حکایت شمارهٔ ۸۹
خواجه بوالفتح شیخ گفت که روزی قوّال در خدمت شیخ این بیت برمیگفت که:
اندر غزل خویش نهان خواهم گشتن
تا بر لب تو بوسه دهم چونش بخوانی
شیخ از قوّال پرسید کی این بیت کراست؟ گفت عماره گفته است. شیخ برخاست و با جماعت صوفیان به زیارت خاک عماره شد.
حکایت شمارهٔ ۸۸: خواجه بوالفتح شیخ گفت کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در نشابور بود یکروز به بستقان میشد و خواجه علی طرسوسی با شیخ ما بهم بود، شیخ در راه میگفت: اللّهم اجعلنی من الاقلین. چون ببستقان رسیدند خواجه علی از شیخ پرسید که درین راه بر لفظ شیخ بسیار میرفت که اللّهم اجعلنی من الاقلین. شیخ گفت خداوند تعالی میگوید: وَقَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُور ما میخواستیم که ازآن قوم باشیم کی شکر نعمت او بجای آریم.حکایت شمارهٔ ۹۰: خواجه بوبکر مؤدب گفت که روزی شیخ با خطیب کوفی سخنی میگفت آهسته، پس روی سوی من کرد و گفت میشنودی که چه میگفتیم؟ گفتم نه. شیخ گفت میگفتیم: العجزُ عجزان التوانی فی الامر اِذا امکن والجد فی طلبه اذافات و در آن ساعت کی شیخ این سخن میگفت قوّال این مصراع میخواند: ولاتسقنی سراً اذا امکن الجهر.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواجه بوالفتح شیخ گفت که روزی قوّال در خدمت شیخ این بیت برمیگفت که:
هوش مصنوعی: خواجه بوالفتح شیخ بیان کرد که یک روز قوال در حضور شیخ این شعر را میسرود:
اندر غزل خویش نهان خواهم گشتن
تا بر لب تو بوسه دهم چونش بخوانی
هوش مصنوعی: در اشعارم پنهان خواهم شد تا زمانی که نامت را بر زبان بیاوری و بتوانم بر لبت بوسه زنم.
شیخ از قوّال پرسید کی این بیت کراست؟ گفت عماره گفته است. شیخ برخاست و با جماعت صوفیان به زیارت خاک عماره شد.
هوش مصنوعی: شیخ از قوال پرسید که این بیت متعلق به چه کسی است؟ او پاسخ داد که عماره آن را گفته است. سپس شیخ بلند شد و همراه با گروهی از صوفیان به زیارت مزار عماره رفت.

محمد بن منور