گنجور

شمارهٔ ۲۵۱

ز بس که نور ز حسن تو در جهان بدود
هزار پیک نظر در قفای آن بدود
به غیرتم ز نگاه کشیدهٔ تو که دید
خدنگ نیمکشی کاندر استخوان بدود
خدنگ ناز تو تیریست کز کمان غرور
نجسته تا پروسوفار در نشان بدود
من و تغافل چشمی که سردهد چو نگاه
ز تیزی مژه در ریشه‌های جان بدود
ز تاب رفتن محمل مقیم هامون را
نه پای آن که ز دنبال کاروان بدود
فتاده نقد دلی در میان صد دل بر
به عشوه گوی که بردارد از میان بدود
ز بیم خشگ بماند اگر دود صد بار
شکایت از ته دل تا سر زبان بدود
ز برق آه من امشب ستاره نزدیکست
که آب گردد و بر روی آسمان بدود
دعای دیر اثر پیک آه می‌طلبد
که در رکاب سرشگ سبک عنان بدود
سمند ناز چو رانی گذر به محتشم آر
که در رکاب به این پای ناروان بدود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز بس که نور ز حسن تو در جهان بدود
هزار پیک نظر در قفای آن بدود
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و نور تو، در جهان هر جا که نگاه کنی، هزاران چشم دنبال نور تو به حرکت درآمده‌اند.
به غیرتم ز نگاه کشیدهٔ تو که دید
خدنگ نیمکشی کاندر استخوان بدود
هوش مصنوعی: نگاه جذاب تو، غیرتم را به شدت تحت تاثیر قرار داده است، به طوری که حتی احساس می‌کنم تیر زدن به قلب من در جانم حرکت می‌کند.
خدنگ ناز تو تیریست کز کمان غرور
نجسته تا پروسوفار در نشان بدود
هوش مصنوعی: تو ابروهای نازک و زیبایی داری که مانند تیر از کمان غرور خارج نشده و به سمت دل شیفته‌ها نشانه‌گیری می‌کند.
من و تغافل چشمی که سردهد چو نگاه
ز تیزی مژه در ریشه‌های جان بدود
هوش مصنوعی: من و بی‌توجهی به چشمی که از شدت زیبایی‌اش نگاه می‌کند، در حالی که مژه‌هایش به ریشه‌های وجودم نفوذ می‌کند.
ز تاب رفتن محمل مقیم هامون را
نه پای آن که ز دنبال کاروان بدود
هوش مصنوعی: از شدت گرما و مشکلات، کاروانی که در هامون است، دیگر رمق دویدن ندارد و نمی‌تواند به دنبال کاروان برود.
فتاده نقد دلی در میان صد دل بر
به عشوه گوی که بردارد از میان بدود
هوش مصنوعی: دل عاشقی دل دیگر را با فریب و جذابیتش به چالش کشیده و از او می‌خواهد که دلش را از میان این رقابت بردارد و بگریزد.
ز بیم خشگ بماند اگر دود صد بار
شکایت از ته دل تا سر زبان بدود
هوش مصنوعی: اگر ترس و دلهره باعث شود که آدم خشک و بی‌روح بماند، حتی اگر صد بار از دلش شکایت کند، فقط کلماتش خواهد بود که از دل تا زبانش جاری می‌شود.
ز برق آه من امشب ستاره نزدیکست
که آب گردد و بر روی آسمان بدود
هوش مصنوعی: امشب به خاطر آه من، حس می‌کنم که یک ستاره به من نزدیک شده است، به طوری که ممکن است مثل آب پاشیده بر آسمان بچرخد و حرکت کند.
دعای دیر اثر پیک آه می‌طلبد
که در رکاب سرشگ سبک عنان بدود
هوش مصنوعی: دعا و درخواست دیرهنگام به مانند پیک مسافری است که با اندوه و آهی عمیق خواهان تحرک و آزادی در مسیر زندگی است، تا بتواند به سرعت و سبکی در کنار باران اشک به حرکت درآید.
سمند ناز چو رانی گذر به محتشم آر
که در رکاب به این پای ناروان بدود
هوش مصنوعی: وقتی با سمند زیبا و نازنین خود در حال عبور هستی، به خودت بیفکن که در کنار تو هم گام با دیگران، با این پاهای ناتوان بدود.