گنجور

۱۸ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: فَقُلْ تَعالَوْا الایة جلیل و جبار، خدای بزرگوار، وفادار نیکوکار، خداوند دادگر، گشاینده هر در، آغاز کننده هر سر، از لطیفی و مهربانی که که هست بر بندگان، و بنده نوازی و کار سازی و خداوندی خود را که فرا مینماید بایشان، درین آیت رهیگان را بتوحید راه می‌نماید، و بر اخلاق پسندیده میخواند، و از فواحش و کبائر باز می‌زند، و آنچه زهر دین ایشان است فرا می‌نماید، و از آن پرهیز میفرماید، همچون طبیب مهربان که بسر بیمار شود، و علت شناسد، و دارو داند، گوید: این خور که ترا سازنده است، آن مخور که ترا هلاک کننده است. هر چه سازگار بود بدان وصیت کند. هر چه زیان کار بود، از آن پرهیز فرماید. رب العزة بسعت رحمت خویش با بنده همین میکند. از شرک پرهیز می‌فرماید، که شرک زهر دین است، آن زهری که تریاق مغفرت آن را سود ندارد: إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ.

شرک دو قسم است: شرک جلی، و شرک خفی. شرک جلی عبادت اصنام است، و شرک خفی ملاحظه خلق بچشم اعظام. آن یکی از بهشت و درجات محروم گرداند، و این یکی از روح مناجات.پس آنکه محرمات و فواحش لختی برشمرد، و از آن حذر نمود، و باخلاق پسندیده بر طاعت اللَّه فرمود، گفت: عقوق پدر و مادر بگذارید، و توقیر ایشان بر دست گیرید، و فرزندان را از درویشی مکشید، و روزی گمار را در ضمان استوار دارید، و در نهان و آشکارا گرد خیانت مگردید، و آب روی خویش بمبرید، و از خوردن مال یتیم پرهیز کنید، و بچشم تکریم و شفقت بدو نگرید، و در معاملات خلق بر انصاف روید، و از مظالم و تبعات دور باشید، و پیمانه و ترازو راست دارید، تا برستاخیز در مقام ترازو نجات یابید. اینست وصیت خداوند ببندگان. نیوشید و بکار دارید تا برهید.

اگر کسی گوید: احسان با پدر و مادر در قرآن ثانی توحید ساختن چه حکمت است؟ جواب آنست که آدمی در وجود آمد اول باختراع و ایجاد حق، و آنچه وی را دربایست بود از خلق و خلق و روزی و غیر آن وی را بیافرید، و آن گه بثانی الحال بتربیت پدر و مادر. پس وجود کمال وی را دو سبب است: سبب اول اختراع حق سبحانه و تعالی، و سبب دوم تربیت پدر و مادر. پس چون اللَّه وی را بیافرید، بر خود رحمت نبشت «۲» از بهر وی، و بر مقابل آن شکر و نعمت توحید بر وی واجب کرد. این برحمت خویش کرد. همچنین چون مادر و پدر سبب وجود وی بودند، از راه تربیت و رحمت که اللَّه در دل ایشان نهاد، شکر آن نعمت تربیت بر ایشان واجب کرد باحسان با ایشان.

ازینجا مناسبتی ظاهر گشت میان رحم و رحمت، مناسبتی معنوی بعد از مناسبت لفظی، از اینجاست که شکر والدین و احسان با ایشان در نظر شرع عظیم است و بزرگ و ثانی توحید، تا رب العزة جل جلاله که میگوید: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ، أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً تنبیهی باشد خلق را که ایشان وجود فرزند را سبب آخراند، چنان که اللَّه جل جلاله سبب اول است. وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا سخن چون بعدل رود در عاجل و آجل آن را تبعه‌ای نبود، و لیس ذلک الا ذکر اللَّه عز و جل. بو سلیمان گفت: «إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا»

یعنی اذا تکلمتم فتکلموا بذکره. سخن که گوئید سخن خدا گوئید، و کتاب او خوانید، و حدیث او کنید. پیر بو علی سیاه قدس اللَّه روحه هر گه که درویشی سوخته‌ای بر وی در شدی، چراغ وی فرا چراغ وی داشتی، و از درد دل بنالیدی، گفتی: مردی‌ام فارغ.

