به آن برسد و اگر گذاشت می خواهد با آن باشد» حضرت امیرالمومنین علیه السلام درهمی به دست مبارک گرفتند و فرمودند: «تا تو از دست من بیرون نروی نفعی به جهت من نداری» در بعضی

روایات رسیده که «اول روزی که سکه درهم و دینار زده شد شیطان آنها را برداشت و بر روی خود گذاشت و بوسید و گفت: هر که شما را دوست دارد بنده بر حق من است» و بعضی از بزرگان گفته اند که «دو مصیبت است از برای بنده در مالش در وقت مردن، که اولین و آخرین مثل آنها را نشنیده اند: یکی آنکه همه آنها را از او می گیرند و دیگر آنکه محاسبه همه آن را از او می خواهند».

فصل - فقر و غنا و حالتهای آنها: دانستی که دنیا عبارت است از هر چیزی که در آن از برای بنده پیش از مردن نصیبی هست خواه نعمت ومال باشد، یا منصب و جاه، یا متابعت شهوت شکم و فرج، یا طلب علو و برتری و تکبر و انتقام و غضب و تشفی غیظ یا غیر اینها و بالجمله از برای دنیا شعب و فروعی بی حد است و لیکن اعظم آفات آن که متعلق به قوه شهویه است مال است، زیرا که هر زنده ای محتاج به آن است.مدح مال و ثروت: و مخفی نماند که همچنان که در آیات و اخبار مذمت بسیار از برای مال رسیده، همچنین مدح آن نیز وارد شده است و خدای تعالی آن را در قرآن کریم خیر نامیده است و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خوب چیزی است مال صالح از برای مرد صالح» و همه اخباری که در ثواب صدقه دادن و میهمانی و سخاوت و حج، و غیر اینها از چیزهائی که تحصیل آنها به مال بسته است رسیده، دلالت بر خوبی مال می کند و «توفیق میان این اخبار آن است که مال می تواند شد که وسیله وصول به سعادت اخرویه، و فوز به درجات علیه گردد و ممکن است که به واسطه رسیدن به مقاصد فاسده، که سد راه علم و عمل و حجاب سعادت ابدند شود پس هر مالی که به مصرف اول رسید، ممدوح و مستحسن است و آنچه به مصرف دوم رسید، مذموم و مستهجن است و اخباری که دلالت بر مدح آن می کند بر اول محمول، و آنچه دلالت بر مذمت آن می نماید، حمل بر دویم می شود و چون اکثر طبایع بنی آدم، به پیروی شهوات نفسانیه مایل، و آن به واسطه مال حاصل می شود، به این جهت زاید بر قدر کفاف آن در محل خطر و حذر از آن بهتر است و طوایف انبیاء، و خیل اولیا، از شر آن پناه به خداوند منان بردند.

