گنجور

۱۴ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ الآیة... این آیت هم در شأن جهودان است، و حکایت از قول ایشان که یکدیگر را وصیّت کردند و گفتند: وَ لا تُؤْمِنُوا ای لا تصدّقوا و لا تفرّقوا ب أَنْ یُؤْتی‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِیتُمْ من العلم و الکتاب و الحکمة و الحجّة و المنّ و السّلوی و الفضائل و الکرامات، إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ الیهودیّة، و قام بشرائعه، و صلّی الی قبلتکم. میگوید: اقرار مدهید و استوار مدارید که کسی را آن فضائل و کرامات و علم و حکمت دهند که شما را دادند، مگر کسی که هم دین و هم کیش شما باشد. ابن کثیر أَنْ یُؤْتی‌ أَحَدٌ ممدود خواند بر معنی استفهام. یعنی که: هرگز بود که او را آن دهند که شما را دادند؟ و از شواذّ قراءة است «ان یؤت احد» بکسر الف، و معنی آنست که: هیچ کس را جز از هم دینان خویش استوار مگیرید، اگر کسی را چنان دهند که شما را دادند. و درین همه وجوه این «احد» محمد (ص) است و این «ما» تورات، است و آن «مثل» قرآن، و آنچه گفت: قُلْ إِنَّ الْهُدی‌ هُدَی اللَّهِ عارض است در میان گفت جهودان، و معنی آن ردّ جهودانست، و تکذیب گفت ایشان. یعنی که آن علم و حکمت و دین و هدایت که دعوی میکنید، نه آن شما است که آن خداست و عطاء وی است، آن را دهد که خود خواهد.

أَوْ یُحاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ این هم از سخن جهودان است، یعنی: و لا تؤمنوا بان یحاجّوکم عند ربّکم، لانّکم اصحّ دینا منهم، فلا یکون لهم الحجّة علیکم. میگوید: استوار مدارید که ایشان فردا بنزدیک خدا با شما حجّت گیرند، از بهر آنکه دین شما راست ترست، و حجّت شما قوی‌تر، و ایشان را بر شما حجّت نه. ابن جریح گفت: معنی آیت آنست که جهودان سفله خویش را میگفتند که جز هم دینان خویش را تصدیق مکنید و استوار مگیرید. نباید که کسی دیگر را آن دهند که شما را دادند، پس چه فضل بود شما را بر ایشان، چون ایشان آن دانند که شما دانید؟ و آن گه فردا بنزدیک خدا با شما حجّت گیرند و گویند: دین ما شناختید و بدرستی آن اقرار دادید، مکنید ایشان را تصدیق تا امروز بعلم چون شما نباشند، و فردا بنزدیک خدا بر شما حجّت نیارند. پس ربّ العالمین بجواب ایشان گفت ردّا علیهم و تکذیبا لهم. قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ. ای محمد (ص)، گوی ایشان را که افزونی در علم و حکمت، و این فضل و کرامت در ید خدا است، آن کس را دهد که خود خواهد.

یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ رحمت اینجا قرآن و اسلام است بر قول ابن عباس، و نبوّت است بر قول ربیع و حسن و مجاهد. و گفته‌اند که: «حسنی» است در آن آیت که گفت: إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌. و گفته‌اند که: این رحمت که قومی را مخصوص است آنست که خواصّ بندگان خود را بحقائق و لطائف سخن خود راه نمود، تا بتوقیر و تعظیم فرا سر آن شدند، و همگی خویش فرا آن دادند، و بسمع حقیقت نیوشیدند. ربّ العزّت ایشان را در آن بستود و بپسندید، گفت: وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ، و الی هذا المعنی‌

اشار النبی (ص): انّ من العلم کهیئة المکنون لا یعرفه الّا العلماء باللَّه عزّ و جلّ فاذا نطقوا به لم ینکره الّا اهل العزّة باللَّه عزّ و جلّ.

وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ یعنی علی المؤمنین. این فضل همان احسان است که در آن آیت گفت: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ عدل آنست که عطا بقدر استحقاق بنده دهد، و فضل آنست که بقدر استحقاق بر افزاید، و بکرم خود فراخ بنوازد.

وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ الآیة... این آیت در ذمّ قومی آمده از اهل کتاب که ایشان با مسلمانان در معاملت بدسازی میکردند و فام دیر باز میدادند، و امانت دیر باز میگزاردند، و با ایشان خیانت و معاملت بد روا میداشتند، و میگفتند: ما در کار عرب نه مخاطب‌ایم نه معاتب. و در نمودن اذی ایشان بزه‌ای نمیدیدند. ربّ العالمین این آیت فرو فرستاد بجواب ایشان: وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ میگوید: از اهل تورات کس است که اگر قنطاری مال بامانت نزدیک وی نهی آن مال با تو دهد، و این عبد اللَّه بن سلام است که هزار و دویست اوقیه زر بامانت بوی دادند آن امانت بشرط خویش و ذمّت خویش باز گزارد.

وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ این یکی فنحاص بن عازورا است، یک دینار بودیعت باو دادند در آن خیانت کرد. یؤده و لا یؤده بجزم هاء قراءة ابو عمرو و حمزه و ابو بکر است. فراء گفت: این مذهب بعضی عرب است که جزم در «ها» روا دارند چون ما قبل آن متحرّک باشد.

إِلَّا ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً یعنی بالتّقاضی و المطالبة و بالاجتماع معه، فان انظره و اخّره انکره. ذلِکَ بِأَنَّهُمْ ای ذلک الاستحلال و الخیانة بانّهم یقولون: لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ امّیّان در قرآن عرب‌اند که ایشان قومی بودند بی‌کتاب. میگوید: آن استحلال و خیانت ایشان بآنست که میگویند: در کار عرب بر ما ملامت و عتاب نیست، و اموال ایشان ما را مباح است، که نه هم دین مااند و نه کتاب ما ایشان را حرمتی اثبات کرده، ربّ العالمین ایشان را دروغ‌زن کرد بآنچه دعوی کردند که در کتاب ما مال عرب ما را مباح است و بازگرفتن امانت ایشان ما را رواست.

گفت: وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ بر خدای می دروغ گویند این جهودان، که امانت در همه ملّتها و شریعتها بازدادنی و گزاردنی است. آن روز که این آیت فرو آمد مصطفی (ص) گفت: «کذب اعداء اللَّه، ما من شی‌ء فی الجاهلیة الّا و هو تحت قدمی الّا الامانة فانّها مؤدّاة الی البرّ و الفاجر».

و قال علی بن ابی طالب (ع) «ادّوا الامانة و لو الی قاتل اولاد الانبیاء»

و مردی از ابن عباس پرسید که: ما را در غزاها که پیش آید با اهل کتاب و اهل ذمّت بگذریم، و باشد که از ایشان طعام بستانیم و مرغ خانه گیریم، فتوی چه دهی؟ ابن عباس گفت: روا نباشد بعد از اداء جزیه الّا بطیب نفس منهم، مگر که برضاء و خوش دلی ایشان باشد. آن گه این آیت بر خواند: ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ، وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.

پس ربّ العالمین آنچه گفتند: لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ بر ایشان رد کرد و گفت: بَلی‌ یعنی بلی علیهم سبیل فی ذلک. بلی وقف است وقفی تمام.