شغلی ندارم. کاری ندانم. سروسامان خود گم کرده‌ام. در غرقاب حیرت دستی می‌زنم.

دستگیری می‌طلبم. دمسازی میجویم، تا با من حدیث دوست کند، من با وی حدیث دوست کنم، کز حدیث دوست بوی دوست آید:

این دیده من همه جمالت خواهد
طبع دل من بوی وصالت خواهد
بخشای بر آن کسی که اندر شب و روز
در خواب بآرزو خیالت خواهد.

وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا

قال الجوزجانی: العهود کثیرة، و أحق العهود بالوفاء الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، تأمر نفسک بالمعروف، فان قبلت منک، و الا رضتها بالجوع و السهر و کثرة الذکر و مجالسة الصالحین لترغب فی المعروف. ثم تأمر غیرک، و تنهی نفسک عن المنکر، فان قبلت و الّا فأدّبها بالسّیاحة و التقطع و العزلة و قلة الکلام و ملازمة الصبر لتنتهی، فاذا انتهت فانه الناس عن المنکر.

ثُمَّ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ تَماماً الایة ای محمد! پس از آنکه راه شرع نمودی، و آداب و احکام شرع در آموختی، و محلات و محرمات روشن کردی، و بامر معروف و نهی منکر فرمودی، بشارت ده ایشان را که این نعمت بر ایشان تمام کنم.

امروز بروح مناجات و حلاوت طاعات، و فردا بنعیم باقی و فضائل درجات. سنت ما چنین است. ما پیغامبران و مؤمنان موسی و بنی اسرائیل را گفتیم: تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ.

مصطفی محمد عربی و امّت وی را گفتیم: «أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی»، و تمام نعمت آنست که چراغ هدایت از روزن رسالت بتأیید الهیت در دل شما افروختیم، تا بصراط مستقیم راه بردید، و در سنت و جماعت راست رفتید، تا از خوض معترضان و جدال مضطران و تأویل جهمیان و ساخته مبتدعان آزاد گشتید. اینست که رب العالمین گفت: وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ. بر این صراط مستقیم محکم باشید، و بر پی آن روید، و منهج صواب آن دانید، و سبب نجات آن شناسید، تا بنعیم باقی و سعادت جاودان رسید، نه بینی که در آخر ورد گفت رب العزة: إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْ‌ءٍ.

ایشان که صراط مستقیم را پی بر نبودند، و در سنت و جماعت راست نرفتند، و راههای حیرت و ضلالت برگرفتند، نه ایشان امت تواند از روی اتّباع، نه تو شفیع ایشان. نه ایشان را نور بصیرت، نه چراغ معرفت، نه سخن بر بیّنت، نه اتّباع کتاب و سنت.

مصطفی (ص) ایشان را میگوید: «یکون فی آخر الزمان دجالون کذابون، یأتونکم من الاحادیث بما لم تسمعوا انتم و لا آباؤکم، فایاکم و ایاهم، لا یضلونکم و لا یفتنونکم»!