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون دانستی که یکی از شعب دنیا مال است پس بدان که در قرآن و احادیث مذمت مال و بدی محبت آن بسیار وارد شده است خداوند عالم می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فأولئک هم الخاسرون» یعنی «ای کسانی که ایمان آورده اید مشغول نسازد مالها و اولاد شما، شما را از یاد خدا و کسانی که چنین کنند ایشان اند زیانکاران» و باز می فرماید: «انما اموالکم و اولادکم فتنه» یعنی «جز این نیست که اموال و اولاد شما، فتنه اند از برای شما» که به آنها شما را امتحان می نمائیم.
هوش مصنوعی: با توجه به این که یکی از جوانب زندگی در دنیا مال و ثروت است، باید توجه داشته باشیم که در قرآن و احادیث، نسبت به این موضوع هشدارهای زیادی داده شده است. خداوند در قرآن می‌فرماید که باید از محبت به مال و فرزندان دوری کنیم و این مسائل نباید باعث غفلت ما از یاد خدا شوند. کسانی که به این مسئله توجه نکنند، در واقع زیانکار خواهند بود. همچنین اشاره شده که مال و فرزندان، آزمایش‌هایی برای ما هستند و باید در این زمینه هوشیار باشیم.
و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود که «دوستی مال و بزرگی، نفاق را می رویاند، همچنان که آب گیاه را می رویاند و فرمود که «دو گرگ صیاد، که داخل حصار گوسفندی شوند این قدر از گوسفندان را فاسد نمی کنند که دوستی مال و جاه، دین مسلمانان را فاسد می کند» و فرمود: «بدترین امت من مالداران اند» و فرمودند که «دوستان فرزند آدم سه چیز است: یکی تا وقت مردن با او است، و آن مال است و دیگری تا لب گور، همراه او می آید، و آن اهل و عیال است و سوم، تا عرصه محشر همراهی او می کند، و آن اعمال است» و فرمود که «چون روز قیامت شود صاحب مالی را می آورند که مال خود را به مصرفی که خدا فرموده است رسانیده است، و مال او نیز در پیش روی او می آید و چون به صراط می رسد هر جا که می ایستد و رفتن بر او مشکل می شود مال او می گوید بگذر که تو حق خدا را در من به جا آوردی پس دیگری را می آورند که اطاعت خدا را ننموده است، و مال او در پشت سر او می آید چون به صراط رسد هر جا که ایستد مال او گوید وای بر تو که در حق خدا کوتاهی کردی پس چنین خواهد گفت تا او به جهنم افتد و هلاک شود» و نیز از آن حضرت مروی است که «دینار و درهم به هلاکت افکندند کسانی را که پیش از شما بودند و شما را نیز هلاک خواهند نمود» و در حدیثی دیگر از آن حضرت مروی است که «در روز قیامت مردی را بیاورند که از حرام در دنیا مال جمع نموده بود و در حرام صرف کرده بود، پس امر شود که او را به جهنم افکنند و دیگری را بیاورند که مال از حلال جمع کرده و در مصرف حرام خرج نموده خطاب رسد که او را هم به جهنم برند و مردی دیگر را بیاورند که مال از حرام جمع کرده و به مصرف حلال خرج نموده خطاب رسد که او را نیز به جهنم اندازند و مردی دیگر را بیاورند که مال از حلال جمع نموده و به حلال خرج نموده باشد خطاب رسد که او را بازدارید، شاید در طلب این مال ضرر به یکی از اموری که بر او واجب است رسیده باشد، مثل اینکه نمازی را از وقتش تأخیر انداخته یا کوتاهی در رکوع یا سجود یا وضوی آن نموده باشد عرض کند که پروردگارا از حلال کسب کردم و به حلال خرج کردم و هیچ یک از واجبات خود را ضایع نکردم خطاب رسد شاید به جهت این مال، بر اقران و امثال فخر کرده ای و به مرکبی یا جامه ای مباهات نموده باشی؟ عرض نماید: پروردگارا چنین عملی نیز از من سر نزد و خطاب رسد که شاید کوتاهی و منع نموده باشی حق کسانی را که من امر کردم که بدهی از سادات و یتیمان و مساکین و راه گذران؟ عرض کند که نه پروردگارا هیچ حقی را که امر فرموده بودی ضایع نکردم در این وقت این جماعت حاضر می شوند و در مقام مخاصمه با آن شخص برمی آیند و می گویند: خداوندا مال به او عطا کردی و او را غنی گردانیدی و به او امر فرمودی که به ما بدهد اگر از جواب مخاصمه آنها برآمد و معلوم شد که حق آنها را داده و هیچ فخری و مباهاتی نکرده و واجبی از او ضایع نشده خطاب می رسد که بایست و به جا بیاور شکر نعمتی را که به تو عطا فرموده ایم از آنچه خورده ای و آشامیده ای و لذتی که یافته ای» آه، آه ای جان برادر کسی که مداخل و مخارج او حلال، و همه واجبات خود را به جا آورده باشد، و حقوق الهی را ادا نموده باشد، به این دقت محاسبه او را می رسند
