گنجور

بخش ۱۲۹ - مثل شیطان بر در رحمان

حاش لله ایش شاء الله کان
حاکم آمد در مکان و لامکان
هیچ کس در مُلک او بی‌امر او
در نیفزاید سرِ یک تای مو
مُلک، مُلکِ اوست فرمان آنِ او
کمترین سگ بر در آن شیطان او
ترکمان را گر سگی باشد به در
بر درش بنهاده باشد رو و سر
کودکان خانه دمش می‌کشند
باشد اندر دست طفلان خوارمند
باز اگر بیگانه‌ای معبر کند
حمله بر وی هم‌چو شیر نر کند
که اشداء علی الکفار شد
با ولی گُل با عدو چون خار شد
ز آب تتماجی که دادش ترکمان
آنچنان وافی شده‌ست و پاسبان
پس سگ شیطان که حق هستش کند
اندرو صد فکرت و حیلت تند
آب روها را غذای او کند
تا برد او آب روی نیک و بد
این تتماجست آب روی عام
که سگ شیطان از آن یابد طعام
بر در خرگاه قدرت جان او
چون نباشد حکم را قربان بگو
گله گله از مرید و از مرید
چون سگ باسط ذراعی بالوصید
بر در کهف الوهیت چو سگ
ذره ذره امرجو برجَسته رگ
ای سگ دیو امتحان می‌کن که تا
چون درین ره می‌نهند این خلق پا
حمله می‌کن منع می‌کن می‌نگر
تا که باشد ماده اندر صدق و نر
پس اعوذ از بهر چه باشد چو سگ
گشته باشد از ترفع تیزتگ
این اعوذ آنست کای ترک خطا
بانگ بر زن بر سگت ره بر گشا
تا بیایم بر در خرگاه تو
حاجتی خواهم ز جود و جاه تو
چونک تُرک از سطوت سگ عاجزست
این اعوذ و این فغان ناجایزست
ترک هم گوید اعوذ از سگ که من
هم ز سگ در مانده‌ام اندر وطن
تو نمی‌یاری برین در آمدن
من نمی‌آرم ز در بیرون شدن
خاک اکنون بر سر ترک و قنق
که یکی سگ هر دو را بندد عنق
حاش لله ترک بانگی بر زند
سگ چه باشد شیر نر خون قی کند
ای که خود را شیر یزدان خوانده‌ای
سالها شد با سگی در مانده‌ای
چون کند این سگ برای تو شکار؟
چون شکار سگ شده‌ستی آشکار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حاش لله ایش شاء الله کان
حاکم آمد در مکان و لامکان
هوش مصنوعی: به خدا قسم، اگر خدا بخواهد، حاکم در هر جا و هیچ جا خواهد آمد.
هیچ کس در مُلک او بی‌امر او
در نیفزاید سرِ یک تای مو
هوش مصنوعی: هیچ‌کس بدون اجازه و فرمان او نمی‌تواند حتی به اندازه‌ی یک تار موی زمین او بیفزاید.
مُلک، مُلکِ اوست فرمان آنِ او
کمترین سگ بر در آن شیطان او
هوش مصنوعی: این دنیا و همه‌ی چیزهایش متعلق به اوست و هیچ‌کس جز او حق فرمان‌برداری ندارد. حتی از کوچک‌ترین موجودات نیز تحت تسلط او هستند و او بر همه‌ی آن‌ها حاکم است.
ترکمان را گر سگی باشد به در
بر درش بنهاده باشد رو و سر
هوش مصنوعی: اگر در خانه ترکمنی سگی وجود داشته باشد، آن سگ در جلو در خوابیده و سرش را روی پاهایش گذاشته است.
کودکان خانه دمش می‌کشند
باشد اندر دست طفلان خوارمند
هوش مصنوعی: کودکان در خانه به شدت به او توجه می‌کنند و او در میان بچه‌ها نمی‌تواند خود را نشان دهد یا در امان باشد.
باز اگر بیگانه‌ای معبر کند
حمله بر وی هم‌چو شیر نر کند
هوش مصنوعی: اگر کسی از بیگانگان به کشور ما حمله کند، ما نیز به شدت و قدرت همچون یک شیر نر به مقابله با او خواهیم پرداخت.
که اشداء علی الکفار شد
با ولی گُل با عدو چون خار شد
هوش مصنوعی: او با دشمنان سخت‌گیر و بی‌رحم است، اما نسبت به دوستان و یارانش همچون گلی لطیف و نرم-hearted است؛ در مقابل دشمنانش همچون خاری تیز و آزاردهنده رفتار می‌کند.
ز آب تتماجی که دادش ترکمان
آنچنان وافی شده‌ست و پاسبان
هوش مصنوعی: آبی که ترکمان به او داده، به قدری واضح و شفاف شده است که خود مانند یک نگهبان مراقب است.
پس سگ شیطان که حق هستش کند
اندرو صد فکرت و حیلت تند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شیطان مانند سگی است که تمام حقایق را زیر سؤال می‌برد و در ذهن آدمی تردید و نقشه‌های فریبنده ایجاد می‌کند. در واقع، او با ایجاد افکار و تردیدها باعث منحرف کردن مسیر درست انسان می‌شود.
آب روها را غذای او کند
تا برد او آب روی نیک و بد
