گنجور

۲۰ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ الآیة... بعضی مفسران گفتند: امّت اینجا صدر اول‌اند، صحابه رسول، مهاجرین و انصار، چراغهای هدی، و ستارگان رشد، و داوری داران حق، و ترجمانان مصطفی (ص). عمر بن الخطاب این آیت را خواند و گفت: «هذا لاوّلنا و لو شاء اللَّه لجعل لآخرنا ایضا، فقال کُنْتُمْ فکنّا کلّنا اخیارا».

و یدلّ علیه ما

روی عبد اللَّه بن مسعود قال: جمعنا رسول اللَّه (ص) و نحن اربعون رجلا، فقال: انّکم منصورون، و مفتوح لکم، فمن ادرک ذلک منکم فلیأمر بالمعروف و لینه عن المنکر.

قومی از علماء گفتند: این عامّة امت محمد (ص) راست، پیشینیان و پسینیان، و کذلک‌

قال النّبی (ص): «مثل امّتی مثل المطر لا یدری اوّله خیر ام آخره».

و قال (ص): «اعطیت ما لم یعط احد من انبیاء اللَّه» قلنا یا رسول اللَّه ما هو؟ قال: «نصرت بالرّعب، و اعطیت مفاتیح الارض و سمّیت احمد، و جعل لی شراب الارض طهورا، و جعلت امّتی خیر الامم».

و قال: «اهل الجنة مائة و عشرون صفّا، منها ثمانون من هذه الامّة.»

و عن انس (رض) قال: اتی رسول اللَّه اسقف فذکر انّه رأی فی منامه الامم کانوا یمضون علی الصّراط یتهافتون حتّی اتت امّة محمد (ص) غرّا محجّلین. فقلت: من هؤلاء؟ انبیاء؟ فقالوا: لا. فقلت: مرسلون؟ فقالوا: لا. فقلت: ملائکة؟ فقالوا: لا. فقلت من هؤلاء؟ فقالوا: امّة محمد (ص) غرّ محجّلون، علیهم اثر الطهور. فلمّا اصبح الاسقف اسلم.

و قال (ص): «ما من امّة الّا بعضها فی النّار و بعضها فی الجنّة و امّتی کلّها فی الجنّة، انّ الجنّة حرّمت علی الانبیاء کلّهم حتّی ادخلها أنا، و حرّمت علی الأمم حتّی یدخلها امّتی».

و قیل لعیسی بن مریم یا روح اللَّه هل من بعد هذه الأمّة امّة؟ قال: نعم. قیل و ایّة امّة؟ قال: امّة محمد. قیل: یا روح اللَّه و ما امّة احمد؟ قال: علماء، حکماء، حلماء، ابرار، اتقیاء کأنّهم من الفقه انبیاء، یرضون من اللَّه بالیسیر من الرّزق، و یرضی اللَّه منهم بالقلیل من العمل، یدخلهم اللَّه الجنّة بشهادة أن لا اله الّا اللَّه.

قوله: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ ای انتم خیر امّة العرب. «کان» بمعنی «سار» گویند. قال عدی بن زید: «کأنتم نحن، کنا، و کما کنّا تکونون».

و فی القرآن: فَکانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ای فصاروا. معنی آنست: کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس، من الأمّهات. بهتر گروهی مردمان را شمائید که بیرون آوردند از مادران درین جهان. این سخن از آنست که جهودان و ترسایان خلق را با کفر خواندند، و از تصدیق محمد (ص) واپس خواندند، و به موسی (ع) و عیسی (ع) فرمودند، و بر ابراهیم (ع) بکفر دعوی کردند. و این امّت همه کتابها بپذیرفتند، و همه پیغامبران را استوار گرفتند. و خلق را بدین فرموده‌اند، و گفته‌اند: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ ای فی علم اللَّه و فی اللّوح المحفوظ، شما بهتر گروهی بودید در علم خدا و در لوح محفوظ. یحیی معاذ گفت: «هذه الآیة مدحة لامّة محمد (ص)، و لم یکن لیمدح قوما ثمّ یعذّبهم». گفت: ربّ العالمین امّت محمد (ص) را درین آیت بستود و نه بدان ستود تا پس ایشان را عذاب و عقوبت کند. آن گه مناقب و سیرت ایشان را در گرفت. و قال: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ گفته‌اند که: معروف اینجا کلمه شهادت است، فهو اعظم المعروف. و منکر تکذیب رسول است، و هو اعظم المنکر، و قیل: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ ای باسباغ الوضوء، وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ای عن الالتفات فی الصلاة. و روا باشد که امر معروف، و نهی منکر و ایمان باللَّه از شرط خیریّت نهند یعنی کنتم خیر أمّة ان امرتم بالمعروف. برین وجه بر «للنّاس» وقف نکنند بلکه وقف بر تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ بود.

وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ الآیة... ای لو صدّق الیهود بمحمد (ص) و بما جاء من الحقّ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ من الکفر.

مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ یعنی عبد اللَّه بن سلام و اصحابه.

وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ الکافرون. آن گه مؤمنان را آگاهی داد که ایشان را از خدا نصرت است و غلبه بر جهودان، و گفت: لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذیً ای الّا ضررا یسیرا باللّسان مثل الوعید و البهت.