هوش مصنوعی: حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که دوستی به مال و مقام، نفاق را به وجود می‌آورد، همان‌طور که آب به گیاه می‌رساند. ایشان همچنین بیان کردند که دو گرگ اگر به گله‌ای از گوسفند حمله کنند، به اندازه دوستی در مال و قدرت، دین مسلمانان را فاسد نمی‌کنند. ایشان افزودند که از میان امت، بدترین افراد، مالداران هستند. همچنین فرمودند که برای انسان سه دوست وجود دارد: یکی مال که تا پایان عمر با اوست، دیگری خانواده که تا کنار قبرش با اوست، و سوم اعمالش که در روز قیامت با او همراهی می‌کند. در آن روز، صاحب مالی که به‌درستی از مال خود استفاده کرده به صراط می‌آید و مالش او را راهی می‌کند، در حالی که مال کسی که از حق خدا غفلت کرده او را سرزنش می‌کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همچنین فرمودند که طلا و نقره موجب هلاکت افراد پیشین شده و شما را نیز به هلاکت می‌رساند. در روز قیامت، افرادی که مال حرام جمع‌آوری کرده و در حرام خرج کرده‌اند، به جهنم فرستاده می‌شوند. در حالی که کسانی که از حلال جمع‌آوری کرده و در حرام خرج کردند نیز همین سرنوشت را دارند. اگر شخصی با مال حلال زندگی کرده و در خرج آن کوتاهی نکرده باشد، با دقت بسیار مورد محاسبه قرار می‌گیرد. اگر در امور واجب کوتاهی نکرده باشد و از حقوق دیگران غفلت نکرده باشد، در این زمان افرادی که حقشان ضایع شده به محاکمه او می‌پردازند. اگر او در پاسخ به این مخالفان موفق شود و ثابت کند که هیچ حقی را ضایع نکرده، به او گفته می‌شود که برای نعمت‌ها و لذتی که به او داده شده شکرگزاری کند. در نهایت، کسی که تمام درآمدها و هزینه‌هایش حلال باشد و حقوق الهی را ادا کرده باشد، به این دقت به حساب او رسیدگی خواهد شد.
پس آیا چگونه خواهد بود حال امثال ما که غرق فتنه دنیا گشته ایم و خود را به حلال و حرام آن آغشته ایم؟ نه از شبهات آن اجتناب می کنیم و نه از شهواتش، نه از اموالش می گذریم و نه از لذاتش شکمهای گرسنه در جوار ما سر به بالین می نهند و انواع اطعمه را می خوریم،و به شکر آن نمی پردازیم.
هوش مصنوعی: حال ما که در دنیای پر از فتنه غرق شده‌ایم و درگیر حلال و حرام آن هستیم، چگونه خواهد بود؟ نه از شبهات آن دوری می‌کنیم و نه از شهواتش خود را کنار می‌کشیم. از اموال دنیا دست نمی‌کشیم و از لذت‌های آن نیز صرف‌نظر نمی‌کنیم. در کنار ما افرادی با شکم‌های گرسنه قرار دارند در حالی که ما از انواع غذاها استفاده می‌کنیم و حتی برای این نعمت‌ها قدردانی هم نمی‌کنیم.
آه چه بزرگ خواهد بود مصیبت ما و چه عظیم خواهد بود بلیه ما بسا حیرتها و پشیمانیها که به ما رو دهد و چقدر اندوه و ماتمها که از برای ما باشد در وقتی که هیچ سودی نبخشد، نمی دانیم که دنیا با ما چه خواهد کرد؟ و فردا در حضور پادشاه قهار، از عهده جواب چگونه برخواهیم آمد؟ خوشا به حال کسانی که از دنیا محروم و بی نصیب اند.
هوش مصنوعی: آه، چه مصیبت بزرگی در انتظار ماست و چقدر بلیه‌های عظیمی خواهیم داشت. چه حیرت‌ها و پشیمانی‌هایی که به سراغ ما خواهد آمد و چقدر اندوه و ماتم که برای ما خواهد بود، در زمانی که هیچ فایده‌ای نخواهد داشت. ما نمی‌دانیم دنیا با ما چه خواهد کرد و فردا در برابر پادشاه قهار، چگونه خواهیم توانست پاسخ دهیم؟ خوشا به حال کسانی که از دنیا محروم و بی نصیب هستند.
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندرین دیر کهن حال سبک باران خوشست
