گنجور

شمارهٔ ۱ - در نعت خاتم النبیین(ص)

یا عارج المعارج یا سید الرسل
یا هادی الخلایق یا موضح السبل
لولا سراج دینک فی عیهب الظلم
ظلت عقول قاطبه الخلق فی الضلل
من ضوئک استضاء سقراط فی الغیوب
من نورک استنار فلاطون فی المثل
یا زائر الجنان علی سده الرسول
اذانت من شفاهک قبلتها فقل
رمنا نری المدینه مشیا علی العیون
شوقا الی جنابک من ابعد السبل
یا حبیبا عنه قلبی فی الشتغال
لاتسل قد ضاق للصبر المجال
کیف تدری انت رقدان الدلال
ان اشفاری بعینی کالنصال
یا ریاض الوصل یا حی الحبیب
یا رعیدالعیش منکن القریب
من بسجن الهجر مع قلب کئیب
ماله والرکض فی قدس الوصال
هجر کم هامنه لی قلب مریض
وصلکم من این لی هذاالرمیض
ان عندالخلق حالی مستفیض
لا تلومونی فانی فی نکال
ان نارالهجر خلان الوداد
اخرقتنی حیث لم یبق الرماد
هجر کم یا ماله من امتداد
مهجتی یا مالهامن احتمال
للهوی عین بقلبی طافیه
نار عشق کالریاح السافیه
یا رقودا فوق مهد العافیه
هل یری دو محنه منکم ینال
تنبت النیران بعد تربتی
فی الهوی هذا حبیبی دربتی
ما یطیق السمع منکم کربتی
اصدقائی اترکوا اعنی المقال

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یا عارج المعارج یا سید الرسل
یا هادی الخلایق یا موضح السبل
هوش مصنوعی: ای کسی که به آسمان‌ها عروج کردی، ای سرور فرستادگان، ای راهنمای موجودات، ای روشنگر راه‌ها.
لولا سراج دینک فی عیهب الظلم
ظلت عقول قاطبه الخلق فی الضلل
هوش مصنوعی: اگر چراغ هدایت دین تو در تیرگی ظلمت نبود، تمام افکار بشریت در گمراهی و سرگردانی باقی می‌ماند.
من ضوئک استضاء سقراط فی الغیوب
من نورک استنار فلاطون فی المثل
هوش مصنوعی: من از نور تو بهره‌مند شده‌ام، چنانکه سقراط از روشنایی تو در زمینه‌های پنهان بهره‌ جسته است و افلاطون نیز از نور تو در عالم مثَل استفاده کرده است.
یا زائر الجنان علی سده الرسول
اذانت من شفاهک قبلتها فقل
هوش مصنوعی: ای زائر بهشت که بر در رسول خدا هستی، اگر از لب‌هایت اذان شنیدی، پس بگویید.
رمنا نری المدینه مشیا علی العیون
شوقا الی جنابک من ابعد السبل
هوش مصنوعی: دلم به شدت به سوی تو پر می‌کشد و با شوق و ذوق فراوان، در خیابان‌های شهر قدم می‌زنم. هرچند که مسیرها طولانی و دشوار باشند، اما عشق به تو مرا حریص‌تر می‌کند.
یا حبیبا عنه قلبی فی الشتغال
لاتسل قد ضاق للصبر المجال
هوش مصنوعی: ای محبوب من، قلبم از شدت عشق به تو در زحمت و مشغله است. نپرس که دیگر تاب و توان صبر کردن را ندارم.
کیف تدری انت رقدان الدلال
ان اشفاری بعینی کالنصال
هوش مصنوعی: چطور می‌توانی ندانسته باشی که چشمانم مانند تیرکمان، زخم‌های عشق را به دل می‌زنند؟
یا ریاض الوصل یا حی الحبیب
یا رعیدالعیش منکن القریب
هوش مصنوعی: ای باغ های وصل و ای جان محبوب، ای آرامش زندگی، از نزدیک به من نزدیک شو.
من بسجن الهجر مع قلب کئیب
ماله والرکض فی قدس الوصال
هوش مصنوعی: من در زندان دوری از معشوق و با قلبی اندوهگین به سر می‌برم، در حالی که در جستجوی وصل و نزدیکی به او هستم.
هجر کم هامنه لی قلب مریض
وصلکم من این لی هذاالرمیض
هوش مصنوعی: فراق و دوری تو دل مرا دردمند کرده است و اکنون به خاطر وصالت به این حال دچارم.
ان عندالخلق حالی مستفیض
لا تلومونی فانی فی نکال
هوش مصنوعی: در میان مردم، حالتی دارم که به فراوانی در من جاری است. پس مرا سرزنش نکنید، زیرا من در درد و رنج غوطه‌ور هستم.
ان نارالهجر خلان الوداد
اخرقتنی حیث لم یبق الرماد
هوش مصنوعی: آتش جدایی دوستان، قلبم را سوزانده است در جایی که دیگر از خاکستر خبری نیست.
هجر کم یا ماله من امتداد
مهجتی یا مالهامن احتمال
هوش مصنوعی: فراق و جدایی که من تجربه کرده‌ام، بسیار کم است یا شاید اصلاً وجود ندارد. این احساس جدایی برای من مانند یک فاصله بی‌انتهاست که هرگز به پایان نمی‌رسد.
للهوی عین بقلبی طافیه
نار عشق کالریاح السافیه
هوش مصنوعی: عشق در دل من مانند آتش زنده‌ای است که هر لحظه شعله‌ور می‌شود، درست مثل باد ملایمی که در حال وزیدن است.
یا رقودا فوق مهد العافیه
هل یری دو محنه منکم ینال
هوش مصنوعی: یا خواب خوشی در آغوش آرامش، آیا می‌توانی دو مصیبت از شما را ببینم که به من می‌رسد؟
تنبت النیران بعد تربتی
فی الهوی هذا حبیبی دربتی
هوش مصنوعی: عاشق شده‌ام و حالم به قدری بد است که طاقت دوری معشوق را ندارم. او در قلب من جایی ویژه دارد و هر درد و ناراحتی‌ای را تحمل می‌کنم، اما دوری او برایم سخت و زجرآور است.
ما یطیق السمع منکم کربتی
اصدقائی اترکوا اعنی المقال
هوش مصنوعی: دوستان من، تحمل شنیدن درد و رنج من برای شما سخت است، پس لطفاً از صحبت کردن درباره‌ام دست بردارید.