هوش مصنوعی: آب، سرپرستی و زندگی بخش به جان‌ها می‌دهد تا بتوانند به خوبی یا بدی رفتار کنند و از آنچه دارند بهره‌مند شوند.
این تتماجست آب روی عام
که سگ شیطان از آن یابد طعام
هوش مصنوعی: آب روی عام مانند آبی است که هر موجودی می‌تواند از آن بهره‌برداری کند، حتی موجوداتی شرور مانند سگ شیطان که برای تغذیه خود به آن متکی هستند. به نوعی، این آب نشان‌دهنده‌ جایی است که همگان می‌توانند از آن استفاده کنند، حتی کسانی که نیت ناپسندی دارند.
بر در خرگاه قدرت جان او
چون نباشد حکم را قربان بگو
هوش مصنوعی: اگر جان او در درگاه قدرت نباشد، دیگر چه سودی از قربانی کردن حکم وجود دارد؟
گله گله از مرید و از مرید
چون سگ باسط ذراعی بالوصید
هوش مصنوعی: در میان مریدان و پیروان، عده‌ای وجود دارند که مانند سگی که در کنار مزرعه می‌دود، به دنبال اهداف و خواسته‌های خود هستند.
بر در کهف الوهیت چو سگ
ذره ذره امرجو برجَسته رگ
هوش مصنوعی: در دروازه‌ی وجود الهی مانند سگی هستم که به آرامی و با احتیاط در جستجوی بزرگی و ریشه‌دار شدن هستم.
ای سگ دیو امتحان می‌کن که تا
چون درین ره می‌نهند این خلق پا
هوش مصنوعی: ای موجود شیطانی، تو در حال آزمودن و سنجش هستی که ببینی این مردم چطور در این مسیر قدم می‌زنند.
حمله می‌کن منع می‌کن می‌نگر
تا که باشد ماده اندر صدق و نر
هوش مصنوعی: به کسی که نسبت به رفتار یا عمل دیگری واکنش نشان می‌دهد، بیندیش که آیا او به راستی به آن عمل پایبند است یا خیر. به عبارت دیگر، در هنگام قضاوت در مورد دیگری، باید دقت کنیم که آنچه را که می‌بینیم، با عمق و صداقت واقعی او در ارتباط است یا تنها ظاهری از اوست.
پس اعوذ از بهر چه باشد چو سگ
گشته باشد از ترفع تیزتگ
هوش مصنوعی: بنابراین از چه چیزی باید پناه ببرم، وقتی که مانند سگی شده‌ام که از پرش و تیزهوشی دور شده است؟
این اعوذ آنست کای ترک خطا
بانگ بر زن بر سگت ره بر گشا
هوش مصنوعی: این خط به موضوعی اشاره دارد که به نوعی هشدار یا راهنمایی برای کسی است که از اشتباهات خود درس بگیرد و به جای اشتباهات گذشته، به سمت راهی درست برود. همچنین به نظر می‌رسد که در آن به ارتباطات اجتماعی و رفتاری نیز پرداخته شده است، به‌خصوص در مورد نحوه‌ی برخورد با دیگران.
تا بیایم بر در خرگاه تو
حاجتی خواهم ز جود و جاه تو
هوش مصنوعی: برای ملاقات با تو، در پیشگاهت درخواست و نیازی دارم که از بزرگی و بخشش تو ناشی می‌شود.
چونک تُرک از سطوت سگ عاجزست
این اعوذ و این فغان ناجایزست
هوش مصنوعی: وقتی که یک ترک از قدرت و حملهٔ سگ ناتوان است، پس این پناه‌خواهی و ناله‌کردن جالب و درست نیست.
ترک هم گوید اعوذ از سگ که من
هم ز سگ در مانده‌ام اندر وطن
هوش مصنوعی: ترک هم می‌گوید که از سگ پناه می‌برم، چون من هم در وطن خود از دست سگ ماندگار شده‌ام.
تو نمی‌یاری برین در آمدن
من نمی‌آرم ز در بیرون شدن
هوش مصنوعی: تو از ورود من به اینجا جلوگیری می‌کنی و من هم نمی‌توانم از این در خارج شوم.
خاک اکنون بر سر ترک و قنق
که یکی سگ هر دو را بندد عنق
هوش مصنوعی: در حال حاضر، اوضاع به قدری بد است که بی‌ارزش‌ترین افراد می‌توانند بر سر دو نفر دیگر قدرت و تسلط پیدا کنند.
حاش لله ترک بانگی بر زند
سگ چه باشد شیر نر خون قی کند
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نباید فراموش کرد که صدای ترک خوردن یک سگ چه نسبت به صدای نعره یک شیر نر دارد، زیرا صدای یک شیر به مراتب قوی‌تر و هراس‌انگیزتر است.
ای که خود را شیر یزدان خوانده‌ای
سالها شد با سگی در مانده‌ای
هوش مصنوعی: ای کسی که خود را شیر الهی می‌دانی، سال‌هاست که در ناز و نعمت با یک سگ زندگی کرده‌ای.
چون کند این سگ برای تو شکار؟
چون شکار سگ شده‌ستی آشکار
هوش مصنوعی: شما که در حال حاضر طعمه‌ی شکار هستید، چگونه انتظار دارید که این سگ برایتان شکار کند؟

