گنجور

رباعی شمارهٔ ۴۶۲

آن تازه تنی که در بلای تو بود
آغشته به خون کربلای تو بود
یارب که چه کار دارد و کارستان
آن بی‌کاری که از برای تو بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1400/10/17 01:01
فرزانه

با عرض سلام، به نظر بنده، کلید درک معنای این دو بیت، در فهم منظور مولانا از واژهٔ «کار» است. فرهنگ‌های لغت و‌ لغت‌نامه‌های فارسی برای واژهٔ «کار» در حدود چهل معنا نوشته‌اند که با مراجعه به فرهنگ‌های عمید و معین و لغت‌نامهٔ دهخدا می‌توانیم آن‌ها را بیابیم و از گستردگی معناهای مختلف و متفاوت «کار» در زبان و‌ ادب پارسی مطّلع شویم. و امّا مولانا؛ زمانی که در دیوان شمس و‌ مثنوی شریف سخن از «کار» به میان می‌آورَد، خیلی وقت‌ها(با توجه به سخنانی که پس از آن می‌گوید) منظورش معمولاً یک عمل مهم یا مهم‌ترین و با ارزش‌ترین عمل است. به عنوان مثال یکی از ابیات مهمّ و کلیدی وی در دفتر ششم چنین است: کار، او دارد که حق را شد مرید بهرِ کارِ او‌ زِ هر کاری بُرید یعنی اصلا کار مهم(و بلکه مهم‌ترین کار) در این دنیا، مرید حق بودن و پیروی از ارادهٔ حق است و کسی کار مهم انجام می‌دهد که به خاطر خدا از سایر کارها بریده باشد. در تایید این سخن در همان دفتر ششم می‌فرماید: کار، تقوی دارد و دین و صلاح که از او باشد به دو عالم فلاح به این ترتیب، درک این حقیر از معنای آن رباعی چنین است: آن تن و‌ جسم جوان و شادابی که خودش را آگاهانه به سرزمین کربلای بلاخیز تو می‌اندازد، کاری کرده است کارِستان. چون بلا را برای تو به جان خریده است و کار را برای تو و رضای تو(خداوند) انجام داده است. او اگر حتّی به ظاهر بی‌کار هم باشد، در واقع مهم‌ترین کار را انجام داده است. والله‌العالم. و … خدا داناست