وَ إِنْ یُقاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبارَ منهزمین. ثُمَّ لا یُنْصَرُونَ. ربّ العالمین این وعده نصرت که مؤمنان را داد راست کرد تا هرگز جهودان مدینه با رسول خدا و با مسلمانان جنگ نکردند که نه هزیمت و شکستگی بر ایشان بود. و روا باشد که این آیت بر عموم برانند، یعنی هر چه از کافران بمؤمنان رسد از ناسزا گفتن و جنگ کردن، آن رنجی بود عارض، نه پاینده، که عاقبت بهر حال مؤمنان را باشد. چنان که گفت: وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ و وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی‌.

قوله تعالی: ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ گفته‌اند که: این مخصوص است در جهودان بنی قریظه که خواری و بیچارگی و فروتنی بر ایشان زدند، چنان که مهر بر دینار زنند. و روا باشد که این خبر بمعنی امر بود، یعنی که جهودان را همیشه خوار دارید، و بخواری از ایشان جزیت ستانید، چنان که جای دیگر گفت: حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ. اگر کسی گوید که چونست که این مذلت و مسکنت بر ایشان زدند، و بسیار افتد از ایشان که با مال و جاه باشند؟ جواب آنست که اعتبار به آحاد اشخاص نیست که اعتبار بعموم است، و اعتبار باعراض دنیوی و مال و جاه نیست که اعتبار باحوال شرعی است، و بعزّ و ذلّ دینی، آن عزّت که اللَّه گفت: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ.

اگر در بعضی جهودان و ترسایان عزّی دنیوی بود مآل و مرجع آن با ذلّ است، پس حقیقت آن ذلّ است نه عزّ. همچنین مسکنت نه همانست که بی‌مال بود، بلکه حقیقت مسکنت حرص است و فقر نفس و فقر دین.

قال النّبی (ص): «الغنی غنی النّفس».

حکیمی را گفتند که: فلان کس توانگر است. آن حکیم جواب داد که: وی توانگر نیست کثیر المال است، توانگری دیگر بود و فراوانی مال دیگر، و به یقول الشاعر: قد یکثر الحال و الانسان مفتقر أَیْنَما ثُقِفُوا ای: وجدوا و صودفوا.

إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ این استثناء منقطع است، یعنی لکن یعتصمون بالعهد اذا اعطوه. میگوید: ایشان هر وقت و بهر جای خوار باشند، لکن در عهد و زینهار باشند اگر ایشان را بگزیت زینهار دهند. و المراد بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ العهد و الذّمة و الأمان الّذی یأخذونه من المؤمنین باذن اللَّه. و النّاس هاهنا خاصٌ بالمؤمنین. آن گه در سیاق آیت گفت: وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ کفر علّت مسکنت و ذلّت نهاد، و معصیت و اعتدا سبب کفر، از بهر آنکه صغائر معاصی اگر بآن اصرار بود بکبائر کشد و کبائر بکفر کشد. و لذلک قال تعالی: ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای‌ أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ.

و قال النّبی (ص): «الذّنب علی الذّنب حتّی یسودّ القلب.»

حاصل آیت تنبیه مؤمنانست و تحذیر ایشان از معاصی، هم از صغائر و هم از کبائر که حدّ آن با کفر است و نتیجه آن شرک.

قوله: لَیْسُوا سَواءً استناد این سخن با مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ است. میگوید: هرگز یکسان و برابر نباشند مؤمنان با فاسقان. جای دیگر گفت: أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ. صفت فاسقان لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذیً است، و صفت مؤمنان أُمَّةٌ قائِمَةٌ، پس چون برابر و یکسان باشند؟! ابن مسعود گفت: لیسوا سواء، هم، و امّة قائمة یعنی امت محمد (ص). میگوید: اهل کتاب و امت محمد (ص) چون هم نه‌اند، نه امروز و نه فردا در قیامت. چون برابر بود کسی که در قیامت ایمن رود با کسی که ایمن نبود؟! أَ فَمَنْ یُلْقی‌ فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ؟.

مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ ای علی الحق. میگوید: از اهل کتاب گروهی‌اند ایستاده بر حق، بر دین اسلام، با گفت راست، و عمل راست، و اعتقاد راست، و آن عبد اللَّه بن سلام است و یاران او. و عطا گفت چهل مرد از عرب‌اند، از اهل نجران، و سی و دو مرد از حبشه، و هشت مرد از روم، که بر دین عیسی (ع) بودند و به محمد (ص) ایمان آوردند، و جماعتی از انصار چون اسعد بن زراره، و براء بن معرور، و محمد بن مسلمة، و محمود بن مسلمة و ابو قیس صرفة بن انس بپیش از قدوم مصطفی (ص) توحید میگفتند و شرایع حنیفی بپای میداشتند، تا مصطفی (ص) در رسید، او را تصدیق کردند و نصرت دادند. و آن گه صفت و سیرت ایشان گفت: یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ گفته‌اند که: مراد باین نماز خفتیدن است که پیش ازین امت کس را نبوده است. یدلّ علیه ما

روی انّ النبی (ص) اخّر صلاة العشاء لیلة ثم خرج الی المسجد، فاذا الناس ینتظرونه، فقال: انه لیس احد من اهل الادیان یذکر اللَّه عزّ و جلّ فی هذا الوقت غیرکم. فانزل اللَّه هذه الآیة.