حاشیه ها

1395/12/07 11:03
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com

اب تتماج است آب روی عام ...... در بیت یازدهم این بخش صحیح است

1401/06/06 16:09
کوروش

ای که خود را شیر یزدان خوانده‌ای

سالها شد با سگی در مانده‌ای

چون کند این سگ برای تو شکار

چون شکار سگ شدستی آشکار

1402/05/07 15:08
هو الحق

با سلام خدمت همه عزیزان این شعر مولانا کولاکی به سرزمین وجود ماست و یکی از پیام های اصلیش تفاوت خدای ذهنی و حقیقی ست

خاک اکنون بر سر ترک و قنق(مهمان)

که یکی سگ هردو را بندد عنق(بند)

اینجا خدای ذهنی رو میگه که ایگو یا نفس برای ما ساخته و در بیت های بالا میگه این ترک یا خدای ذهنی خودشم حریف ذهن یا شیطان یا نفس یا...نمیشه وخاک بر سر تو وخدای ذهنیت که حریف این سگ نمیشید وبلا فاصله پای خدای حقیقی رو میاره وسط

حاش لله ترک بانگی برزند

سگ چه باشد شیر نر خون قی کند 

میگه اگه خدای حقیقی که درون ماست رو پیدا کنیم وپاش بیا وسط هیچ چیزی نمیتونه مانع ورود تو به درگاه الهی بشه

ودر اخر میگه وقتی این نفسی رو که باید تربیتش میکردی تا به خدا برسی خودت شکارش شدی چطور خدارو شکار کنه واست

چون(چطور) کند این سگ برای تو شکار

چون شکار سگ شدستی آشکار

"همه صید ها بکردی هله میر بار دیگر

سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر... 

کاش سالکان عزیز این شعر رو بیشتر بهش می پرداختند

در پناه ایزد یکتا