حکایت شمارهٔ ۱
فصل دوم از باب دوم در حکایاتی که ازان فایدۀ به حاصل آید و بعضی از حکایات مشایخ که از برای فایده بر لفظ مبارک شیخ رفته است
آوردهاند کی روزی شیخ بوسعید قدس اللّه روحه العزیز در متوضا بود، چون باستبراء مشغول گشت حسن مؤدب را آواز داد و گفت بیا این جامه از سر ما برآور و درویشانرا شیرینی ساز. حسن برحکم اشارت شیخ برفت و گفت ای شیخ اگر توقف کنی تا ازوضو ساختن فارغ آیی چه باشد. شیخ گفت نباید که شیطان راه بزند. بدین دقیقه بدو نمود که چون خاطر رحمانی درآمد در تمشیت چیزی، دران تعجیل باید نمود.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فصل دوم از باب دوم در حکایاتی که ازان فایدۀ به حاصل آید و بعضی از حکایات مشایخ که از برای فایده بر لفظ مبارک شیخ رفته است
هوش مصنوعی: فصل دوم از باب دوم درباره حکایتهایی است که از آنها بهرهبرداری میشود و همچنین برخی از حکایات بزرگان که به منظور استفاده و بهرهمندی بر سخنان شریف شیخ نقل شده است.
آوردهاند کی روزی شیخ بوسعید قدس اللّه روحه العزیز در متوضا بود، چون باستبراء مشغول گشت حسن مؤدب را آواز داد و گفت بیا این جامه از سر ما برآور و درویشانرا شیرینی ساز. حسن برحکم اشارت شیخ برفت و گفت ای شیخ اگر توقف کنی تا ازوضو ساختن فارغ آیی چه باشد. شیخ گفت نباید که شیطان راه بزند. بدین دقیقه بدو نمود که چون خاطر رحمانی درآمد در تمشیت چیزی، دران تعجیل باید نمود.
هوش مصنوعی: روزی شیخ بوسعید در حال وضو بود و هنگامی که مشغول به پاکسازی خودش شد، حسن مؤدب را صدا زد و گفت که بیاید و جامهاش را از او جدا کند و برای درویشان شیرینی بیاورد. حسن به درخواست شیخ رفت و گفت: ای شیخ، اگر کمی صبر کنی تا از وضو فارغ شوی، چه اشکالی دارد؟ شیخ پاسخ داد که نباید زمان را هدر داد و شیطان نمیگذارد. در این موقع به او یادآوری کرد که وقتی افکار رحمانی به ذهن میآید و کار خیر پیش میآید، باید با سرعت اقدام کرد.