گنجور

شمارهٔ ۲۴۸

در شکار امروز صید آهوان او که بود
وانکه تیر غمزه می‌خورد از کمان او که بود
مردمی با مردم آهو شکار او که کرد
جان فشان پیش خدنگ جانستان او که بود
از هواداران نگهبان سپاه او که گشت
وز وفاداران نگهدار سگان او که بود
تیر مژگان در کمان ابروان چون می‌نهاد
در میان جان هدف ساز نشان او که بود
کشتکان چو بستهٔ فتراک خوبان می‌شدند
زان میان دلبسته موی میان او که بود
شب که از جولان عنان برتافت همچون آفتاب
در رکاب او که رفت و همعنان او که بود
محتشم چون از سگان افتاد امشب جدا
آن که در افغان نیامد از فغان او که بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در شکار امروز صید آهوان او که بود
وانکه تیر غمزه می‌خورد از کمان او که بود
هوش مصنوعی: در شکار امروزی که در آن آهوها صید می‌شوند، سوالی مطرح می‌شود: آن کسی که در این شکار دیده می‌شود کیست؟ و همچنین، آن کسی که تیر نگاه زیبا و جذاب او را احساس می‌کند، چه کسی است؟
مردمی با مردم آهو شکار او که کرد
جان فشان پیش خدنگ جانستان او که بود
هوش مصنوعی: مردمی هستند که وقتی آهو را شکار می‌کنند، جان خود را فدای هدفشان می‌کنند. آن‌ها که در این میدان برای جان خود می‌جنگند، در واقع جانشان را به خداوند می‌سپارند.
از هواداران نگهبان سپاه او که گشت
وز وفاداران نگهدار سگان او که بود
هوش مصنوعی: این بیت به افرادی اشاره دارد که از سپاه و محافظان او حمایت می‌کنند و همچنین به وفادارانی که از حیوانات او محافظت می‌کنند. به عبارت دیگر، این افراد در کنار او هستند و به او وفادارند.
تیر مژگان در کمان ابروان چون می‌نهاد
در میان جان هدف ساز نشان او که بود
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و کمان‌مانند او همچون تیر، به دلتنگی و خواسته‌هایم نفوذ می‌کند و نشان می‌دهد که من به او تعلق دارم.
کشتکان چو بستهٔ فتراک خوبان می‌شدند
زان میان دلبسته موی میان او که بود
هوش مصنوعی: مردم در دام عشق زیبایی‌ها گرفتار می‌شدند و در این میان، شخصی دل‌باخته و مجذوب موی زیبای او بود.
شب که از جولان عنان برتافت همچون آفتاب
در رکاب او که رفت و همعنان او که بود
هوش مصنوعی: در شب که خورشید به آرامی از افق بالا می‌رود، مانند این است که او در کنار یکی از یارانش حرکت می‌کند و با هم به سوی آسمان می‌شتابند.
محتشم چون از سگان افتاد امشب جدا
آن که در افغان نیامد از فغان او که بود
هوش مصنوعی: محتشم، امشب از سگان جدا افتاد و کسی که در این حال فریاد نمی‌زند، چه کسی می‌تواند باشد؟