گنجور

شمارهٔ ۱۵۶

چو یار تیغ ستیز از نیام کین بدر آرد
زمانه دست تعدی ز آستین بدر آرد
زند چو غمزه و خویش را به لشگر دلها
کرشمه صد سپه فتنه از کمین بدر آرد
اگر ز شعبدهٔ عشق گم شود دل خلقی
چو بنگری سر از آن جعد عنبرین بدر آرد
امین عشق گذارد نگین مهر چو بر دل
ز خاک صبح جزا مهر آن زمین بدر آید
پس از هزار محل جویمش جریده جویابم
فلک ز رشگ نگهبانی از زمین به در آرد
نهان به کس منشین و چنان مکن که جنونم
گرفته دامنت از بزم عیش تن بدر آرد
رسد نسیم گل پند محتشم به تو روزی
که سبزه ات سر از اوراق یاسمین بدر آرد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو یار تیغ ستیز از نیام کین بدر آرد
زمانه دست تعدی ز آستین بدر آرد
هوش مصنوعی: وقتی که دوست، شمشیر جنگ را از غلاف کینه بیرون می‌آورد، زمانه هم دست ظالمی را از آستینش بیرون می‌آورد.
زند چو غمزه و خویش را به لشگر دلها
کرشمه صد سپه فتنه از کمین بدر آرد
هوش مصنوعی: زند به مانند یک نگاه معنادار و جذاب، خود را در دل‌های عاشقان به نمایش می‌گذارد و با فریبندگی‌اش، بسیاری از دل‌ها را از حالت آرامش خارج کرده و به شور و هیجان می‌کشاند.
اگر ز شعبدهٔ عشق گم شود دل خلقی
چو بنگری سر از آن جعد عنبرین بدر آرد
هوش مصنوعی: اگر دل برخی از مردم به خاطر جاذبه‌های عشق گم شود، وقتی به آن نگاه کنی، از آن موهای خوش‌بو و زیبا سر بر می‌آورد.
امین عشق گذارد نگین مهر چو بر دل
ز خاک صبح جزا مهر آن زمین بدر آید
هوش مصنوعی: عشق واقعی نقش عمیقی بر دل انسان می‌گذارد و مانند نگینی ارزشمند در آن می‌درخشد. زمانی که از زمین خاکی یک صبح زیبا بیرون می‌آید، می‌تواند روشنایی و زیبایی را به زندگی بیاورد.
پس از هزار محل جویمش جریده جویابم
فلک ز رشگ نگهبانی از زمین به در آرد
هوش مصنوعی: پس از سال‌ها در جستجوی او هستم، در حالی که به‌خاطر حسد فلک، او را از زمین دور نگه می‌دارد.
نهان به کس منشین و چنان مکن که جنونم
گرفته دامنت از بزم عیش تن بدر آرد
هوش مصنوعی: سخن را در دل خود نگه‌دار و طوری رفتار نکن که دیوانگی‌ام بر تو تاثیر بگذارد و از شادی و خوشی دورت کند.
رسد نسیم گل پند محتشم به تو روزی
که سبزه ات سر از اوراق یاسمین بدر آرد
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو و لطیف گل، پیامی به تو می‌آورد روزی که گیاهان سبزت از میان گل‌های یاسمن سر برآورند.