و گفته‌اند: مراد باین نماز است میان شام و خفتن، و فی ذلک ما

قال النبی (ص): «من صلّی بعد المغرب ستّ رکعات و لم یتکلم فیما بینهنّ بسوء عدلن له بعبادة اثنتی عشرة سنة.»

و قال: «من صلی بعد المغرب عشرین رکعة بنی اللَّه له بیتا فی الجنة.»

قوله تعالی: یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ یعنی بتوحید اللَّه. وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یعنی بالبعث الذی فیه جزاء الاعمال وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ یعنی بالایمان بمحمد (ص) وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ یعنی عن تکذیبه. وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ یعنی فی شرائع الاسلام و الاعمال الصالحة وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ.

وَ ما یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ الایة... حمزه و علی و حفص هر دو حرف بیا خوانند، سخن بامّة قائمة برند، و این صفت ایشان کنند. و باقی بتا خوانند. چون‌ بتا خوانی خطاب با همه امّت بود. فَلَنْ یُکْفَرُوهُ هم چنانست که گفت: فَلا کُفْرانَ لِسَعْیِهِ. کفران در لغت عرب پاداش نیکی باز گرفتن، و سپاس نداشتن، و نعمت بازنگفتن و باز ننمودن. میگوید عزّ اسمه: بنزدیک من نیکوکاران را ناسپاسی نیست یعنی پاداش باز گرفتن نیست. جای دیگر ازین گشاده‌تر گفت: وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ و وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ و وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ. خبر می‌دهد که عمل نیکوکاران ضایع نیست، و ازیشان ثواب بازگرفتن نیست، نظیره قوله تعالی: إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا و إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ. بخلاف اعمال کفار که همه حابط است، و ثواب ازیشان دریغ. و هو المشار الیه بقوله تعالی: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا الآیة، و بقوله تعالی: وَ قَدِمْنا إِلی‌ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً الآیة وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ ای علیم بما فی القلوب من التقوی، فقد یظهر التقوی من لیس له التقوی.