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: فَقُلْ تَعالَوْا الایة جلیل و جبار، خدای بزرگوار، وفادار نیکوکار، خداوند دادگر، گشاینده هر در، آغاز کننده هر سر، از لطیفی و مهربانی که که هست بر بندگان، و بنده نوازی و کار سازی و خداوندی خود را که فرا مینماید بایشان، درین آیت رهیگان را بتوحید راه می‌نماید، و بر اخلاق پسندیده میخواند، و از فواحش و کبائر باز می‌زند، و آنچه زهر دین ایشان است فرا می‌نماید، و از آن پرهیز میفرماید، همچون طبیب مهربان که بسر بیمار شود، و علت شناسد، و دارو داند، گوید: این خور که ترا سازنده است، آن مخور که ترا هلاک کننده است. هر چه سازگار بود بدان وصیت کند. هر چه زیان کار بود، از آن پرهیز فرماید. رب العزة بسعت رحمت خویش با بنده همین میکند. از شرک پرهیز می‌فرماید، که شرک زهر دین است، آن زهری که تریاق مغفرت آن را سود ندارد: إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ.
هوش مصنوعی: این آیه درباره ویژگی‌های خداوند بزرگ و مهربان است که به بندگان خود وعده می‌دهد. او راه را به سوی توحید نشان می‌دهد و به اخلاق نیکو دعوت می‌کند، از کارهای زشت و بزرگ پرهیز می‌زند و چیزهایی که می‌تواند به دین آسیبی برساند را معرفی می‌کند. این امر مشابه به رفتار یک پزشک مهربان است که به بیمار خود توصیه می‌کند چه چیزی برای او مفید است و چه چیزی مضر. خداوند همچنین از بندگانش می‌خواهد که از شرک پرهیز کنند، زیرا شرک آفت دین است و بزرگ‌ترین گناهی است که بخشوده نخواهد شد.
شرک دو قسم است: شرک جلی، و شرک خفی. شرک جلی عبادت اصنام است، و شرک خفی ملاحظه خلق بچشم اعظام. آن یکی از بهشت و درجات محروم گرداند، و این یکی از روح مناجات.پس آنکه محرمات و فواحش لختی برشمرد، و از آن حذر نمود، و باخلاق پسندیده بر طاعت اللَّه فرمود، گفت: عقوق پدر و مادر بگذارید، و توقیر ایشان بر دست گیرید، و فرزندان را از درویشی مکشید، و روزی گمار را در ضمان استوار دارید، و در نهان و آشکارا گرد خیانت مگردید، و آب روی خویش بمبرید، و از خوردن مال یتیم پرهیز کنید، و بچشم تکریم و شفقت بدو نگرید، و در معاملات خلق بر انصاف روید، و از مظالم و تبعات دور باشید، و پیمانه و ترازو راست دارید، تا برستاخیز در مقام ترازو نجات یابید. اینست وصیت خداوند ببندگان. نیوشید و بکار دارید تا برهید.
هوش مصنوعی: شرک به دو نوع تقسیم می‌شود: شرک جلی و شرک خفی. شرک جلی به پرستش مجسمه‌ها و بت‌ها مربوط می‌شود، در حالی که شرک خفی به توجه و نگرش افراطی به دیگران مربوط است. شرک جلی انسان را از بهشت محروم می‌کند و شرک خفی باعث می‌شود انسان از ارتباط عمیق با خداوند دور شود. بنابراین کسی که گناهان و کارهای ناپسند را ذکر کرده و از آنها پرهیز کند و با رفتار خوب به اطاعت از خدا بپردازد، باید به احترام والدین اهمیت دهد و فرزندان را از فقر و نیاز دور نگه دارد. او باید به کسب روزی حلال توجه داشته باشد و در رفتارهایش صداقت را رعایت کند. همچنین باید مراقب آبرو و حیثیت خودش باشد، از تصاحب اموال یتیمان بپرهیزد و با چشم محبت به آنها بنگرد. او در معاملات باید انصاف را رعایت کند و از ظلم و زیان به دیگران دور باشد. همچنین باید در اندازه‌گیری و سنجش دقت کند تا در روز قیامت از عذاب نجات یابد. اینها فرمایشات خداوند به بندگانش است که باید به آنها گوش دهند و به کار بندند تا از مشکلات رهایی یابند.