آن گه بر سبیل ابتدا گفت: مَنْ أَوْفی‌ بِعَهْدِهِ، اوفی لغت حجاز است و وفی لغت نجد، و معنی هر دو یکی است. میگوید: هر که بوفاء عهد باز آید آن عهد که بر او گرفتند در تورات از ایمان آوردن به محمد (ص) و استوار گرفتن قرآن، و گزاردن امانت، و اتَّقی‌... آن گه از کفر و خیانت و شکستن عهد بپرهیزید، هر که این کند از متّقیان باشد. فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ خدای متّقیان را دوست دارد، درین آیت اشارتست که ربّ العزّت جهودان را بهیچ وجه دوست ندارد، که ایشان بوفاء عهد باز نیامدند، وز محارم پرهیز نکردند، پس ایشان را از تقوی نصیب نیست، و آن کس که متّقی نیست بحکم این آیت، اللَّه دوست وی نیست. قوله: إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا کلبی و عکرمه گفتند: این آیت هم در شأن جهودان آمد، علماء و احبار ایشان که از رؤساء و مهتران خویش چون کعب اشرف و حیی اخطب رشوت میستدند، تا کار رسول خدا (ص) می‌پوشیده داشتند بر علم خویش، و تبدیل و تحریف در نعت و صفت وی آوردند، و سوگندان بدروغ در آن یاد میکردند، که این تورات است و از نزدیک خدا است. ربّ العالمین گفت: أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ الآیة... ابن جریح گفت: سبب نزول این آیت آن بود که اشعث بن قیس ضیعتی داشت و دیگری بر وی دعوی کرد بآن ضیعت. مصطفی (ص) از وی بیّنت خواست، گواهان نداشت. بر اشعث سوگندان عرض کرد. اشعث همّت کرد که سوگند خورد. ربّ العالمین این آیت فرو فرستاد. مصطفی (ص) بر وی خواند. اشعث نکول کرد از سوگند و گفت: «اشهد اللَّه و اشهدکم انّ خصمی صادق» آن ضیعت بخصم خویش تسلیم کرد، و نیز از زمین خویش در آن افزود.

آن گه مصطفی (ص) گفت: «من اقتطع حقّ امرئ مسلم بیمینه فقد اوجب اللَّه له النّار و حرّم علیه الجنّة». فقال له رجل و ان کان شیئا یسیرا، فقال: «و ان کان قضیبا من اراک».

و عن ابی هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «ثلاثة لا یکلّمهم اللَّه یوم القیامة و لا یزکّیهم و لهم عذاب الیم: رجل بایع اماما لا یبایعه الّا للدنیا، ان اعطاه منها ما یرید و فی له و الّا لم یف له، و رجل بایع رجلا سلعة بعد العصر فحلف باللَّه لقد اعطی بها کذا و کذا فصدّقه فاخذها و لم یعط بها، قال و رجل علی فضل ماء بالطریق یمنعه ابن السبیل».

و روی: ثلاثة لا یکلّمهم اللَّه یوم القیامة و لا ینظر الیهم و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم، قیل یا رسول اللَّه من هم خابوا و خسروا؟ فقال: المسبل و المنّان و المنفق سلعته بالحلف کاذبا.

و روی: ثلاثة لا یکلمهم اللَّه یوم القیامة و لا یزکّیهم و لهم عذاب الیم: شیخ زان، و ملک کذّاب، و عامل مستکبر.

مفسران گفتند، در معنی و لا یکلّمهم اللَّه یعنی بکلام یسرّهم، و لا ینظر الیهم نظر الرّحمة. میگوید: اللَّه با ایشان سخن نگوید، سخنی که بآن شاد شوند، و بایشان ننگرد بنظر رحمت، اما بنظر سخط نگرد، و با ایشان سخنی که غمناک شوند و ببدی افتند گوید، که جای دیگر گفته است: فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ و در خبر است که با یکی گوید: «الیوم انساک کما نسیتنی»

وَ لا یُزَکِّیهِمْ و ایشان را تزکیه نکنند نه در دنیا نه در عقبی. تزکیة دنیا آن باشد که بنده را توفیق طاعت دهد، و در آنچه صلاح وی در آنست و بصیرت وی بآن افزاید، ارشاد کند. و تزکیة عقبی آنست که وی را ثواب دهد، و بسعادت ابد رساند. و این همه از کافران ممنوع است.

آن گه گفت: وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ یعنی که عقوبت ایشان نه خود اینست که این کرامتها از ایشان ممنوع است که با آن عذاب دردناک است.

وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ این هم در شأن جهودان است و ذمّ ایشان. در آیت اوّل ذمّ ایشان کرد ببی وفایی و شکستن پیمان اللَّه، و درین آیت ذمّ کرد ایشان را بدروغ گفتن بر اللَّه. میگوید: از ایشان گروهی‌اند که زبان خویش از راه صواب بر میگردانند، و از بر خویش چیزی می‌نهند، و نبشته‌ای میسازند، تا شما پندارید که آن از تورات است.

یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ کتاب اینجا فرا ساخته و نبشته ایشان است نه تورات، همان که جای دیگر گفت: فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ. امّا آن دیگر کتاب که گفت: لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ این یکی تورات است.

ربّ العالمین گفت: وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ آن کتاب اول نه این کتاب ثانی است.

یعنی که آن دروغ بر ساخته ایشان، نه تورات منزلست.

تا اینجا بتعریض گفتند و بتعریض جواب شنیدند، آن گه بآشکارا و تصریح گفتند: هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ. ربّ العالمین بتصریح جواب ایشان داد: «و ما هو من عند اللَّه»، تا معلوم گردد که ایشان هم بتعریض و هم بتصریح بر خدای دروغ میگفتند.

و درین سخن دلالت است که دروغ گفتن بتعریض هم چون دروغ گفتن بتصریح است، هر دو ناپسندیده و نکوهیده.

آن گه گفت: «وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ» یعنی که نه خود این دروغ گفتند که درین آیت است که ایشان در عموم احوال و اوقات بر خدای دروغ میگویند، و خود میدانند که دروغ زنان‌اند. پس در آن دروغ نه معذورانند که نه از گمانست بلکه بقصد و تعمّد ایشانست. و قد قال اللَّه تعالی فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ و قال النّبیّ (ص): «من کذب علیّ متعمّدا فلیتبوّأ مقعده من النّار».