هوش مصنوعی: از زبان گل سوسن، پیامی برایم رسید که در این دیر قدیمی، حال و هوای سبک باران دل‌انگیز است.
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلی است
تا نپنداری که احوال جهانداران خوشست
هوش مصنوعی: حافظ می‌گوید که برای دستیابی به خوشدلی و آرامش، باید از شیرینی‌های دنیا چشم بپوشی و نباید فکر کنی که حال و روز ثروتمندان و قدرتمندان همیشه خوب است.
و از این جهت بود که بعضی از اصحاب سید مختار گفت که «راضی نیستم روزی هزار مثقال طلا از حلال کسب کنم و در راه خدا صرف کنم، با وجود اینکه از هیچ عبادتی مرا باز ندارد گفتند که چرا؟ گفت: می ترسم از آنکه روز قیامت مرا باز دارند و بپرسند که از کجا آوردی؟ و به چه مصرف رسانیدی؟ پس سزاوار مومن آن است که خود را به دنیا آلوده نسازد، و به قدر کفاف از دنیا بسازد و اگر زیادتی به او رسد به جهت خود پیش فرستد و اگر بعد بماند مفاسد و آفات بسیار دارد».
هوش مصنوعی: برخی از اصحاب سید مختار معتقد بودند که بهتر است انسان روزی خود را با حلال به دست آورد، اما نباید در این راه زیاده‌روی کند. یکی از این افراد گفت که هر چقدر هم که از طلا در راه خدا خرج کند، باز هم نگران است که در روز قیامت از او بپرسند که این پول را از کجا آورده و چگونه صرف کرده است. او تأکید کرد که مؤمن باید از آلودگی به دنیا پرهیز کند و تنها به اندازه نیاز خود از آن استفاده کند. اگر چیزی بیشتر از نیازش به دست آورد، باید آن را برای خود پیش ببرد تا از مشکلات و آسیب‌های احتمالی جلوگیری کند.
برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیارد ز پس تو پیش فرست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند به سراغ تو بیاید پس از رفتنت، بنابراین باید زندگی را در زمان خودت تجربه کنی و لحظه‌های شاد را دریابیش.
مروی است که «مروی به حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد که چرا من شوق به مرگ ندارم؟ حضرت فرمود: آیا مالی داری؟ عرض کرد: بلی یا رسول الله.
هوش مصنوعی: مردی به پیامبر اکرم (ص) گفت که چرا شوقی به مرگ ندارد. پیامبر از او پرسید آیا اموالی داری؟ او در پاسخ گفت: بله، ای رسول خدا.
فرمود: مال خود را پیش روی خویش بفرست، زیرا که دل هر کسی همراه مال اوست، اگر پیش فرستاد می خواهد زود به آن برسد و اگر گذاشت می خواهد با آن باشد» حضرت امیرالمومنین علیه السلام درهمی به دست مبارک گرفتند و فرمودند: «تا تو از دست من بیرون نروی نفعی به جهت من نداری» در بعضی
هوش مصنوعی: حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «ثروت خود را از قبل آماده کن، زیرا دل انسان همیشه به همراه دارایی‌اش است. اگر آن را به جلو بفرستی، یعنی می‌خواهی هر چه زودتر به آن برسی، و اگر آن را رها کنی، به این معناست که می‌خواهی همیشه در کنار آن باشی.» ایشان در همین حال درهمی را در دست گرفتند و بیان کردند: «تا زمانی که این درهم از دست من بیرون نرود، هیچ سودی برای من نخواهد داشت.»
روایات رسیده که «اول روزی که سکه درهم و دینار زده شد شیطان آنها را برداشت و بر روی خود گذاشت و بوسید و گفت: هر که شما را دوست دارد بنده بر حق من است» و بعضی از بزرگان گفته اند که «دو مصیبت است از برای بنده در مالش در وقت مردن، که اولین و آخرین مثل آنها را نشنیده اند: یکی آنکه همه آنها را از او می گیرند و دیگر آنکه محاسبه همه آن را از او می خواهند».
هوش مصنوعی: روایاتی وجود دارد که می‌گویند در روز اولی که سکه‌های درهم و دینار ضرب شدند، شیطان آنها را برداشت، خود را با آنها آراست و گفت: هر کسی که به شما عشق ورزد، بنده واقعی من است. همچنین برخی از بزرگان بیان کرده‌اند که در زمان مرگ، بنده دو مصیبت بزرگ در مورد دارایی‌اش دارد؛ یکی اینکه همه آنچه که دارد از او گرفته می‌شود و دیگری اینکه از او تمامی آن دارایی‌ها حسابرسی خواهد شد.

