گنجور

النوبة الثالثة

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «بسم اللَّه» کلمة من سمعها و فی قلبه عرفان تلألأت انوار قلبه، و تفرّقت انواع کربه، و تحیّرت فی جلاله شوارق لبّه کلمة من عرفها و فی قلبه ایمان احبّها من داخل الفؤاد و هجر فی طلبها الرّقاد و ترک لاجلها کلّ همّ و کلّ مراد.

بر افواه ائمه دین و علماء شرع متداولست که هر چه اندر کتب و صحف ربّانی است، از اوراق آدم و صحف شیث (ع) و ادریس (ع) و ابراهیم (ع) و موسی (ع) مجموع آن جمله اندر تورات و انجیل و زبور است و هر چه اندرین کتب است بیان و نشان آن در قرآن عظیم و فرقان مجید است، و هر چه در قرآن مجموع و مسموع است در سورة «الحمد» است. و هر چه در سورة «الحمد» است اندرین چهار کلمه است که: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. و هر چه درین چهار کلمه است در حروف «بسم اللَّه» است. و هر چه در صورت «با» است در صرّه نقطه وی است و گفته‌اند: نظم قرآن بر مثال عرش آمد، و نقطه «با» بر مثال ذرّه اکنون دیده سرّ بگشا در صور و در سور نظر کن، نهایت عظمت در قرآن و در عرش ببین و نشان قدرت در ذرّه و در نقطه ببین. در اضافت بقدرت چیزی را عظیم مدان. و در اضافت بحکمت وجود چیزی را حقیر و خرد مخوان. عرش عظیم بیافرید که اندر تحت هر پایه‌ای از پایه‌های آن سیصد و شصت هزار عالم است پر از مقرّبان و مقدّسان. و ذرّه‌ای حقیر بیافرید که قدر رسم صورت وی بینند حسّا، و لکن دست بوی نرسد جسّا و مسّا. این ذرّه که در نقابست نور آفتاب آن را عیان کند، و آن عرش که در حجاب است نور قرآن آن را بیان کند. تا این نور نبود کس ذرّه نبیند. و تا آن نشان نبود کس عرش نداند. و در آفرینش عرش حکمت است که سقف عالم بود. محراب اعظم، آئینه قدرت، نهایت صورت، قبله کرّوبیان، مطاف مقرّبان، خزینه لطائف، منبع طرائف، مطلع انوار، مجمع آثار. و در آفرینش ذرّه حکمت است که بیان کمال قدرت بود، نشان اظهار فطرت، آئینه عبرت، گوای بی‌نیازی عزّت، بیان داعیه اعتبار، نشان قهر و قدرت جبّار. تا بدانی که صنع صانع حکیم جلّ جلاله عبث نبود، و کار وی سفه نبود و بر وی لهو روا نبود. و هر چه کند در آن سرّی است که در ابداع‌ وی هوس و هوی نبود: علی قدر اهل العزم تأتی العزائم! قوله: وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه قسم یاد میکند بایّام دهر که محلّ عبرت ناظر است و اثر قدرت آن قادر، که آدمی همیشه در کاست است و در زیان، خراب عمر و مفلس روزگار و حیران. هر روزی که بر وی بغفلت می‌گذرد جز وی از اجزاء عمر وی می‌کاهد و بروز آخر نزدیک میگردد، در نقصان میرود، و می‌پندارد که هی‌فزاید. بنقد عصیان می‌آرد و طاعت با فردا می‌افکند.

گفتی: بکنم کار تو بنوا فردا
و آن کو که ترا ضمان کند تا فردا؟!

