گنجور

بخش ۱۶ - ذکر منصور عباسی

و اکنون نکته ای چند از سخنان امیرالمومنین منصور ایراد کرده آمد هر چند که جای آن نیست اما ممکن است که خوانندگان را ازان فایده ای باشد: روی با هم نشینان خود می‌گفت که: ما احوجنی الی ان یکون علی بابی اربعة کما ارید! قالوا و من هم؟ قال: من لایقوم ملکی الا بهم کما ان السریر لایقوم الا بقو ائمه الاربع. اما احدهم فقاض لایاخذه فی الله لومة لائم؛ و اما الثانی فصاحب شرطه ینصف الضعفاء من الاقویاء. . . معنی چنین باشد که: چگونه محتاجم بچهار مرد که بر درگاه من قائم گردند ! حاضران گفتند: تفصیل اسامی ایشان چگونه است؟ گفت: کسانی که بی ایشان کار ملک راست نتواند بود چنانکه تخت بی چهارپایه راست نیستد: یکی از ایشان حاکمی که در امضای احکام شرع از طریق دیانت و قضیت امانت نگذرد و نکوهش مردمان او را از راه حق باز ندارد؛ و دوم خلیفتی که انصاف مظلومان ضعیف از ظالمان قوی بستاند؛ و سوم کافی ناصح که خراجها و حقوق بیت المال بروجه استقصا طلب کند و بر رعیت حملی روا ندارد که من از ظلم او بیزارم. وانگه انگشت بگزید و گفت: آه آه ! گفتند: چهارم کیست یا امیرالمومنین؟ گفت: صاحب بریدی که اخبار درست و راست انها کند و از حد صدق نگذرد.

بخش ۱۵ - دربارهٔ بغداد: و حال علو همت و بسطت ملک او ازان شایع تر است که در شرح آن باشباعی حاجت افتد. و یکی از آثار باقی آن پادشاه محتشم حضرت بغداد است که امروز مرکز خلافت و مستقر امامت و منبع ملک و مدینه السلام علاالاطلاق آنست. نه در بلاد اسلام چنان شهری نشان می‌دهند و نه در دیار کفر. و یکی از خصایص آن حضرت مدالله ظلالها آنست که وفات خلفا آنجا اتفاق نیفتد: امیرالمومنین ابوجعفر منصور رضی الله عنه به بئر میمون یکمنزلی مکه حرسها الله از ملک دنیا بملک آخرت رفت، و امیر المومنین ابوعبدالله محمدبن منصور الملقب بالمهدی رضی الله عنه بمرحله ماسبذان در راه گرگان، و امیرالمومنین ابومحمد موسی بن المهدی الملقب بالهادی بعیسی آباد، و امیرالمومنین ابوجعفر هرون بن المهدی الملقب بالرشید به طوس و امیرالمومنین ابوالعباس عبدالله بن هرون الملقب به طرسوس، و محمد امین ببغداد کشته شد اما در آن حال خلیفت نبود واغلب امت بر خلع او اجماع کرده بودند، و در این عهد نزدیک امیرالمومنین ابومنصور الفضل الملقب بالمسترشد بالله در حدود عراق شهید شد و میان آن موضع و حضرت بغداد مسافت تمام نشان می‌دهند. و محاسن این شهر بسیار است و هرکس از اصحاب تواریخ دران خوضی نموده اند، و شرح و تفصیل آن مستوفی بیاورده. بخش ۱۷ - ذکر منصور عباسی: و در اثنای مثالها می‌فرمود که حبب الی عدوک الفرار بترک الجد فی طلبه اذا انهزم و اعلم ان کل من فی عسکرک عین علیک. معنی چنین باشد که: گریختن را در دل دشمن خود دوست گردان بآنکه چون بگریزد در طلب او نروی و بدان که هر که در لشکر توند بر تو جاسوسند.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و اکنون نکته ای چند از سخنان امیرالمومنین منصور ایراد کرده آمد هر چند که جای آن نیست اما ممکن است که خوانندگان را ازان فایده ای باشد: روی با هم نشینان خود می‌گفت که: ما احوجنی الی ان یکون علی بابی اربعة کما ارید! قالوا و من هم؟ قال: من لایقوم ملکی الا بهم کما ان السریر لایقوم الا بقو ائمه الاربع. اما احدهم فقاض لایاخذه فی الله لومة لائم؛ و اما الثانی فصاحب شرطه ینصف الضعفاء من الاقویاء. . . معنی چنین باشد که: چگونه محتاجم بچهار مرد که بر درگاه من قائم گردند ! حاضران گفتند: تفصیل اسامی ایشان چگونه است؟ گفت: کسانی که بی ایشان کار ملک راست نتواند بود چنانکه تخت بی چهارپایه راست نیستد: یکی از ایشان حاکمی که در امضای احکام شرع از طریق دیانت و قضیت امانت نگذرد و نکوهش مردمان او را از راه حق باز ندارد؛ و دوم خلیفتی که انصاف مظلومان ضعیف از ظالمان قوی بستاند؛ و سوم کافی ناصح که خراجها و حقوق بیت المال بروجه استقصا طلب کند و بر رعیت حملی روا ندارد که من از ظلم او بیزارم. وانگه انگشت بگزید و گفت: آه آه ! گفتند: چهارم کیست یا امیرالمومنین؟ گفت: صاحب بریدی که اخبار درست و راست انها کند و از حد صدق نگذرد.
هوش مصنوعی: امیرالمومنین منصور در حضور دوستان خود بیان می‌کرد که چگونه من به چهار نفر نیازمندم که در درگاه من قرار گیرند. او توضیح داد که این چهار نفر برای استحکام حکومت من ضروری هستند، مانند اینکه تخت بدون پایه نمی‌تواند راست بایستد. حاضران پرسیدند که نام این افراد چیست؟ او گفت: اول، حاکمی که در اجرای احکام شرع به درستی عمل کند و به خاطر انتقاد مردم از حق منحرف نشود؛ دوم، خلیفه‌ای که عدالت را برای ضعیفان از قویان بگیرد؛ سوم، مشاوری که مالیات‌ها و حقوق بیت‌المال را به دقت جمع‌آوری کند و بر رعیت ظلم نکند. سپس با اندوه اشاره کرد و گفت: و چهارم، کسی است که اخبار را به درستی گزارش دهد و تنها حقیقت را بیان کند.