۱۴ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ لا تُؤْمِنُوا استوار مگیرید إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ مگر هم‌دینان خویش را، قُلْ إِنَّ الْهُدی‌ هُدَی اللَّهِ گوی یا محمد (ص) که: دین دین خدایست، و راه نمونی راه نمونی وی، أَنْ یُؤْتی‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِیتُمْ استوار مگیرید که هیچکس را آن دهند که شما را دادند أَوْ یُحاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ و استوار مگیرید که ایشان فردا بنزدیک خداوند شما حجّت آرند بر شما قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ گوی یا محمد (ص) که این افزونی و برتری خلق را بر یکدیگر بدست خداست، یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ میدهد او را که خود خواهد، وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ (۷۳) و خدای فراخ‌دار، فراخ‌بخش، فراخ‌توان است، بسزایها دانا.۱۴ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ بعضی مفسّران گفتند: این خطاب خدای با مسلمانان است، و نواخت اهل معرفت و ایمانست، و منّت نهادن خدای در دین اسلام بر ایشان است. و آن گه این خطاب را دو طریق است: از یک روی خطابست با عامّه مؤمنان این امّت، و از یک روی خطاب عارفانست و خواصّ اهل طریقت. وجه اوّل آنست که: یا معشر المسلمین گمان مبرید و استوار مدارید که کسی را آن دهند که شما را دادند، چون دین اسلام دینی نه، و شما را دادند. چون قرآن کتابی نه، و شما را دادند. چون محمد (ص) پیغامبری نه، و شما راست. چون کعبه قبله‌ای نه، و شما راست. چون ماه رمضان ماهی نه، و شما راست. چون روز آدینه روزی نه، و شما راست. همه شرعها منسوخ شرع شما و همه عقدها منسوخ عقد شما، همه کمال دین و شریعت و جمال حقیقت و طریقت در عهد شما. و ذلک فی قوله تعالی: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ الآیة... این آیت هم در شأن جهودان است، و حکایت از قول ایشان که یکدیگر را وصیّت کردند و گفتند: وَ لا تُؤْمِنُوا ای لا تصدّقوا و لا تفرّقوا ب أَنْ یُؤْتی‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِیتُمْ من العلم و الکتاب و الحکمة و الحجّة و المنّ و السّلوی و الفضائل و الکرامات، إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ الیهودیّة، و قام بشرائعه، و صلّی الی قبلتکم. میگوید: اقرار مدهید و استوار مدارید که کسی را آن فضائل و کرامات و علم و حکمت دهند که شما را دادند، مگر کسی که هم دین و هم کیش شما باشد. ابن کثیر أَنْ یُؤْتی‌ أَحَدٌ ممدود خواند بر معنی استفهام. یعنی که: هرگز بود که او را آن دهند که شما را دادند؟ و از شواذّ قراءة است «ان یؤت احد» بکسر الف، و معنی آنست که: هیچ کس را جز از هم دینان خویش استوار مگیرید، اگر کسی را چنان دهند که شما را دادند. و درین همه وجوه این «احد» محمد (ص) است و این «ما» تورات، است و آن «مثل» قرآن، و آنچه گفت: قُلْ إِنَّ الْهُدی‌ هُدَی اللَّهِ عارض است در میان گفت جهودان، و معنی آن ردّ جهودانست، و تکذیب گفت ایشان. یعنی که آن علم و حکمت و دین و هدایت که دعوی میکنید، نه آن شما است که آن خداست و عطاء وی است، آن را دهد که خود خواهد.
هوش مصنوعی: این آیه به نحله یهود اشاره دارد و نشان می‌دهد که آنان به یکدیگر توصیه کرده‌اند که تنها به کسانی ایمان بیاورند که از دین آن‌ها پیروی می‌کنند. این توصیه به این معنی است که اگر کسی بخواهد به علم، کتاب، حکمت و دیگر فضائل دست یابد، باید از دین یهود پیروی کند و طبق احکام آن‌ها عمل کند. آنان تأکید می‌کنند که هیچ کس نباید به کسی اعتبار بدهد که از دین آن‌ها نیست و به او فضائل و برکات خاصی بدهد. برخی تفاسیر این کلام را به گونه‌ای بیان کرده‌اند که این «کسی» که مورد اشاره است، پیامبر اسلام (ص) و «ما»ی مورد اشاره به تورات مرتبط است. به طور کلی، این سخنان یهودیان به نوعی رد ادعای آن‌هاست و می‌گوید که علم و هدایت واقعی از آن خداست و او تنها به دلخواه خود آن را به هر کس که بخواهد عطا می‌کند.