رسول خدا (ص) که مهتر و بهتر خلق عالم بود و برگزیده و بر کشیده حقّ بود، میگوید: هیچ بامداد برنخاستم که شبانگاه را چشم داشتم. و هیچ شب نخفتم که بامداد را منتظر بودم. و هیچ لقمه در دهن ننهادم که گمان بردم که پیش از مرگ از خوردن آن لقمه فارغ شوم. و آن مهتر (ص) در دعا بسیار گفتی: «خداوندا تو ما را زندگانی ده در حلاوت طاعت، و مردگی ده در پاکی از وحشت و زلّت. و ما را بحضرت خویش بر، نه تشویر زده کردار و نه خجل گشته روزگار.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «بسم اللَّه» کلمة من سمعها و فی قلبه عرفان تلألأت انوار قلبه، و تفرّقت انواع کربه، و تحیّرت فی جلاله شوارق لبّه کلمة من عرفها و فی قلبه ایمان احبّها من داخل الفؤاد و هجر فی طلبها الرّقاد و ترک لاجلها کلّ همّ و کلّ مراد.
هوش مصنوعی: عبارت «بسم اللَّه» هنگام شنیدن، تأثیر عمیقی بر قلب فرد می‌گذارد و نورانیت خاصی را در درون او ایجاد می‌کند. این کلمه می‌تواند غم‌ها را از قلب دور کند و موجب شگفتی انسان از جلال الهی گردد. کسی که به این کلمه واقف باشد و ایمان در دلش باشد، آن را از عمق وجود دوست دارد و برای دستیابی به آن از خواب و آسایش می‌گذرد و به خاطرش از هر نگرانی و آرزویی فاصله می‌گیرد.
بر افواه ائمه دین و علماء شرع متداولست که هر چه اندر کتب و صحف ربّانی است، از اوراق آدم و صحف شیث (ع) و ادریس (ع) و ابراهیم (ع) و موسی (ع) مجموع آن جمله اندر تورات و انجیل و زبور است و هر چه اندرین کتب است بیان و نشان آن در قرآن عظیم و فرقان مجید است، و هر چه در قرآن مجموع و مسموع است در سورة «الحمد» است. و هر چه در سورة «الحمد» است اندرین چهار کلمه است که: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. و هر چه درین چهار کلمه است در حروف «بسم اللَّه» است. و هر چه در صورت «با» است در صرّه نقطه وی است و گفته‌اند: نظم قرآن بر مثال عرش آمد، و نقطه «با» بر مثال ذرّه اکنون دیده سرّ بگشا در صور و در سور نظر کن، نهایت عظمت در قرآن و در عرش ببین و نشان قدرت در ذرّه و در نقطه ببین. در اضافت بقدرت چیزی را عظیم مدان. و در اضافت بحکمت وجود چیزی را حقیر و خرد مخوان. عرش عظیم بیافرید که اندر تحت هر پایه‌ای از پایه‌های آن سیصد و شصت هزار عالم است پر از مقرّبان و مقدّسان. و ذرّه‌ای حقیر بیافرید که قدر رسم صورت وی بینند حسّا، و لکن دست بوی نرسد جسّا و مسّا. این ذرّه که در نقابست نور آفتاب آن را عیان کند، و آن عرش که در حجاب است نور قرآن آن را بیان کند. تا این نور نبود کس ذرّه نبیند. و تا آن نشان نبود کس عرش نداند. و در آفرینش عرش حکمت است که سقف عالم بود. محراب اعظم، آئینه قدرت، نهایت صورت، قبله کرّوبیان، مطاف مقرّبان، خزینه لطائف، منبع طرائف، مطلع انوار، مجمع آثار. و در آفرینش ذرّه حکمت است که بیان کمال قدرت بود، نشان اظهار فطرت، آئینه عبرت، گوای بی‌نیازی عزّت، بیان داعیه اعتبار، نشان قهر و قدرت جبّار. تا بدانی که صنع صانع حکیم جلّ جلاله عبث نبود، و کار وی سفه نبود و بر وی لهو روا نبود. و هر چه کند در آن سرّی است که در ابداع‌ وی هوس و هوی نبود: علی قدر اهل العزم تأتی العزائم! قوله: وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه قسم یاد میکند بایّام دهر که محلّ عبرت ناظر است و اثر قدرت آن قادر، که آدمی همیشه در کاست است و در زیان، خراب عمر و مفلس روزگار و حیران. هر روزی که بر وی بغفلت می‌گذرد جز وی از اجزاء عمر وی می‌کاهد و بروز آخر نزدیک میگردد، در نقصان میرود، و می‌پندارد که هی‌فزاید. بنقد عصیان می‌آرد و طاعت با فردا می‌افکند.
