حکایت شمارهٔ ۸۷
طلحة بن یوسف العطار گفت که مدتی پیش شیخ ابوسعید بودم، چون بازمیگشتم مرا گفت: چون به بغداد شوی و ترا گویند کی چندین گاه کرادیدی و چه فایده گرفتی چه خواهی گفت؟ رویی وریشی دیدم؟ گفتم تا شیخ چه فرماید. شیخ گفت هرکه تازی داند این بیت بر وی خوان:
قالواخراسان اخرجت رشأ
لیس له فی جماله
فقلت لاتنکروامحاسنه
فمطلع الشمس من
وهرکه تازی نداند این بیت برو خوان:
سبزی بهشت و نوبهار از تو برند
آنی که بخلد یادگار از تو برند
در چینستان نقش و نگار از تو برند
ایران همه فال روزگار از تو برند
حکایت شمارهٔ ۸۶: آوردهاند کی یک شب در میهنه حسن مؤدب چراغ در پیش شیخ بنهاد و برفت. شیخ او را آواز داد و گفت چه سبب است کی امشب این چراغ روشنایی تمام ندارد، چنانک هر شب؟ حسن گفت معلوم نیست. شیخ گفت تفحص کن. چون تفحص کرد گفت چوبی کی چراغ صوفیان بدان پاک میکردهاند درین چراغدان نهادهاند، شیخ گفت بردار این چراغ از پیش ما! حسن چراغ را از پیش برداشت.حکایت شمارهٔ ۸۸: خواجه بوالفتح شیخ گفت کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در نشابور بود یکروز به بستقان میشد و خواجه علی طرسوسی با شیخ ما بهم بود، شیخ در راه میگفت: اللّهم اجعلنی من الاقلین. چون ببستقان رسیدند خواجه علی از شیخ پرسید که درین راه بر لفظ شیخ بسیار میرفت که اللّهم اجعلنی من الاقلین. شیخ گفت خداوند تعالی میگوید: وَقَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُور ما میخواستیم که ازآن قوم باشیم کی شکر نعمت او بجای آریم.
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طلحة بن یوسف العطار گفت که مدتی پیش شیخ ابوسعید بودم، چون بازمیگشتم مرا گفت: چون به بغداد شوی و ترا گویند کی چندین گاه کرادیدی و چه فایده گرفتی چه خواهی گفت؟ رویی وریشی دیدم؟ گفتم تا شیخ چه فرماید. شیخ گفت هرکه تازی داند این بیت بر وی خوان:
هوش مصنوعی: طلحة بن یوسف العطار بیان کرد که مدتی پیش در محضر شیخ ابوسعید بودم. زمانی که داشتم به سمت بغداد برمیگشتم، او به من گفت: وقتی به بغداد بروی و از تو بپرسند که چه مدتی در اینجا بودهای و چه استفادهای کردهای، چه جوابی خواهی داد؟ آیا تنها از روی و ریشش یاد میکنی؟ من گفتم باید منتظر باشم تا شیخ چه بگوید. او گفت: هر کسی که به زبان عربی تسلط دارد، باید این بیت را برایش بخوانی.
قالواخراسان اخرجت رشأ
لیس له فی جماله
هوش مصنوعی: گفتند: خراسان جوانی را به دنیا آورد که در زیباییاش نظیری نیست.
فقلت لاتنکروامحاسنه
فمطلع الشمس من
هوش مصنوعی: نمیتوانید خوبیها و زیباییهای او را انکار کنید، زیرا همچون طلوع خورشید است که کسی نمیتواند آن را پنهان کند.
سبزی بهشت و نوبهار از تو برند
آنی که بخلد یادگار از تو برند
هوش مصنوعی: بهشتیان و بهاران زیباییهای خود را از تو میگیرند، کسانی که حسادت میکنند، فقط یادگاری از تو را به یاد دارند.
در چینستان نقش و نگار از تو برند
ایران همه فال روزگار از تو برند
هوش مصنوعی: چین و نقش و نگارهای زیبا همه به خاطر توست و در این میان، ایران هم از تو تاثیر همهجانبه دارد.

محمد بن منور