اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سری برآر که تا ما رویم بر سر عیش
دمی چو جان مجرد رویم در بر عیش
هوش مصنوعی: سر خود را بالا بیاور، تا ما بتوانیم به لذت و شادی بپردازیم. لحظهای مانند روحی آزاد، باید به آغوش لذت برویم.
ز مرگ خویش شنیدم پیام عیش ابد
زهی خدا که کند مرگ را پیمبر عیش
هوش مصنوعی: از مرگ خود پیام خوشیهای جاودان را شنیدم. چه خدادادی که مرگ، پیامآور لذتها و شادیهای ابدی است.
به نام عیش بریدند ناف هستی ما
به روز عید بزادیم ما ز مادر عیش
هوش مصنوعی: به نام خوشی و خوشحالی، وجود ما را در روز عید به دنیا آوردند، یعنی ما در این شادی و لذت به جهان آمدهایم.
بپرس عیش چه باشد برون شدن زین عیش
که عیش صورت چون حلقه ایست بر در عیش
هوش مصنوعی: بپرس چه لذتی در بیرون آمدن از این زندگی است، زیرا زندگی همچون حلقهای است که در ورودی لذتها قرار دارد.
درون پرده ز ارواح عیش صورتهاست
ز عکس ایشان این پرده شد مصور عیش
هوش مصنوعی: در دل پرده، روحهای شادی وجود دارند و این پرده به خاطر تصاویری که از آنها دارد، به تصویر شادی تبدیل شده است.
وجود چون زر خود را به عیش ده نه به غم
که خاک بر سر آن زر که نیست درخور عیش
هوش مصنوعی: وجود خود را مانند طلا، به خوشیها و لذتها بسپار نه به غم و اندوه، زیرا زندگیای که با غم گذرانده شود، ارزش و زیبایی ندارد.
بگویمت که چرا چرخ میزند گردون
کیش به چرخ درآورد تاب اختر عیش
هوش مصنوعی: بگو چرا دنیا به دور خود میچرخد و ستاره خوشبختی را در آسمان به حرکت در میآورد؟
بگویمت که چرا بحر موج در موجست
کیش به رقص درآورد نور گوهر عیش
هوش مصنوعی: بگو چرا دریا همچنان پر از موج و تلاطم است و نور گوهر شادی را به رقص درآورده است.
بگویمت که چرا خاک حور و ولدان زاد
که داد بوی بهشتش نسیم عنبر عیش
هوش مصنوعی: به تو میگویم که چرا خاک باغها و زمینهای خوشبو، بوی بهشت را از نسیم خوشعطر عیش به مشام میرساند.
بگویمت که چرا باد حرف حرف شدست
که تا ورق ورق آیی سبک ز دفتر عیش
هوش مصنوعی: به تو میگویم که چرا باد به آرامی و نرمی صحبت میکند، زیرا میخواهد تا تو به آرامی و با سبکدلی از دفتر خوشیهایت برسی.
بگویمت که چرا شب تتق فروآویخت
که گرد کست و عروسی بگیرد جا در عیش
هوش مصنوعی: بگو که چرا شب تیره و تار گشته است، در حالی که فضای دور تو پر از شادی و جشن است.
بگفتمی سر پنج و چهار و هفت ولیک
به یک دو لعب فروماندهام به شش در عیش
هوش مصنوعی: من در مورد عددهای پنج، چهار و هفت سخن گفتم، اما با یک دو بازی به شش رسیدهام و هنوز در لذت زندگی ماندهام.
حاشیه ها
غزل از یک خوشی پنهان در هستی میگوید که در همه جا خود را آشکار میسازد یک شادی نهفته در هستی که می تابد و می بافد و می تازد و می خواند و می رخسد و می نازد و می سازد
حتی سنگ هماز بودن شاد است چه برسد به آب و گیاه
چه برسد به حیوان و چه برسد به انسان که شادی هستی را به اوج میرساند
این دریافتن شادی در هستی از کرامات جلال دین است
بیت 11 ظاهرا در چاپ تک جلدی انتشارات امیرکبیر به همین صورت آمده که به لحاظ وزن و معنا قطعا مغلوط است. به نسخه 10 جلدی مرحوم فروزانفر متاسفانه دسترسی ندارم اما نادیده بعید میدانم ضبط این بیت در آنجا به همین صورت باشد. احتمالا ضبط صحیح بیت اینگونه باشد:
بگویمت که چرا شب تتق فرو آویخت
که گِردَک است و عروسی به گِردِ چادر عیش
گردک به معنی حجله زفاف چندین بار در مثنوی هم آمده است.