هوش مصنوعی: در میان روحانیان و دانشمندان دین این باور وجود دارد که تمام مطالب موجود در کتب آسمانی، از جمله اوراق پیامبران مانند آدم، شیث، ادریس، ابراهیم و موسی، در تورات، انجیل و زبور جمع‌آوری شده است. هر آنچه در این کتب ذکر شده، در قرآن نیز بیان شده و بیان همه آن در سوره «حمد» نهفته است. این سوره به چهار عبارت "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ" خلاصه می‌شود. به نوعی گفته می‌شود که ساختار قرآن مانند عرش است و نقطه «با» همانند ذره‌ای کوچک می‌باشد. این نشان‌دهنده عظمت و قدرت خداوند است. در عرش عظیم، دنیایی پر از موجودات برگزیده وجود دارد، در حالی که ذره‌ای کوچک به طور محسوس دیده می‌شود، اما دست نمی‌تواند به آن برسد. نور آفتاب به این ذره وجود حیات می‌بخشد و نور قرآن حقیقت عرش را نمایان می‌سازد. همچنین در آفرینش هر دو، یعنی عرش و ذره، حکمت نهفته است. عرش به عنوان سقف عالم، نشان‌دهنده قدرت و عظمت خداوند است و ذره نیز نمایانگر کمال قدرت و عبرت‌ آموزی است. این نکته مهم است که آفرینش خداوند بی‌دلیل نیست و در آن حکمت و هدفی نهفته است. در سوره «عصر» خداوند به زمان قسم می‌خورد و انسان را در حال نقصان و شکست می‌داند، چون هر شبانه‌روز غفلت می‌گذرانیم، جز آنکه از عمرمان کم می‌شود و به نزدیک شدن مرگ نزدیک‌تر می‌گردیم. انسان در نظر خود تصور می‌کند که بر عمرش افزوده می‌شود، در حالی که در واقع در حال نقصان است. خداوند در این آیات به حال انسان‌ها و روش نادرست زندگی آن‌ها اشاره می‌کند.
گفتی: بکنم کار تو بنوا فردا
و آن کو که ترا ضمان کند تا فردا؟!
هوش مصنوعی: تو گفتی که کار تو را برای فردا انجام دهم، اما چه کسی ضامن است که تا فردا تو هنوز همین را بخواهی؟
رسول خدا (ص) که مهتر و بهتر خلق عالم بود و برگزیده و بر کشیده حقّ بود، میگوید: هیچ بامداد برنخاستم که شبانگاه را چشم داشتم. و هیچ شب نخفتم که بامداد را منتظر بودم. و هیچ لقمه در دهن ننهادم که گمان بردم که پیش از مرگ از خوردن آن لقمه فارغ شوم. و آن مهتر (ص) در دعا بسیار گفتی: «خداوندا تو ما را زندگانی ده در حلاوت طاعت، و مردگی ده در پاکی از وحشت و زلّت. و ما را بحضرت خویش بر، نه تشویر زده کردار و نه خجل گشته روزگار.
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص)، که بهترین و ممتازترین انسان‌ها بود و به‌عنوان برگزیده خداوند انتخاب شده بود، می‌فرماید: هیچگاه صبح نکردم بدون اینکه شب را انتظار داشته باشم و هیچ شب نگذشت که صبح را انتظار نداشته باشم. هرگز لقمه‌ای به دهان نگذاشتم بدون اینکه فکر کنم پیش از مرگ از آن لقمه سیر نخواهم شد. ایشان در دعاهایشان بسیار می‌گفتند: «خداوند، به ما زندگی عطا کن که در آن لذت عبادت را حس کنیم و مرگی به ما بده که از ترس و گناه پاک باشیم و ما را به حضور خود برسان، نه دچار عذاب اعمال باشیم و نه در روزگاری با خجالت روبه‌رو شویم.»