اگر کسی گوید: احسان با پدر و مادر در قرآن ثانی توحید ساختن چه حکمت است؟ جواب آنست که آدمی در وجود آمد اول باختراع و ایجاد حق، و آنچه وی را دربایست بود از خلق و خلق و روزی و غیر آن وی را بیافرید، و آن گه بثانی الحال بتربیت پدر و مادر. پس وجود کمال وی را دو سبب است: سبب اول اختراع حق سبحانه و تعالی، و سبب دوم تربیت پدر و مادر. پس چون اللَّه وی را بیافرید، بر خود رحمت نبشت «۲» از بهر وی، و بر مقابل آن شکر و نعمت توحید بر وی واجب کرد. این برحمت خویش کرد. همچنین چون مادر و پدر سبب وجود وی بودند، از راه تربیت و رحمت که اللَّه در دل ایشان نهاد، شکر آن نعمت تربیت بر ایشان واجب کرد باحسان با ایشان.
هوش مصنوعی: اگر کسی بپرسد که چرا در قرآن احسان به پدر و مادر بعد از توحید ذکر شده است، پاسخ این است که انسان در ابتدا توسط خداوند خلق شده و همه نیازهایش از جمله زندگی و روزی‌اش تامین شده است. سپس در مرحله دوم، تربیت او توسط پدر و مادر انجام می‌شود. بنابراین، وجود انسان دارای دو علت است: اولین علت، آفرینش خداوند متعال و دومین علت، تربیت پدر و مادر. پس از آنکه خداوند انسان را آفرید، رحمتش را برای او قرار داد و در مقابل، شکرگزاری و نعمت توحید بر او واجب شد. به همین دلیل که خداوند انسان را آورد، چون پدر و مادر نیز سبب وجود او بودند، با رحمت و تربیتی که خدا در دل آنان قرار داد، شکر آن نعمت تربیت بر آنان واجب گردید و انسان باید با احسان به آنان، سپاس‌گزار این نعمت باشد.
ازینجا مناسبتی ظاهر گشت میان رحم و رحمت، مناسبتی معنوی بعد از مناسبت لفظی، از اینجاست که شکر والدین و احسان با ایشان در نظر شرع عظیم است و بزرگ و ثانی توحید، تا رب العزة جل جلاله که میگوید: أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ، أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً تنبیهی باشد خلق را که ایشان وجود فرزند را سبب آخراند، چنان که اللَّه جل جلاله سبب اول است. وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا سخن چون بعدل رود در عاجل و آجل آن را تبعه‌ای نبود، و لیس ذلک الا ذکر اللَّه عز و جل. بو سلیمان گفت: «إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا»
هوش مصنوعی: در این متن، رابطه‌ای معنوی بین رحم و رحمت بیان شده است. اهمیت شکرگزاری از والدین و نیکی به آنها در دین به حدی زیاد است که به عنوان یک حکم بزرگ شناخته می‌شود. خداوند در آیه‌ای اشاره می‌کند که باید شکر او و والدین را به جا آورد و تنها او را عبادت کرد. این موضوع نشان‌دهندهٔ این است که والدین در وجود فرزندان نقش مهمی دارند، همچنان که خداوند به عنوان مسبب اصلی وجود همه چیز شناخته می‌شود. همچنین، وقتی دربارهٔ عدالت صحبت می‌شود، واژه «عدالت» فارغ از زمان و مکان مورد توجه قرار می‌گیرد و تنها اشاره به یاد خداوند دارد.