قوله: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ الآیة... مثل این آیت در اول سوره، شرح آن رفت. اما آوردن این آیت درین موضع حکمتی در آن است: یعنی که در آیت پیش گفت هر چه کنید از نیکی و هزینه پاداش آن به نیکی یابید، پس درین آیت بیان کرد که این حکم نه هر جای بود و نه هر کسی راست، که ایمان قرین انفاق باید تا ثواب یابد. اما اگر کفر قرین آن بود اگر هر چه دارد بدهد از اموال و فرزندان، هیچ بکار نیاید و وی را از آتش نرهاند. و هو المشار الیه بقوله تعالی: ما أَغْنی‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ، و بقوله: ما أَغْنی‌ عَنِّی مالِیَهْ.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ الآیة... بعضی مفسران گفتند: امّت اینجا صدر اول‌اند، صحابه رسول، مهاجرین و انصار، چراغهای هدی، و ستارگان رشد، و داوری داران حق، و ترجمانان مصطفی (ص). عمر بن الخطاب این آیت را خواند و گفت: «هذا لاوّلنا و لو شاء اللَّه لجعل لآخرنا ایضا، فقال کُنْتُمْ فکنّا کلّنا اخیارا».
هوش مصنوعی: در این آیه، برخی مفسران به این نتیجه رسیده‌اند که منظور از "امت" در اینجا، مسلمانان اولیه و صحابه پیامبر، شامل مهاجران و انصار هستند. آن‌ها به عنوان راهنمایان و چراغ‌های هدایت و نشانه‌های رشد شناخته می‌شوند و نماینده حق و پیامبر می‌باشند. عمر بن خطاب با خواندن این آیه بیان کرد که این سخن به افراد اولیه جامعه مسلمانان تعلق دارد و اگر خداوند می‌خواست، ممکن بود این ویژگی را به نسل‌های بعدی نیز اختصاص دهد و به نوعی می‌گوید که اگر ما در گذشته این‌گونه بودیم، باید در حال حاضر هم همین‌طور باشیم.
و یدلّ علیه ما
هوش مصنوعی: و نشان‌دهنده آن است که چه...
روی عبد اللَّه بن مسعود قال: جمعنا رسول اللَّه (ص) و نحن اربعون رجلا، فقال: انّکم منصورون، و مفتوح لکم، فمن ادرک ذلک منکم فلیأمر بالمعروف و لینه عن المنکر.
هوش مصنوعی: عبدالله بن مسعود می‌گوید: پیامبر (ص) ما را جمع کرد و ما چهل مرد بودیم. او فرمود: شما پیروز و بر شما فتح خواهد شد. هر کس از شما به این فتح برسد، باید به کارهای نیک امر کند و از کارهای زشت نهی کند.
قومی از علماء گفتند: این عامّة امت محمد (ص) راست، پیشینیان و پسینیان، و کذلک‌
هوش مصنوعی: گروهی از علماء گفتند: این بیان درباره عموم امت محمد (ص) درست است، هم برای پیشینیان و هم برای پسینیان.
قال النّبی (ص): «مثل امّتی مثل المطر لا یدری اوّله خیر ام آخره».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «مشابهت امت من مانند باران است؛ نمی‌دانیم که آغاز آن بهتر است یا پایانش».
و قال (ص): «اعطیت ما لم یعط احد من انبیاء اللَّه» قلنا یا رسول اللَّه ما هو؟ قال: «نصرت بالرّعب، و اعطیت مفاتیح الارض و سمّیت احمد، و جعل لی شراب الارض طهورا، و جعلت امّتی خیر الامم».
هوش مصنوعی: پیامبر(ص) فرمود: «به من چیزی داده شده که به هیچ یک از پیامبران خدا داده نشده است.» ما گفتیم: «ای رسول خدا، آن چیست؟» فرمود: «من به ترس و وحشت دشمنان یاری شدم، کلیدهای زمین به من داده شده، نام من احمد گذاشته شده، و آب زمین برای امتم پاک کننده قرار داده شده است، و امتم بهترین امت‌ها هستند.»
و قال: «اهل الجنة مائة و عشرون صفّا، منها ثمانون من هذه الامّة.»
هوش مصنوعی: او گفت: «اهل بهشت صد و بیست صف هستند، که هشتاد صف از این امت خواهد بود.»
و عن انس (رض) قال: اتی رسول اللَّه اسقف فذکر انّه رأی فی منامه الامم کانوا یمضون علی الصّراط یتهافتون حتّی اتت امّة محمد (ص) غرّا محجّلین. فقلت: من هؤلاء؟ انبیاء؟ فقالوا: لا. فقلت: مرسلون؟ فقالوا: لا. فقلت: ملائکة؟ فقالوا: لا. فقلت من هؤلاء؟ فقالوا: امّة محمد (ص) غرّ محجّلون، علیهم اثر الطهور. فلمّا اصبح الاسقف اسلم.
هوش مصنوعی: انس (رض) نقل می‌کند که پیامبر خدا (ص) به یک اسقف مراجعه کرد. این اسقف در خواب دیده بود که مردمان بر روی صراط می‌رفتند و به سمت پایین سقوط می‌کردند، تا اینکه امت محمد (ص) با چهره‌های درخشان و پاک به صراط رسیدند. او از دیگران پرسید که آیا اینان انبیاء هستند؟ پاسخ منفی بود. سپس پرسید که آیا اینان پیام‌آوران هستند؟ دوباره پاسخ منفی بود. او همچنین از فرشتگان سؤال کرد و پاسخی منفی دریافت کرد. در نهایت، او فهمید که اینان امت محمد (ص) هستند که آثار طهارت بر تن دارند. وقتی اسقف صبح را دید، اسلام آورد.
و قال (ص): «ما من امّة الّا بعضها فی النّار و بعضها فی الجنّة و امّتی کلّها فی الجنّة، انّ الجنّة حرّمت علی الانبیاء کلّهم حتّی ادخلها أنا، و حرّمت علی الأمم حتّی یدخلها امّتی».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمود: «هیچ امتی نیست مگر اینکه برخی از افراد آن در آتش و برخی دیگر در بهشت خواهند بود، اما امت من تمامی‌اش در بهشت است. به‌راستی که بهشت بر انبیاء پیشین حرام بود تا زمانی که من وارد آن شدم، و همچنین بر دیگر امتها حرام است تا اینکه امت من وارد آن شود.»