أَوْ یُحاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ این هم از سخن جهودان است، یعنی: و لا تؤمنوا بان یحاجّوکم عند ربّکم، لانّکم اصحّ دینا منهم، فلا یکون لهم الحجّة علیکم. میگوید: استوار مدارید که ایشان فردا بنزدیک خدا با شما حجّت گیرند، از بهر آنکه دین شما راست ترست، و حجّت شما قوی‌تر، و ایشان را بر شما حجّت نه. ابن جریح گفت: معنی آیت آنست که جهودان سفله خویش را میگفتند که جز هم دینان خویش را تصدیق مکنید و استوار مگیرید. نباید که کسی دیگر را آن دهند که شما را دادند، پس چه فضل بود شما را بر ایشان، چون ایشان آن دانند که شما دانید؟ و آن گه فردا بنزدیک خدا با شما حجّت گیرند و گویند: دین ما شناختید و بدرستی آن اقرار دادید، مکنید ایشان را تصدیق تا امروز بعلم چون شما نباشند، و فردا بنزدیک خدا بر شما حجّت نیارند. پس ربّ العالمین بجواب ایشان گفت ردّا علیهم و تکذیبا لهم. قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ. ای محمد (ص)، گوی ایشان را که افزونی در علم و حکمت، و این فضل و کرامت در ید خدا است، آن کس را دهد که خود خواهد.
هوش مصنوعی: این جمله از جانب یهودیان است که به دیگران می‌گویند در نزد خدا با شما استدلال نکنند، زیرا دین شما از دین آن‌ها راست‌تر و استحکام بیشتری دارد و لذا‌ هیچ‌گونه استدلال و دلیلی بر حقانیت خود بر شما ندارند. آن‌ها به پیروان خود می‌گفتند که نباید به غیر از هم‌مذهب‌های خود اعتماد کنند و از دیگران پیروی نکنند، زیرا اگر آن‌ها در دانایی و ایمان شما را شایسته تصور کنند، فردا در محضر خدا نمی‌توانند بر شما استدلال کنند. در پاسخ به این ادعا خداوند فرمود که فضل و کرامت در دست خداست و او به هرکس که بخواهد عطا می‌کند. ای محمد (ص)، به آن‌ها بگو که علم و حکمت از آن خداست و او به هرکسی که بخواهد این نعمت را می‌دهد.
یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ رحمت اینجا قرآن و اسلام است بر قول ابن عباس، و نبوّت است بر قول ربیع و حسن و مجاهد. و گفته‌اند که: «حسنی» است در آن آیت که گفت: إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی‌. و گفته‌اند که: این رحمت که قومی را مخصوص است آنست که خواصّ بندگان خود را بحقائق و لطائف سخن خود راه نمود، تا بتوقیر و تعظیم فرا سر آن شدند، و همگی خویش فرا آن دادند، و بسمع حقیقت نیوشیدند. ربّ العزّت ایشان را در آن بستود و بپسندید، گفت: وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ، و الی هذا المعنی‌
هوش مصنوعی: خداوند رحمت خود را به هر کس که بخواهد می‌دهد. در این جا رحمت به معنای قرآن و اسلام است، بر اساس نظر ابن عباس، و نبوّت از دیدگاه ربیع، حسن و مجاهد. همچنین گفته شده که "حسنی" نیز در این آیه وجود دارد که می‌فرماید: "کسانی که رحمت و نعمت‌ ما پیشی گرفته است". این رحمت که به گروهی خاص تعلق دارد، به آن معناست که خداوند بندگان خاص خود را به حقایق و نکات ظریف سخن خود آشنا کرده است. این بندگان به احترام و عظمت این حقایق پی برده و خود را به بندگی و اطاعت فراخوانده‌اند و به حقیقت گوش فرا داده‌اند. خداوند عزت آنها را ستوده و پسندیده است و می‌فرماید: "و این را گوش‌های آگاه درمی‌یابند".
اشار النبی (ص): انّ من العلم کهیئة المکنون لا یعرفه الّا العلماء باللَّه عزّ و جلّ فاذا نطقوا به لم ینکره الّا اهل العزّة باللَّه عزّ و جلّ.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: برخی از دانش‌ها همچون گنجینه‌ای پنهان هستند که فقط عالمان به خداوند، دانسته و می‌شناسند. زمانی که این عالمان از آن دانش صحبت کنند، تنها کسانی که بر خودشان مغرورند و به خداوند، عزت و بزرگی نمی‌دهند، آن را انکار می‌کنند.
وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ یعنی علی المؤمنین. این فضل همان احسان است که در آن آیت گفت: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ عدل آنست که عطا بقدر استحقاق بنده دهد، و فضل آنست که بقدر استحقاق بر افزاید، و بکرم خود فراخ بنوازد.
