گنجور

۷ - النوبة الاولى

قوله تعالی: وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً و چون فرستادگان ما بلوط آمدند سِی‌ءَ بِهِمْ اندوهگن شد بایشان وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً و تنگ دل شد بایشان وَ قالَ و گفت: هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ (۷۷) این روزی است سخت بر من گران و صعب.

وَ جاءَهُ قَوْمُهُ و قوم او باو آمدند یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ می‌شتافتند باو وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ و پیش از آن قوم بدیها میکردند قالَ یا قَوْمِ گفت: ای قوم، هؤُلاءِ بَناتِی آنکه اینان دختران من‌اند، هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ ایشان شما را حلال‌تر باشند فَاتَّقُوا اللَّهَ بترسید از خدای وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی و مرا خجل مکنید در مهمانان من أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ (۷۸) در میان شما مردی نیست بر راه راست.

قالُوا گفتند لَقَدْ عَلِمْتَ تو دانسته‌ای ما لَنا فِی بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ که ما را فرا دختران تو راه نیست و در ایشان دست نیست وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُرِیدُ (۷۹) و تو دانی که آن چیست که ما میخواهیم.

قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً گفت: کاشک ما را بشما قوّتی بودی أَوْ آوِی إِلی‌ رُکْنٍ شَدِیدٍ (۸۰) یا کاشک من رکنی محکم و خاندانی روشناس داشتید که با آن گرائیدید.

قالُوا یا لُوطُ گفتند: ای لوط، إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ ما فرستادگان خداوند توایم لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ بهیچ بد بتو نرسند آن قوم فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ کسان خویش را بر بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ پس پاسی از شب وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ و مباد که یکی از شما با پس نگرد إِلَّا امْرَأَتَکَ مگر زن تو که باز خواهد نگرست إِنَّهُ مُصِیبُها ما أَصابَهُمْ که باو رسیدنی است آنچه بایشان‌ خواهد رسید إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ هنگام عذاب دیدن ایشان هنگام بام است أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ (۸۱) هنگام بام نزدیک است؟

فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا چون فرمان ما آمد جَعَلْنا عالِیَها سافِلَها زبر آن شارستانها زیر آن کردیم وَ أَمْطَرْنا عَلَیْها حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ و فرو بارانیدیم بایشان سنگهای سخت در دیدار گل و در تا شش سنگ و اندرون آتش آکنده مَنْضُودٍ (۸۲) بر هم نشانده و بر هم داشته پیاپی.

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ نشان بر کرده نزدیک خداوند تو وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ (۸۳) آن و ماننده آن ازین ستمکاران دور نیست.

وَ إِلی‌ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً و فرستادیم ب: مدین کس ایشان شعیب، قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ گفت: ای قوم خدای را پرستید، ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ که نیست شما را خدایی جز او وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ و مکاهید پیمانه و ترازو، إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ من بشما نیکو رایم بنیکویی فرا شما می‌نگرم، وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ (۸۴) و من بر شما می‌ترسم از عذاب روزی که آن روز عذاب گرد شما در آید.

وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ بِالْقِسْطِ ای قوم تمام بر پیمایید و بر سنجید براستی و داد وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ و هیچ چیز از چیزهای مردمان بمکاهید، وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۸۵) و بتباهی در زمین تباه کار مباشید

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ آنچه ماند آن به است شما را و با بابرکت‌تر، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ اگر گرویدگانید وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (۸۶) و من بر شما کوشوان نیستم که من پیغام رسانم.