و قیل لعیسی بن مریم یا روح اللَّه هل من بعد هذه الأمّة امّة؟ قال: نعم. قیل و ایّة امّة؟ قال: امّة محمد. قیل: یا روح اللَّه و ما امّة احمد؟ قال: علماء، حکماء، حلماء، ابرار، اتقیاء کأنّهم من الفقه انبیاء، یرضون من اللَّه بالیسیر من الرّزق، و یرضی اللَّه منهم بالقلیل من العمل، یدخلهم اللَّه الجنّة بشهادة أن لا اله الّا اللَّه.
هوش مصنوعی: از عیسی بن مریم پرسیدند: ای روح خدا، آیا بعد از این امت (امت تو) امت دیگری خواهد بود؟ او پاسخ داد: بله. پرسیدند: کدام امت؟ گفت: امت محمد. سپس پرسیدند: ای روح خدا، نشانه‌های این امت احمد چیست؟ او پاسخ داد: آنها علما، حکما، اهل فهم و عمل نیکو هستند، گویی که از انبیاء فقه می‌آموزند. آنها از خداوند به مقدار کم روزی راضی‌اند و خداوند نیز از آنچه کم انجام می‌دهند خرسند است. خداوند آنها را با شهادت به یکتایی الهی وارد بهشت می‌کند.
قوله: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ ای انتم خیر امّة العرب. «کان» بمعنی «سار» گویند. قال عدی بن زید: «کأنتم نحن، کنا، و کما کنّا تکونون».
هوش مصنوعی: شما بهترین امت هستید، یعنی شما بهترین امت عرب هستید. برخی می‌گویند که "کان" به معنای "سار" است. عدی بن زید گفته است: "شما همان‌طور که بوده‌اید، خواهید بود."
و فی القرآن: فَکانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ای فصاروا. معنی آنست: کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس، من الأمّهات. بهتر گروهی مردمان را شمائید که بیرون آوردند از مادران درین جهان. این سخن از آنست که جهودان و ترسایان خلق را با کفر خواندند، و از تصدیق محمد (ص) واپس خواندند، و به موسی (ع) و عیسی (ع) فرمودند، و بر ابراهیم (ع) بکفر دعوی کردند. و این امّت همه کتابها بپذیرفتند، و همه پیغامبران را استوار گرفتند. و خلق را بدین فرموده‌اند، و گفته‌اند: کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ ای فی علم اللَّه و فی اللّوح المحفوظ، شما بهتر گروهی بودید در علم خدا و در لوح محفوظ. یحیی معاذ گفت: «هذه الآیة مدحة لامّة محمد (ص)، و لم یکن لیمدح قوما ثمّ یعذّبهم». گفت: ربّ العالمین امّت محمد (ص) را درین آیت بستود و نه بدان ستود تا پس ایشان را عذاب و عقوبت کند. آن گه مناقب و سیرت ایشان را در گرفت. و قال: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ گفته‌اند که: معروف اینجا کلمه شهادت است، فهو اعظم المعروف. و منکر تکذیب رسول است، و هو اعظم المنکر، و قیل: تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ ای باسباغ الوضوء، وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ای عن الالتفات فی الصلاة. و روا باشد که امر معروف، و نهی منکر و ایمان باللَّه از شرط خیریّت نهند یعنی کنتم خیر أمّة ان امرتم بالمعروف. برین وجه بر «للنّاس» وقف نکنند بلکه وقف بر تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ بود.
هوش مصنوعی: در قرآن آمده است که شما بهترین امتی هستید که برای مردم خارج شده‌اید. این بیان به این معناست که یهودیان و مسیحیان به کفر دعوت کردند و از پذیرش پیام محمد (ص) بازماندند، در حالی که به موسی (ع) و عیسی (ع) اشاره کرده و بر ابراهیم (ع) نیز کفر ورزیدند. این امت، همه کتاب‌ها و پیامبران را پذیرفته و به مردم گفته‌اند که شما در نزد خدا و در لوح محفوظ بهترین هستید. یحیی معاذ اشاره کرده که این آیه ستایشی از امت محمد (ص) است و خداوند او را برای ستایش این امت نافرمانی نمی‌کند. سپس به فضائل و ویژگی‌های ایشان پرداخته و می‌گوید: شما به معروف فرمان می‌دهید و از منکر نهی می‌کنید و به خدا ایمان دارید. معروف در اینجا به شهادت اشاره دارد که بزرگ‌ترین معروف است و منکر به تکذیب رسول اشاره دارد که بزرگ‌ترین منکر است. همچنین می‌توان گفت که معروف می‌تواند به آداب وضو و منکر به عدم توجه در نماز اشاره داشته باشد. در نهایت، به نظر می‌رسد که امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا، از شرایط خیریت این امت است، بنابراین باید بر روی "تؤمنون بالله" توقف کرد.
وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ الآیة... ای لو صدّق الیهود بمحمد (ص) و بما جاء من الحقّ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ من الکفر.
هوش مصنوعی: اگر اهل کتاب به آیات ایمان می‌آوردند... اگر یهود به محمد (ص) و آنچه از حق به او نازل شده بود، ایمان می‌آوردند، برای آن‌ها از کفر بهتر بود.
مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ یعنی عبد اللَّه بن سلام و اصحابه.
هوش مصنوعی: از میان آن‌ها، مؤمنان کسانی هستند مانند عبدالله بن سلام و همراهانش.
وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ الکافرون. آن گه مؤمنان را آگاهی داد که ایشان را از خدا نصرت است و غلبه بر جهودان، و گفت: لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذیً ای الّا ضررا یسیرا باللّسان مثل الوعید و البهت.
هوش مصنوعی: بیشتر آن‌ها افرادی نافرمان و کافر هستند. سپس خداوند مؤمنان را مطلع کرد که از جانب او یاری می‌یابند و بر یهود پیروز خواهند شد و فرمود: آن‌ها نمی‌توانند به شما آسیب برسانند، جز اینکه آزار کمی با زبان مانند تهدید و تهمت به شما بزنند.
