گنجور

شمارهٔ ۶۰۱

هنوزت به ما کینه برجاست گویی
هنوزت سر کشتن ماست گویی
هنوزت به این کشته ناپشیمان
سر جنگ و آهنگ غوغاست گویی
هنوزت ز کین صورت خشم پنهان
در آیینهٔ چهره پیداست گویی
هنوزت به دشنام من پیش خوبان
لب تلخ گفتار گویاست گویی
هنوز استمالت دهت در عذابم
بدآموز آزارفرماست گویی
هنوز اندران خاطر اسباب کلفت
ز دیرینگی‌ها مهیاست گویی
کسی این قدر تاب خواری ندارد
دل محتشم سنگ خاراست گویی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هنوزت به ما کینه برجاست گویی
هنوزت سر کشتن ماست گویی
هوش مصنوعی: هنوز هم در دل تو نسبت به ما کینه وجود دارد، انگار که هنوز هم در فکر نابود کردن ما هستی.
هنوزت به این کشته ناپشیمان
سر جنگ و آهنگ غوغاست گویی
هوش مصنوعی: هنوز هم به خاطر این شکست بی‌میل نیستی و در جنگ و هیاهو هستی، انگار که هنوز به دنبال آن هستی.
هنوزت ز کین صورت خشم پنهان
در آیینهٔ چهره پیداست گویی
هوش مصنوعی: خشم و کینه‌ات هنوز هم در چهره‌ات پیداست، انگار که بازتاب آن در آینه نمایان است.
هنوزت به دشنام من پیش خوبان
لب تلخ گفتار گویاست گویی
هوش مصنوعی: تنها به خاطر تو، عیب‌گویی من در جمع خوبان هنوز هم تأثیرگذار است و نشان می‌دهد که کلمات تلخم به وضوح بیانگر احساساتم هستند.
هنوز استمالت دهت در عذابم
بدآموز آزارفرماست گویی
هوش مصنوعی: من هنوز در عذاب و ناراحتی هستم، تو گویی با آزارهایت به من یاد می‌دهی که چگونه رنج بکشم.
هنوز اندران خاطر اسباب کلفت
ز دیرینگی‌ها مهیاست گویی
هوش مصنوعی: هنوز در دل کسانی که به یاد گذشته‌ها هستند، وسایل و ابزارهای قدیمی و سنگین وجود دارد، گویی این آثار از زمان‌های دور به جا مانده‌اند.
کسی این قدر تاب خواری ندارد
دل محتشم سنگ خاراست گویی
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند این‌قدر زجر و تحقیر را تحمل کند، دل محتشم مانند سنگ خارا است.