۶ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ إِلی‌ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً کردگار قدیم جبّار نام دار عظیم خداوند حکیم، جلّ جلاله و عزّ کبریاؤه و عظم شأنه در بیان قصه عاد و ثمود اظهار جلال و تعزّز و استغنای ازلی میکند، سیاست جبّاری و عظمت قهاری خود بخلق مینماید، تا بدانند که او بی‌نیاز است از جهان و جهانیان، نه ملک وی بطاعت مطیعان، نه عزّت وی بتوحید موحدان، نه در جلال وی نقص آید از کفر کافران، درگاه عزّت را چه زیان، اگر همه عالم زنّار بر بندند: در باغ جلال گو خلالی کم باش.۷ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً چون از نزدیک ابراهیم بیامدند روی نهادند بشارستان قوم لوط و از آنجا که ابراهیم بود تا بشارستان لوط چهار فرسنگ بود، چون آنجا رسیدند در نیمه روز لوط را دیدند در صحرا کشاورزی میکرد، لوط در ایشان نگرست قومی را دید بصورت جوانان نیکو رویان سیاه چشمان خوش بویان جامهای نیکو بر تن ایشان و فراز آمده بصورت مهمانان، لوط چون ایشان را بر آن صفت دید از آمدن ایشان و بسبب ایشان اندوهگن و دل تنگ گشت دانست که قوم وی قصد ایشان کنند و او را دفع باید کرد و رنج باید کشید اینست که ربّ العزّة گفت سِی‌ءَ بِهِمْ ای ساء مجیئهم و احزن بسببهم، یقال: سؤته فسئی، نظیره: سررته فسرّ. مدنی و شامی و کسایی و رویس «سیئ» باشمام ضم خوانند اشارة الی الاصل فانّ اصله سوی بهم من السّوء، غیر انّ الواو اسکنت و نقلت کسرتها الی السّین تخفیفا، وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً ای ضاق بمکانهم صدره لما یعرف من قومه، یقال: ضاق بامره ذرعا، اذا لم یجد من المکروه سبیلا. و نسب الی الذرع علی عادة العرب فی وصف القادر علی الشی‌ء المنبسط فیه بالتذرع و التبوع و طول الید و الباع و الذراع ثم یوضع ضیق الذرع مکان ضیق الصدر و هو نصب علی التمییز وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ ای ثقیل و شدید فی الشر و کذلک العصبصب و اصله من العصب و هو الشد.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً و چون فرستادگان ما بلوط آمدند سِی‌ءَ بِهِمْ اندوهگن شد بایشان وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً و تنگ دل شد بایشان وَ قالَ و گفت: هذا یَوْمٌ عَصِیبٌ (۷۷) این روزی است سخت بر من گران و صعب.
هوش مصنوعی: وقتی فرستادگان ما به سوی لوط آمدند، او از ملاقات آنها بسیار اندوهگین و نگران شد و احساس کرد که در فشار قرار دارد. او گفت: "این روز بسیار دشوار و سخت بر من است."
وَ جاءَهُ قَوْمُهُ و قوم او باو آمدند یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ می‌شتافتند باو وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ و پیش از آن قوم بدیها میکردند قالَ یا قَوْمِ گفت: ای قوم، هؤُلاءِ بَناتِی آنکه اینان دختران من‌اند، هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ ایشان شما را حلال‌تر باشند فَاتَّقُوا اللَّهَ بترسید از خدای وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی و مرا خجل مکنید در مهمانان من أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ (۷۸) در میان شما مردی نیست بر راه راست.
هوش مصنوعی: قوم او به سویش شتافتند و قبل از این، به کارهای ناپسند مشغول بودند. او به آنها گفت: ای قوم، این دختران من هستند؛ آنها برای شما پاک‌تر هستند. از خدا بترسید و مرا در برابر مهمانانم خجل نکنید. آیا در میان شما هیچ مرد عاقلی نیست؟
قالُوا گفتند لَقَدْ عَلِمْتَ تو دانسته‌ای ما لَنا فِی بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ که ما را فرا دختران تو راه نیست و در ایشان دست نیست وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُرِیدُ (۷۹) و تو دانی که آن چیست که ما میخواهیم.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: "تو خوب میدانی که ما هیچ حقی بر دختران تو نداریم و تو کاملاً آگاه هستی که ما چه چیزی می‌خواهیم."
قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً گفت: کاشک ما را بشما قوّتی بودی أَوْ آوِی إِلی‌ رُکْنٍ شَدِیدٍ (۸۰) یا کاشک من رکنی محکم و خاندانی روشناس داشتید که با آن گرائیدید.