وَ إِنْ یُقاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبارَ منهزمین. ثُمَّ لا یُنْصَرُونَ. ربّ العالمین این وعده نصرت که مؤمنان را داد راست کرد تا هرگز جهودان مدینه با رسول خدا و با مسلمانان جنگ نکردند که نه هزیمت و شکستگی بر ایشان بود. و روا باشد که این آیت بر عموم برانند، یعنی هر چه از کافران بمؤمنان رسد از ناسزا گفتن و جنگ کردن، آن رنجی بود عارض، نه پاینده، که عاقبت بهر حال مؤمنان را باشد. چنان که گفت: وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ و وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوی‌.
هوش مصنوعی: اگر آن‌ها با شما بجنگند، در نهایت از شما فرار می‌کنند و شکست خواهند خورد. این وعده نصرتی که خداوند به مؤمنان داده، حقیقت دارد، زیرا هرگز یهودیان مدینه نتوانستند در برابر پیامبر و مسلمانان پیروز شوند و شکست خوردند. همچنین، این آیه به طور کلی می‌گوید هرچیزی که از کافران به مؤمنان برسد، مانند ناسزا و جنگ، فقط یک آسیب موقتی است و دائمی نیست. در نهایت، پیروزی از آن مؤمنان خواهد بود، همان‌طور که آمده است: «و سرانجام از آن پرهیزگاران است.»
قوله تعالی: ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ گفته‌اند که: این مخصوص است در جهودان بنی قریظه که خواری و بیچارگی و فروتنی بر ایشان زدند، چنان که مهر بر دینار زنند. و روا باشد که این خبر بمعنی امر بود، یعنی که جهودان را همیشه خوار دارید، و بخواری از ایشان جزیت ستانید، چنان که جای دیگر گفت: حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ. اگر کسی گوید که چونست که این مذلت و مسکنت بر ایشان زدند، و بسیار افتد از ایشان که با مال و جاه باشند؟ جواب آنست که اعتبار به آحاد اشخاص نیست که اعتبار بعموم است، و اعتبار باعراض دنیوی و مال و جاه نیست که اعتبار باحوال شرعی است، و بعزّ و ذلّ دینی، آن عزّت که اللَّه گفت: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ.
هوش مصنوعی: در آیه‌ای گفته شده که ذلت و خواری بر گروهی از یهودیان بنی قریظه نازل شده است. این به معنای این است که این افراد به دلیل اعمالشان تحت خواری و بیچارگی قرار گرفته‌اند، همانند مهر زدن بر سکّه. همچنین می‌توان این خبر را به معنای این گرفت که یهودیان باید همیشه خوار و ذلیل باشند و از آن‌ها جزیه گرفته شود، همان‌طور که در آیه‌ای دیگر آمده است که آن‌ها باید جزیه را در حالی بدهند که خوار و ذلیل هستند. اگر کسی بپرسد چرا این ذلت بر آن‌ها قرار گرفته در حالی که برخی از آن‌ها مال و مقام دارند، پاسخ این است که باید به عموم افراد نگاه کرد نه به افراد خاص. همچنین ارزش افراد به مال و مقام دنیوی نیست، بلکه به حالتی که در دین دارند و عزت یا ذلت دینی آن‌ها اهمیت دارد. عزت حقیقی تنها در دست خداوند، پیامبر و مؤمنان است.
اگر در بعضی جهودان و ترسایان عزّی دنیوی بود مآل و مرجع آن با ذلّ است، پس حقیقت آن ذلّ است نه عزّ. همچنین مسکنت نه همانست که بی‌مال بود، بلکه حقیقت مسکنت حرص است و فقر نفس و فقر دین.
هوش مصنوعی: اگر در بعضی از یهودیان و مسیحیان ظاهراً مقام و عزتی دنیوی وجود داشته باشد، در نهایت آن مقام به ذلت منتهی می‌شود، پس حقیقت آن عزت نیست بلکه ذلت است. همچنین، مسکنت تنها به معنای نداشتن مال نیست، بلکه در حقیقت مسکنت ناشی از حرص و فقر درونی و فقر دینی است.
قال النّبی (ص): «الغنی غنی النّفس».
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمود: «سعادت واقعی در درون انسان نهفته است.»
حکیمی را گفتند که: فلان کس توانگر است. آن حکیم جواب داد که: وی توانگر نیست کثیر المال است، توانگری دیگر بود و فراوانی مال دیگر، و به یقول الشاعر: قد یکثر الحال و الانسان مفتقر أَیْنَما ثُقِفُوا ای: وجدوا و صودفوا.
هوش مصنوعی: حکیمی به او گفتند که فردی ثروتمند است. او پاسخ داد که آن فرد ثروتمند نیست، بلکه فقط دارای مال فراوان است. توانگری مفهوم دیگری دارد و داشتن مال زیاد به معنای توانگری نیست. همان‌طور که شاعر گفته است، ممکن است افراد زیادی مال داشته باشند اما در واقع نیازمند باشند.
إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ این استثناء منقطع است، یعنی لکن یعتصمون بالعهد اذا اعطوه. میگوید: ایشان هر وقت و بهر جای خوار باشند، لکن در عهد و زینهار باشند اگر ایشان را بگزیت زینهار دهند. و المراد بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ العهد و الذّمة و الأمان الّذی یأخذونه من المؤمنین باذن اللَّه. و النّاس هاهنا خاصٌ بالمؤمنین. آن گه در سیاق آیت گفت: وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَةُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ کفر علّت مسکنت و ذلّت نهاد، و معصیت و اعتدا سبب کفر، از بهر آنکه صغائر معاصی اگر بآن اصرار بود بکبائر کشد و کبائر بکفر کشد. و لذلک قال تعالی: ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای‌ أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ.