حاشیه ها

1402/03/30 23:05
سید حسین اخوان بهابادی

برگ انگور و برگ عیش

پیرمردی باصفا بود که باغ انگوری بسیار زیبا داشت که زیاد از آن مراقبت می کرد و باغ هم حال و روز خرمی داشت موقعی که برگ های انگور به حدی می رسیدند که مناسب دلمه می شدند کلید باغ که دم در خانه آویزان شده بود از فرزندان گرفته تا آشنایان می آمدند و کلید را می گرفتند تا برای چیدن برگ انگور به باغ بروند زنگ خانه را که می‌زدند پشت همان آیفون قدیمی می گفتند آمدیم کلید باغ را بگیریم اهالی خانه هم دکمه آیفون را می زدند و می گفتند کلید را اگر کسی نبرده باشد پشت در ، همان جای همیشگی است بارها به پیرمرد گفته شده بود که چند کلید از روی آن بسازید تا هرکس خواست به باغ برود راحت باشد اما جواب شنیده بودند که شاید کسی به باغ رفته باشد و با رفتن نفر بعدی شخص اولی دیگر احساس راحتی نکند پیرمرد می دانست از اقوام کسانی هستند که باغ انگور ندارند و آن ها هم دلمه می خواهند اما طبع بلند آنها اجازه‌ی آمدن و گرفتن کلید باغ را به آنها نمی دهد لذا بر خود لازم دانسته بود که برای آنها برگ تهیه کند و گاها ظرف دلمه ای هم کنار آن قرار می گرفت بارها در خانه ی حاجی، دلمه پخته می شد و هر دفعه برای عده ای حتی برای کسانی که خودشان هم دلمه می پختند داده میشد حاجی همیشه به اهل و عیال خود می گفت کاسه و پیاله شکمی را پر نمی کند اما دوستی را بیشتر و مهر و محبت را زیاد می کند مادر هم به فرزندان و نوه های خود که مامور بردن بودند می گفت اگر احیانا به شما گفتند خودشان هم دلمه پختند بگویید هر دلمه ای مزه ی خاص خودش را دارد در این خانه بچه‌‌ها درس احسان و نیکی را خوب فرا گرفته بودند بارها به پرسش های آنها برای احسان جواب داده شده بود آنها هم به اینگونه کارها خو گرفته بودند روزی حاجی را دیدم که خودش به باغ رفته، برگ مو چیده و بسیار خسته شده بود گفتم حاجی اینها چیست؟ منظورم از این حرف این بود که چرا شما رفتید و برگ چیده اید و خود را خسته کرده اید که حاجی گفت اینها، برگ عیش است من که گمان کردم درست متوجه نشدم گفتم چی فرمودید؟ برگ انگور! گفت نه، برگ عیش و سپس این بیت شعر را خواند: 

برگ عیشی به گور خویش فرست 

کس نیارد ز پس تو پیش فرست

بعد حاجی ادامه داد که خانواده ای را می شناسم که چند فرزند کوچک یتیم دارد که مطمئنم بچه ها در این وقت سال دلشان دلمه می خواهد این بچه ها مدرسه می روند شاید از دیدن دلمه دست هم کلاسی هایشان و یا شنیدن قصه ی، ما دیروز دلمه پختیم، دلشان دلمه بخواهد که می خواهم این برگ ها را با ظرفی از دلمه برایشان ببرم و حالا از این جریان سال ها می گذرد و دست حاجی از این دنیا کوتاه شده است اما فرزندان او مانند وی همچنان به کار خیر شهرت دارند برگ مو را برگ عیش می دانند و همان سنت های دیرینه در جریان است وقت برگ، برگ، وقت خود انگور، انگور و سر درختی ها هم کاسه و پیاله ای هرچند کم برای ارحام، همسایه و مستمندان، راستی چه زیبا و کار ساز بود تبلیغ دین او با نیکوکاری، خدایش رحمت کند و باغ بهشتی را جایگاهش گرداند.

1403/12/06 03:03
حامد مشفق آرانی

در بیت: 


برگ عیشی به گور خویش فرست
کس نیابد ز پس تو پیش فرست

بجای «کس نیارد» این طور دیدم در نسخه خوشنویسی که نوشته «کس نیابد»
نمونه نسخه خطی را آپلود کردم. تقدیم تان:

نمونه کتاب مرقع خوشنویسی شکسته