هوش مصنوعی: او گفت: کاش که من قدرتی در کنار شما داشتم یا کاش که به یک حمایت محکم و مطمئن پناه می‌بردم.
قالُوا یا لُوطُ گفتند: ای لوط، إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ ما فرستادگان خداوند توایم لَنْ یَصِلُوا إِلَیْکَ بهیچ بد بتو نرسند آن قوم فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ کسان خویش را بر بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ پس پاسی از شب وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ و مباد که یکی از شما با پس نگرد إِلَّا امْرَأَتَکَ مگر زن تو که باز خواهد نگرست إِنَّهُ مُصِیبُها ما أَصابَهُمْ که باو رسیدنی است آنچه بایشان‌ خواهد رسید إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ هنگام عذاب دیدن ایشان هنگام بام است أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ (۸۱) هنگام بام نزدیک است؟
هوش مصنوعی: گفتند: ای لوط، ما فرستادگان خداوند تو هستیم. قوم دشمن تو به هیچ نحو به تو نخواهند رسید. پس در نیمه شب، با خانواده‌ات خارج شو و هیچ‌کدام از شما نباید به عقب نگاه کنید، جز همسرت که او نیز دچار آنچه بر ایشان نازل می‌شود، خواهد شد. همانا موعد عذابشان صبح است و آیا صبح نزدیک نیست؟
فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا چون فرمان ما آمد جَعَلْنا عالِیَها سافِلَها زبر آن شارستانها زیر آن کردیم وَ أَمْطَرْنا عَلَیْها حِجارَةً مِنْ سِجِّیلٍ و فرو بارانیدیم بایشان سنگهای سخت در دیدار گل و در تا شش سنگ و اندرون آتش آکنده مَنْضُودٍ (۸۲) بر هم نشانده و بر هم داشته پیاپی.
هوش مصنوعی: هنگامی که فرمان ما رسید، بلندای آنجا را به زمین نشاندیم و بر آنجا باران سنگ‌های سخت سنگزیرین (سجیل) نازل کردیم. این سنگ‌ها به صورت متراکم و مرتب بر روی هم ریخته شده و درون آن‌ها پر از آتش بود.
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ نشان بر کرده نزدیک خداوند تو وَ ما هِیَ مِنَ الظَّالِمِینَ بِبَعِیدٍ (۸۳) آن و ماننده آن ازین ستمکاران دور نیست.
هوش مصنوعی: نشان مشخصی نزد خداوند تو وجود دارد و این نشانه از ستمکاران دور نیست.
وَ إِلی‌ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً و فرستادیم ب: مدین کس ایشان شعیب، قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ گفت: ای قوم خدای را پرستید، ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ که نیست شما را خدایی جز او وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ و مکاهید پیمانه و ترازو، إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ من بشما نیکو رایم بنیکویی فرا شما می‌نگرم، وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ (۸۴) و من بر شما می‌ترسم از عذاب روزی که آن روز عذاب گرد شما در آید.
هوش مصنوعی: شعیب، برادر قوم مدین، به آن‌ها گفت: «ای قوم، خداوند را پرستش کنید؛ زیرا غیر از او خدایی ندارید. همچنین، از کم‌فروشی در پیمانه و ترازو پرهیز کنید. من شما را در حال خوبی می‌بینم و به نیکویی روی شما نظر دارم. اما من از عذابی که در روزی خاص بر شما نازل خواهد شد، می‌ترسم.»
وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ بِالْقِسْطِ ای قوم تمام بر پیمایید و بر سنجید براستی و داد وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ و هیچ چیز از چیزهای مردمان بمکاهید، وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (۸۵) و بتباهی در زمین تباه کار مباشید
هوش مصنوعی: ای قوم، پیمانه‌ها و وزن‌ها را به طور کامل و درست اندازه‌گیری کنید و به کسی کم ندهید. همچنین در زمین فساد نکنید و به تخریب مشغول نشوید.
بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ آنچه ماند آن به است شما را و با بابرکت‌تر، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ اگر گرویدگانید وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ (۸۶) و من بر شما کوشوان نیستم که من پیغام رسانم.
هوش مصنوعی: هر آنچه باقی مانده است برای شما بهتر و با برکت‌تر است، اگر ایمان آورده باشید. و من بر شما نظارت کننده نیستم، بلکه تنها وظیفه‌ام رساندن پیام است.