هوش مصنوعی: این مطلب به مفهوم این است که هیچ کس نمی‌تواند به کمک خداوند امید داشته باشد مگر در صورتی که به عهد و پیمان‌های خود پایبند باشد. نویسنده توضیح می‌دهد که حتی اگر مردم در شرایط سخت و ذلت‌آور قرار بگیرند، اما همچنان می‌توانند از عهد و پیمان‌های خود محافظت کنند و در صورتی که ایمان داشته باشند، می‌توانند از حمایت‌های الهی بهره‌مند شوند. در اینجا، "حبل من الله" به معنای عهد و امانتی است که مؤمنان از خداوند می‌گیرند. همچنین در ادامه اشاره می‌شود که فقر و ذلت آنان به خاطر کفر به آیات خداوند است و تاکید می‌شود که ادامه ارتکاب گناهان کوچک می‌تواند انسان را به سمت گناهان بزرگ و در نهایت کفر سوق دهد. در پایان، نسبت به عاقبت کسانی که به آیات خدا کفر می‌ورزند، هشدار داده می‌شود.
و قال النّبی (ص): «الذّنب علی الذّنب حتّی یسودّ القلب.»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «گناهان بر گناه سوار می‌شوند تا آنکه دل را سیاه کنند.»
حاصل آیت تنبیه مؤمنانست و تحذیر ایشان از معاصی، هم از صغائر و هم از کبائر که حدّ آن با کفر است و نتیجه آن شرک.
هوش مصنوعی: این متن به یادآوری و هشدار به مؤمنان درباره گناهان اشاره دارد، چه کوچک و چه بزرگ. بزرگ‌ترین این گناهان می‌تواند با کفر مرتبط باشد و عواقب آن به شرک منجر می‌شود.
قوله: لَیْسُوا سَواءً استناد این سخن با مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ است. میگوید: هرگز یکسان و برابر نباشند مؤمنان با فاسقان. جای دیگر گفت: أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ. صفت فاسقان لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلَّا أَذیً است، و صفت مؤمنان أُمَّةٌ قائِمَةٌ، پس چون برابر و یکسان باشند؟! ابن مسعود گفت: لیسوا سواء، هم، و امّة قائمة یعنی امت محمد (ص). میگوید: اهل کتاب و امت محمد (ص) چون هم نه‌اند، نه امروز و نه فردا در قیامت. چون برابر بود کسی که در قیامت ایمن رود با کسی که ایمن نبود؟! أَ فَمَنْ یُلْقی‌ فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ؟.
هوش مصنوعی: این متن بیان می‌کند که مؤمنان و فاسقان هرگز برابر نیستند. توضیح می‌دهد که مؤمنان ویژگی‌های خاص و مثبت دارند، در حالی که فاسقان تنها به اذیت کردن دیگران می‌پردازند. به گفته ابن مسعود، مؤمنان به عنوان امت محمد (ص) در جایگاهی ممتاز قرار دارند و اهل کتاب نمی‌توانند با آنها یکسان باشند. در نهایت، سوال می‌کند که آیا کسی که در روز قیامت در عذاب است، با کسی که در امنیت خواهد بود، برابر است؟
مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ ای علی الحق. میگوید: از اهل کتاب گروهی‌اند ایستاده بر حق، بر دین اسلام، با گفت راست، و عمل راست، و اعتقاد راست، و آن عبد اللَّه بن سلام است و یاران او. و عطا گفت چهل مرد از عرب‌اند، از اهل نجران، و سی و دو مرد از حبشه، و هشت مرد از روم، که بر دین عیسی (ع) بودند و به محمد (ص) ایمان آوردند، و جماعتی از انصار چون اسعد بن زراره، و براء بن معرور، و محمد بن مسلمة، و محمود بن مسلمة و ابو قیس صرفة بن انس بپیش از قدوم مصطفی (ص) توحید میگفتند و شرایع حنیفی بپای میداشتند، تا مصطفی (ص) در رسید، او را تصدیق کردند و نصرت دادند. و آن گه صفت و سیرت ایشان گفت: یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ گفته‌اند که: مراد باین نماز خفتیدن است که پیش ازین امت کس را نبوده است. یدلّ علیه ما
هوش مصنوعی: از اهل کتاب، گروهی وجود دارند که بر حق و دین اسلام ایستاده‌اند. این افراد با گفتار، عمل و اعتقادی راستین زندگی می‌کنند. به عنوان مثال، عبد اللَّه بن سلام و یارانش در این دسته قرار دارند. همچنین، عطا می‌گوید که چهل مرد از اهل نجران و سی و دو مرد از حبشه و هشت مرد از روم نیز که پیروان عیسی (ع) بودند، به پیامبر اسلام (ص) ایمان آوردند. همچنین برخی از انصار مثل اسعد بن زراره و براء بن معرور و محمد بن مسلمة و محمود بن مسلمة و ابو قیس صرفه بن انس پیش از آمدن پیامبر، به توحید اعتقاد داشتند و اصول حنیفی را مراعات می‌کردند و وقتی پیامبر (ص) آمد، او را تصدیق و کمک کردند. آیه‌ای درباره ویژگی‌های آن‌ها آمده است که ذکر می‌کند: «آیات خدا را در نیمه‌های شب می‌خوانند و در حال سجده هستند». گفته شده که این نوع نماز به معنی خوابیدن است و در هیچ امتی پیش از این وجود نداشته است.
روی انّ النبی (ص) اخّر صلاة العشاء لیلة ثم خرج الی المسجد، فاذا الناس ینتظرونه، فقال: انه لیس احد من اهل الادیان یذکر اللَّه عزّ و جلّ فی هذا الوقت غیرکم. فانزل اللَّه هذه الآیة.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) نماز عشاء را به تأخیر انداخت و شب به مسجد رفت، در حالی که مردم در انتظار او بودند. او فرمود: هیچ‌کس از اهل ادیان دیگر در این زمان یاد خداوند عز و جل نمی‌کند جز شما. سپس خداوند این آیه را نازل کرد.
و گفته‌اند: مراد باین نماز است میان شام و خفتن، و فی ذلک ما
هوش مصنوعی: گفته شده است که منظور از این نماز، نمازی است که بین غروب آفتاب و خواب انجام می‌شود و در این مورد نکاتی وجود دارد.