یعنی اذا تکلمتم فتکلموا بذکره. سخن که گوئید سخن خدا گوئید، و کتاب او خوانید، و حدیث او کنید. پیر بو علی سیاه قدس اللَّه روحه هر گه که درویشی سوخته‌ای بر وی در شدی، چراغ وی فرا چراغ وی داشتی، و از درد دل بنالیدی، گفتی: مردی‌ام فارغ.
هوش مصنوعی: یعنی وقتی صحبت می‌کنید، در مورد یاد خدا صحبت کنید. وقتی زبان به سخن می‌گشایید، از کلام خدا بگویید، کتاب او را بخوانید و از حدیث‌های او صحبت کنید. پیر بو علی سیاه، که خداوند او را رحمت کند، هر بار که درویشی سوخته و غمگین نزد او می‌آمد، روشنایی دل او را به تماشا می‌نشست و از درد دلش می‌نالید. او در پاسخ می‌گفت: من مردی‌ام که از همه چیز رها شده‌ام.
شغلی ندارم. کاری ندانم. سروسامان خود گم کرده‌ام. در غرقاب حیرت دستی می‌زنم.
هوش مصنوعی: من بی‌کار هستم و نمی‌دانم چه کاری باید انجام دهم. در وضعیت آشفته‌ای به سر می‌برم و در بلاتکلیفی غرق شده‌ام.
دستگیری می‌طلبم. دمسازی میجویم، تا با من حدیث دوست کند، من با وی حدیث دوست کنم، کز حدیث دوست بوی دوست آید:
هوش مصنوعی: من به دنبال همراهی هستم. می‌خواهم با او صحبت کنم و او هم با من صحبت کند، زیرا از این گفت‌وگوها بوی دوستی می‌تراود.
این دیده من همه جمالت خواهد
طبع دل من بوی وصالت خواهد
هوش مصنوعی: چشم من فقط زیبایی تو را می‌بیند و دل من تنها بوی نزدیک شدن به تو را می‌خواهد.
بخشای بر آن کسی که اندر شب و روز
در خواب بآرزو خیالت خواهد.
هوش مصنوعی: بخشایش بر کسی که در شب و روز در خواب و خیال آرزوها به سر می‌برد.
وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا
هوش مصنوعی: به عهد و پیمان‌های خود وفا کنید.
قال الجوزجانی: العهود کثیرة، و أحق العهود بالوفاء الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، تأمر نفسک بالمعروف، فان قبلت منک، و الا رضتها بالجوع و السهر و کثرة الذکر و مجالسة الصالحین لترغب فی المعروف. ثم تأمر غیرک، و تنهی نفسک عن المنکر، فان قبلت و الّا فأدّبها بالسّیاحة و التقطع و العزلة و قلة الکلام و ملازمة الصبر لتنتهی، فاذا انتهت فانه الناس عن المنکر.
هوش مصنوعی: جوزجانی می‌گوید: عهدها و پیمان‌ها بسیارند و مهم‌ترین آنها وفاداری به دستورهای نیک و نهی از کارهای زشت است. نخست باید خود را به انجام کارهای نیک وادار کنی؛ اگر پذیرفت، خوب است، در غیر این صورت خود را با گرسنگی، بی‌خوابی، یاد خدا و همراهی با افراد صالح مشغول کن تا به انجام کارهای نیک راغب شوی. سپس به دیگران امر به معروف کن و خود را از کارهای زشت بازدار. اگر خودت پذیرفتی، عالی است، در غیر این صورت، با پیاده‌روی، دوری از مردم، کاهش سخن گفتن و تحمل سختی‌ها به خودت آداب یاد بده تا به خودت پایان بدهی. وقتی که پایان یافتی، دیگران را نیز از کارهای زشت بازدار.
ثُمَّ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ تَماماً الایة ای محمد! پس از آنکه راه شرع نمودی، و آداب و احکام شرع در آموختی، و محلات و محرمات روشن کردی، و بامر معروف و نهی منکر فرمودی، بشارت ده ایشان را که این نعمت بر ایشان تمام کنم.
هوش مصنوعی: پس از اینکه تو راه هدایت را نشان دادی، آداب و احکام دینی را یاد کردی و موارد حلال و حرام را مشخص کردی، همچنین امر به معروف و نهی از منکر را به مردم آموختی، به آنها بشارت بده که این نعمت را به کمال می‌رسانم.
