گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۹۴

کل عقل بوصلکم مدهش
کل خد ببینکم مخدش
مست گشتم ز طعنه و لافش
دردیش خوشتر است یا صافش
بصر العقل من جلالتکم
مثل الترک عینه اخفش
کر شوم تا بلندتر گوید
هر که او دم زند ز اوصافش
شارب الخمر کیف لا یسکر
صاحب الحشر کیف لا ینعش
زان دمی کو دمید در عالم
گشت پرگل ز قاف تا قافش
مسکن الروح حول عزته
مسکن لیس فیه یستوحش
اندرآید سپهر تا زانو
چو کشد بوی مشک از نافش
من اتاه الی الخلود اتی
و انتهی من مکانه المرعش
جان برید از جهان و عذرش این
کالفتی یافتم ز ایلافش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کل عقل بوصلکم مدهش
کل خد ببینکم مخدش
هوش مصنوعی: تمام عقل من به وصل شما شگفت‌انگیز است و هر خدایی که شما را ببیند، حیرت‌زده می‌شود.
مست گشتم ز طعنه و لافش
دردیش خوشتر است یا صافش
هوش مصنوعی: من از طعنه‌ها و سخنان پر از غرور و تظاهر خسته شده‌ام و حالا احساس می‌کنم که بهتر است به روی خودم نیاورم و در دل آرام باشم.
بصر العقل من جلالتکم
مثل الترک عینه اخفش
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جلال و شکوه موجودات یا شخصیت‌هایی اشاره می‌کند که در نظر عقل آدمی، جاذبه‌ای خاص دارند. به عبارتی، عقل انسان تحت تأثیر عظمت و زیبایی آن‌ها قرار می‌گیرد، مانند اینکه دیدن یک چیز ظریف و دلربا چشمان فردی را می‌خراشد و متوجه شکوه آن می‌شود. در اینجا زیبایی و جلالتی به تصویر کشیده شده که عقل را به تماشا وادار می‌کند.
کر شوم تا بلندتر گوید
هر که او دم زند ز اوصافش
هوش مصنوعی: به این منظور که اگر من ناشنوا شوم، او هر چه بیشتر و بلندتر از ویژگی‌ها و صفات او صحبت خواهد کرد.
شارب الخمر کیف لا یسکر
صاحب الحشر کیف لا ینعش
هوش مصنوعی: چطور ممکن است کسی که شراب می‌نوشد مست نشود، و چگونه ممکن است کسی که در مجمع و جمع‌هان حضور دارد، بی‌اهمیت و بی‌تفاوت بماند؟
زان دمی کو دمید در عالم
گشت پرگل ز قاف تا قافش
هوش مصنوعی: از لحظه‌ای که نور و حیات به جهان دمیده شد، همه جا پر از زیبایی و رنگ و عطر گل‌ها شد.
مسکن الروح حول عزته
مسکن لیس فیه یستوحش
هوش مصنوعی: محل زندگی روح در اطراف عزت و قدرت اوست، جایی که هیچ گونه احساس تنهایی و وحشت نمی‌کند.
اندرآید سپهر تا زانو
چو کشد بوی مشک از نافش
هوش مصنوعی: زمانی که عطر مشک از ناف آسمان به مشام برسد، جهان به حالتی شگفت‌انگیز درمی‌آید و مانند کسی که بر زانوان خود نشسته است، فرو می‌افتد.
من اتاه الی الخلود اتی
و انتهی من مکانه المرعش
هوش مصنوعی: هر کس به جاودانگی دست یابد، از جایی که بود، به سوی آن می‌رود و در آنجا به پایان می‌رسد.
جان برید از جهان و عذرش این
کالفتی یافتم ز ایلافش
هوش مصنوعی: من از دنیا دل کندم و دلیلش را در این دلبستگی‌ام به اینجا پیدا کردم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۲۹۴ به خوانش عندلیب