قال النبی (ص): «من صلّی بعد المغرب ستّ رکعات و لم یتکلم فیما بینهنّ بسوء عدلن له بعبادة اثنتی عشرة سنة.»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «کسی که بعد از نماز مغرب شش رکعت نماز بخواند و بین آنها به بدی سخن نگوید، برای او به عنوان پاداش، مثل عبادت دوازده سال نوشته می‌شود.»
و قال: «من صلی بعد المغرب عشرین رکعة بنی اللَّه له بیتا فی الجنة.»
هوش مصنوعی: و گفت: «کسی که بعد از نماز مغرب بیست رکعت نماز بخواند، خداوند برای او در بهشت خانه‌ای خواهد ساخت.»
قوله تعالی: یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ یعنی بتوحید اللَّه. وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یعنی بالبعث الذی فیه جزاء الاعمال وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ یعنی بالایمان بمحمد (ص) وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ یعنی عن تکذیبه. وَ یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ یعنی فی شرائع الاسلام و الاعمال الصالحة وَ أُولئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ.
هوش مصنوعی: این آیه به ایمان به خدا و روز قیامت اشاره دارد و بر لزوم ایمان به پیامبر اسلام (ص) و نیکی‌ها تأکید می‌کند. همچنین، به نوعی از فعالیت‌های مثبت و پسندیده در زندگی اشاره دارد که شامل عمل به دستورات دین و پرهیز از کارهای ناپسند است و بیان می‌کند که این افراد از خوبان و صالحان هستند.
وَ ما یَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَلَنْ یُکْفَرُوهُ الایة... حمزه و علی و حفص هر دو حرف بیا خوانند، سخن بامّة قائمة برند، و این صفت ایشان کنند. و باقی بتا خوانند. چون‌ بتا خوانی خطاب با همه امّت بود. فَلَنْ یُکْفَرُوهُ هم چنانست که گفت: فَلا کُفْرانَ لِسَعْیِهِ. کفران در لغت عرب پاداش نیکی باز گرفتن، و سپاس نداشتن، و نعمت بازنگفتن و باز ننمودن. میگوید عزّ اسمه: بنزدیک من نیکوکاران را ناسپاسی نیست یعنی پاداش باز گرفتن نیست. جای دیگر ازین گشاده‌تر گفت: وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ و وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ و وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ. خبر می‌دهد که عمل نیکوکاران ضایع نیست، و ازیشان ثواب بازگرفتن نیست، نظیره قوله تعالی: إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا و إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ. بخلاف اعمال کفار که همه حابط است، و ثواب ازیشان دریغ. و هو المشار الیه بقوله تعالی: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا الآیة، و بقوله تعالی: وَ قَدِمْنا إِلی‌ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً الآیة وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالْمُتَّقِینَ ای علیم بما فی القلوب من التقوی، فقد یظهر التقوی من لیس له التقوی.
هوش مصنوعی: هر کار نیک که انجام دهند، از آن بی‌پاسخی نخواهند داشت. حمزه، علی و حفص هر یک به شیوه‌ای خاص این مطلب را خوانده‌اند و این ویژگی آنان است. سایرین به شیوه دیگری آن را می‌خوانند. در این بحث، اشاره به این است که خداوند هیچ کار نیکی را ناچیز نمی‌شمارد و پاداش آن را کتمان نمی‌کند. در زبان عربی، کفران به معنای عدم شکرگزاری و بازستاندن پاداش نیکی است. خداوند می‌فرماید که نزد او، نیکوکاران مورد بی‌لطفی قرار نخواهند گرفت. در جاهای دیگری هم بیان کرده که هر چیزی که از شما خرج شود، به شما بازپرداخت خواهد شد و شما مورد ظلم قرار نخواهید گرفت. کارهای نیک از کسی ضایع نخواهد شد و پاداشی از آن‌ها گرفته نخواهد شد، بر خلاف اعمال کفّار که همه نابود و بی‌ثمر است. خداوند از اعمال مؤمنان آگاه است و آنچه در دل‌ها وجود دارد را می‌داند، حتی اگر شخصی در ظاهر تقوا نداشته باشد.
قوله: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ الآیة... مثل این آیت در اول سوره، شرح آن رفت. اما آوردن این آیت درین موضع حکمتی در آن است: یعنی که در آیت پیش گفت هر چه کنید از نیکی و هزینه پاداش آن به نیکی یابید، پس درین آیت بیان کرد که این حکم نه هر جای بود و نه هر کسی راست، که ایمان قرین انفاق باید تا ثواب یابد. اما اگر کفر قرین آن بود اگر هر چه دارد بدهد از اموال و فرزندان، هیچ بکار نیاید و وی را از آتش نرهاند. و هو المشار الیه بقوله تعالی: ما أَغْنی‌ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ، و بقوله: ما أَغْنی‌ عَنِّی مالِیَهْ.
هوش مصنوعی: در این بخش اشاره شده که کسانی که به کفر گرایش دارند، ثروت و دارایی‌هایشان برایشان کارایی نخواهد داشت. در آیاتی که در ابتدا آمده، تأکید شده که هر عمل نیکو و هر هزینه‌ای که در راه خوبی‌ها صورت گیرد، پاداشی در پی خواهد داشت. اما در اینجا بیان می‌شود که این حکم تنها شامل افرادی می‌شود که ایمان دارند و با انفاق همراه است. اگر کسی به کفر گرایش داشته باشد، حتی اگر تمام اموال و فرزندانش را انفاق کند، برایش مفید نخواهد بود و نمی‌تواند او را از عذاب نجات دهد. بنابراین، این آیات به طور واضح نشان می‌دهند که ایمان و نیکی باید در کنار یکدیگر وجود داشته باشند تا پاداشی دریافت شود.