گنجور

شمارهٔ ۱۴۹

زهی ز تو دل ناوک سزای من مجروح
دلت مباد به تیر دعای من مجروح
عجب مدان که به تیر دعا شود دل سنگ
ز شست خاطر ناوک گشای من مجروح
شکست شیشهٔ دل در کفش که می‌خواهد
به شیشه ریزه آزار پای من مجروح
ز خاک تربت من گل دمید و هست هنوز
ز خار گلی داغهای من مجروح
جراحت دل ریشم ازین قیاس کنید
که هست صد دل بی‌غم برای من مجروح
دلم ز سوزن الماس درد خون شد و گشت
درون هم از دل الماس سای من مجروح
شد از دم تو مسیحا نفس دل مرده
دواپذیر و دل بی‌دوای من مجروح
خدنگ هجر تو زود از کمان حادثه جست
ز ما سوا نشد و ماسوای من مجروح
نماند محتشم از دوستان دلی که نشد
ز سوز گریه بر های‌های من مجروح

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی ز تو دل ناوک سزای من مجروح
دلت مباد به تیر دعای من مجروح
هوش مصنوعی: آرزو می‌کنم که دل تو هرگز دچار زخم نشود و تیر دعاهای من که به خاطر تو به نشانه محبت فرستاده می‌شود، بر دل تو آسیب نرساند.
عجب مدان که به تیر دعا شود دل سنگ
ز شست خاطر ناوک گشای من مجروح
هوش مصنوعی: دلت را به دعا نرم کن، حتی اگر به نظر بی‌احساس بیاید. گاه دعا می‌تواند آثار شگفت‌انگیزی داشته باشد و بر دل‌های سخت نیز تأثیر بگذارد. در اینجا اشاره به این است که دعا و یادآوری کسی که دوستش داری می‌تواند باعث بهبودی و آرامش شود.
شکست شیشهٔ دل در کفش که می‌خواهد
به شیشه ریزه آزار پای من مجروح
هوش مصنوعی: دل من مانند شیشه‌ای است که در دستان کسی که نمی‌داند، می‌شکند و این باعث می‌شود که پای من که زخم خورده، بیشتر درد ببیند.
ز خاک تربت من گل دمید و هست هنوز
ز خار گلی داغهای من مجروح
هوش مصنوعی: از خاک مزار من، گلی روییده و هنوز هم هست. از خارهایی که روییده، دردهای من مجروح شده‌اند.
جراحت دل ریشم ازین قیاس کنید
که هست صد دل بی‌غم برای من مجروح
هوش مصنوعی: در اینجا می‌گوید که احساس درد و زخم دل او را با توجه به وضعیتش بسنجید. او اشاره می‌کند که با وجود جراحت دل خود، هنوز عواطف و دل‌های بی‌غم و شاد دیگری وجود دارند که احساس را شاداب نگه می‌دارند.
دلم ز سوزن الماس درد خون شد و گشت
درون هم از دل الماس سای من مجروح
هوش مصنوعی: دل من از درد سوزنی الماس به شدت آزرده و جراحت آن باعث شده که درونم نیز غمگین و مجروح شود.
شد از دم تو مسیحا نفس دل مرده
دواپذیر و دل بی‌دوای من مجروح
هوش مصنوعی: از نفس تو زندگی دوباره به دل مرده بخشیده شده و حالا دل بدون درمان من نیز زخم خورده و نیاز به مداوا دارد.
خدنگ هجر تو زود از کمان حادثه جست
ز ما سوا نشد و ماسوای من مجروح
هوش مصنوعی: عشق و جدایی تو به سرعت از کمان سرنوشت به سوی من پرتاب شد و هرگز از من جدا نشد. من همواره مجروح این جدایی هستم.
نماند محتشم از دوستان دلی که نشد
ز سوز گریه بر های‌های من مجروح
هوش مصنوعی: دوستی از محتشم باقی نمانده که از درد و سوز دل من تحت تأثیر قرار نگرفته باشد و نتوانسته باشد بر حال من گریان شود.