شمارهٔ ۴۷۴
ای تو نکرده جز جفا آن چه نکردهای بکن
تیغ بکش به خون ما آن چه نکردهای بکن
ای زده عقل و راه دین خواهی اگر متاع جان
بی خبر از درم درا آن چه نکردهای بکن
چند به منتم کشی کز ستمت نکشتهام
ای ستمت به از وفا آن چه نکردهای بکن
ای که ربودهای به رخ صد دل و مایلی بدین
عقدهٔ زلف برگشا آن چه نکردهای بکن
ای که نبوده بر درت مثل من از جفا کشان
میروم این زمان بیا آن چه نکردهای بکن
ای نه نموده روی مه برده هزار دل ز ره
روی به محتشم نما آن چه نکردهای بکن
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای تو نکرده جز جفا آن چه نکردهای بکن
تیغ بکش به خون ما آن چه نکردهای بکن
هوش مصنوعی: ای کسی که جز خستگی و نامردمی کاری نکردهای، اگر توانایی داری، با تیغ به ما آسیب بزن، همان طور که قبلاً نکردهای.
ای زده عقل و راه دین خواهی اگر متاع جان
بی خبر از درم درا آن چه نکردهای بکن
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به راه درست برسی و دین را دریابی، باید بیخبر از خود، از جانت برای دستیابی به حقیقت استفاده کنی و آنچه را که تاکنون انجام ندادهای، الآن انجام بده.
چند به منتم کشی کز ستمت نکشتهام
ای ستمت به از وفا آن چه نکردهای بکن
هوش مصنوعی: چند میخواهی بر من فشار بیاوری، در حالی که از ظلم تو تا کنون جانم را از دست ندادهام. ای ظلمت، بهتر است به جای این کار، وفا و محبت ورزی را که نکردهای، انجام دهی.
ای که ربودهای به رخ صد دل و مایلی بدین
عقدهٔ زلف برگشا آن چه نکردهای بکن
هوش مصنوعی: ای کسی که با چهرهات صد دل را تسخیر کردهای و به این باند زلف خود مایل هستی، آنچه را که قبلاً انجام ندادهای، اکنون انجام بده!
ای که نبوده بر درت مثل من از جفا کشان
میروم این زمان بیا آن چه نکردهای بکن
هوش مصنوعی: کسی که مثل من از بدرفتاریهایت رنجیده و بر درت بوده، اکنون میروم. بیا و هر آنچه که انجام ندادهای را انجام بده.
ای نه نموده روی مه برده هزار دل ز ره
روی به محتشم نما آن چه نکردهای بکن
هوش مصنوعی: ای که با چهرهی زیبایت دلهای زیادی را به دست آوردهای، حالا به آنچه که نکردهای، بپرداز و از خود نشان بده.

محتشم کاشانی