گنجور

غزل شمارهٔ ۷۱۳

ساقی زان می که می‌چریدند
بفزای که یارکان رسیدند
مهمان بفزود می بیفزا
زان خنب که اولیا چشیدند
زان می که ز بوش جمله ابدال
در خلق پدید و ناپدیدند
ای ساقی خوب شکرلله
کان روی نکوت را بدیدند
ای آتش رخت سوز عشاق
در عشق تو رخت‌ها کشیدند
ای پرده فروکشیده بنگر
کز عشق چه پرده‌ها دریدند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی زان می که می‌چریدند
بفزای که یارکان رسیدند
هوش مصنوعی: ای ساقی، از آن می که خوشگوار است بیشتر بریز، چوندوستان و یاران ما به اینجا آمده‌اند.
مهمان بفزود می بیفزا
زان خنب که اولیا چشیدند
هوش مصنوعی: مهمان را به حال خود نگذار و برایش بیشتر می بگر، زیرا اولیا نیز از این نعمت بهره‌مند شده‌اند.
زان می که ز بوش جمله ابدال
در خلق پدید و ناپدیدند
هوش مصنوعی: از آن شرابی که بوی آن، همه عوض شدگان را در عالم آفرینش به ظهور و عدم می‌آورد.
ای ساقی خوب شکرلله
کان روی نکوت را بدیدند
هوش مصنوعی: ای ساقی خوش‌چهره، شکر خدا که زیبایی چهره‌ات را دیده‌اند.
ای آتش رخت سوز عشاق
در عشق تو رخت‌ها کشیدند
هوش مصنوعی: ای آتش عشق، که دل‌های عاشقان را سوزانده‌ای، در عشق تو بسیاری از عشق‌ورزان، زندگی و آرزوهای خود را فدای تو کردند.
ای پرده فروکشیده بنگر
کز عشق چه پرده‌ها دریدند
هوش مصنوعی: ای پرده‌ای که افتاده، نگاه کن که چقدر پرده‌ها از عشق پاره شده‌اند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۱۳ به خوانش عندلیب