امروز بروح مناجات و حلاوت طاعات، و فردا بنعیم باقی و فضائل درجات. سنت ما چنین است. ما پیغامبران و مؤمنان موسی و بنی اسرائیل را گفتیم: تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ.
هوش مصنوعی: امروز با روح معنوی عبادت و شیرینی اطاعت، و فردا با نعمت‌های پاینده و فضائل درجات خواهید بود. این سنت ماست. ما به پیامبران و مؤمنان موسی و بنی‌اسرائیل گفتیم: «به‌خوبی به آنچه که انجام داده‌اید ادامه دهید».
مصطفی محمد عربی و امّت وی را گفتیم: «أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی»، و تمام نعمت آنست که چراغ هدایت از روزن رسالت بتأیید الهیت در دل شما افروختیم، تا بصراط مستقیم راه بردید، و در سنت و جماعت راست رفتید، تا از خوض معترضان و جدال مضطران و تأویل جهمیان و ساخته مبتدعان آزاد گشتید. اینست که رب العالمین گفت: وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ. بر این صراط مستقیم محکم باشید، و بر پی آن روید، و منهج صواب آن دانید، و سبب نجات آن شناسید، تا بنعیم باقی و سعادت جاودان رسید، نه بینی که در آخر ورد گفت رب العزة: إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْ‌ءٍ.
هوش مصنوعی: مصطفی محمد عربی به امت خود گفت: «من نعمت‌های خود را بر شما کامل کردم» و بزرگترین نعمت این است که چراغ هدایت را از طریق رسالت، با تأیید الهی در دل‌های شما روشن کردیم. این کار به شما کمک کرد تا به راه راست بروید و در سنت و جماعت به درستی پیش بروید و از مناقشات معترضان، جدل‌های بی‌فایده، تفاسیر نادرست و آرا و نظریات مبتکران دور بمانید. به همین دلیل، پروردگار جهان فرموده است: «این است راه راست من، از آن پیروی کنید.» بنابراین، بر این راه مستقیم استوار باشید و به آن ادامه دهید، و بدانید که روش درست کدام است و باعث نجات شما کدام خواهد بود، تا به نعمت همیشگی و خوشبختی دائمی دست پیدا کنید. در پایان، توجه داشته باشید که خداوند فرمود: «کسانی که دین خود را متفرق کردند و فرقه‌فرقه شدند، از شما نیستند و شما به چیزی از آنان تعلق ندارید.»
ایشان که صراط مستقیم را پی بر نبودند، و در سنت و جماعت راست نرفتند، و راههای حیرت و ضلالت برگرفتند، نه ایشان امت تواند از روی اتّباع، نه تو شفیع ایشان. نه ایشان را نور بصیرت، نه چراغ معرفت، نه سخن بر بیّنت، نه اتّباع کتاب و سنت.
هوش مصنوعی: آنها که به راه راست نپرداختند و در پی سنت و جماعت نرفتند، و راه‌های سرگردانی و گمراهی را انتخاب کردند، نه می‌توانند از روی پیروی امت محسوب شوند و نه تو می‌توانی شفاعت‌کننده آنها باشی. آنها نور بصیرت و چراغ معرفت ندارند، نه سخن روشنی برای گفتن دارند و نه در پی کتاب و سنت هستند.
مصطفی (ص) ایشان را میگوید: «یکون فی آخر الزمان دجالون کذابون، یأتونکم من الاحادیث بما لم تسمعوا انتم و لا آباؤکم، فایاکم و ایاهم، لا یضلونکم و لا یفتنونکم»!
هوش مصنوعی: مصطفی (ص) به آن‌ها می‌گوید: «در آخر الزمان افرادی دروغگو و فریبکار خواهند بود که سخنانی را به شما می‌گویند که نه شما و نه پدرانتان هرگز نشنیده‌اید. پس مواظب باشید و از آن‌ها دوری کنید؛ مبادا شما را گمراه کنند یا به آزمایش بیندازند.»