هوش مصنوعی: خداوند صاحب نعمت‌های بزرگ است، و این نعمت‌ها شامل مؤمنان می‌شود. این نعمت همان احسان است که در آیه‌ای گفته شده: خداوند به عدل و احسان فرمان می‌دهد. عدل به معنای این است که خداوند به هر کس بر اساس شایستگی‌اش عطا می‌کند، اما فضل یعنی اینکه او بیشتر از آنچه شایسته است به بندگانش می‌دهد و با کرم و محبت خود به آن‌ها نعمت می‌بخشد.
وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ الآیة... این آیت در ذمّ قومی آمده از اهل کتاب که ایشان با مسلمانان در معاملت بدسازی میکردند و فام دیر باز میدادند، و امانت دیر باز میگزاردند، و با ایشان خیانت و معاملت بد روا میداشتند، و میگفتند: ما در کار عرب نه مخاطب‌ایم نه معاتب. و در نمودن اذی ایشان بزه‌ای نمیدیدند. ربّ العالمین این آیت فرو فرستاد بجواب ایشان: وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ میگوید: از اهل تورات کس است که اگر قنطاری مال بامانت نزدیک وی نهی آن مال با تو دهد، و این عبد اللَّه بن سلام است که هزار و دویست اوقیه زر بامانت بوی دادند آن امانت بشرط خویش و ذمّت خویش باز گزارد.
هوش مصنوعی: در این آیه به نقد گروهی از اهل کتاب پرداخته شده است که با مسلمانان بدرفتاری می‌کردند و به عهد و سوگند خود پایبند نبودند. آن‌ها خیانت کرده و در معاملات خود نادرستی نشان می‌دادند و به خود می‌گفتند که ما در کار عرب‌ها هیچ مسئولیتی نداریم و در اذیت کردن آن‌ها مشکلی نمی‌بینند. اما خداوند در پاسخ به این رفتارشان می‌گوید که با وجود چنین افرادی در اهل کتاب، کسانی هم هستند که اگر امانتی به آن‌ها بسپارید، به درستی آن را برمی‌گردانند. از جمله این افراد، عبد اللَّه بن سلام است که بیش از هزار اوقیه طلا را به درستی بازگردانده است.
وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ این یکی فنحاص بن عازورا است، یک دینار بودیعت باو دادند در آن خیانت کرد. یؤده و لا یؤده بجزم هاء قراءة ابو عمرو و حمزه و ابو بکر است. فراء گفت: این مذهب بعضی عرب است که جزم در «ها» روا دارند چون ما قبل آن متحرّک باشد.
هوش مصنوعی: در میان مردم، افرادی وجود دارند که اگر به آن‌ها یک دینار امانت بسپاری، این پول را به تو برنمی‌گردانند. به عنوان مثال، فنحاص بن عازورا چنین شخصی بود که با او یک دینار امانت گذاشتند و او در آن خیانت کرد. در مورد فعل «یؤده» دو قرائت وجود دارد: یکی با جزم و دیگری بدون جزم برای حرف «ها»، که قرائت‌های ابو عمرو، حمزه و ابو بکر استفاده می‌کنند. فراء نیز اشاره کرده که برخی از عرب‌ها در این مورد جزم را جایز می‌دانند به شرطی که قبل از آن حرف متحرک باشد.
إِلَّا ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً یعنی بالتّقاضی و المطالبة و بالاجتماع معه، فان انظره و اخّره انکره. ذلِکَ بِأَنَّهُمْ ای ذلک الاستحلال و الخیانة بانّهم یقولون: لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ امّیّان در قرآن عرب‌اند که ایشان قومی بودند بی‌کتاب. میگوید: آن استحلال و خیانت ایشان بآنست که میگویند: در کار عرب بر ما ملامت و عتاب نیست، و اموال ایشان ما را مباح است، که نه هم دین مااند و نه کتاب ما ایشان را حرمتی اثبات کرده، ربّ العالمین ایشان را دروغ‌زن کرد بآنچه دعوی کردند که در کتاب ما مال عرب ما را مباح است و بازگرفتن امانت ایشان ما را رواست.
هوش مصنوعی: این متن بیان می‌کند که وقتی فردی بر اصولی ثابت قدم است، باید به طور مستمر از آن اصول دفاع کند و در تعامل با دیگران با احترام و انصاف رفتار کند. اگر شخصی به او بی‌توجهی کند یا او را تحقیر کند، این رفتار ناپسند است. در ادامه، اشاره می‌شود که برخی به این توهم گرفتارند که در مورد قوم عرب، هیچ مسئولیتی بر دوش آن‌ها نیست و بنابراین می‌توانند اموال آن‌ها را به راحتی تصرف کنند. این افراد ادعا می‌کنند که چون عرب‌ها بدون کتاب هستند، از نظر دینی بر آن‌ها هیچ حقی ندارند و به همین دلیل بر خود اجازه می‌دهند که به اموال آن‌ها دست درازی کنند، اما این ادعا نادرست و دروغین است.
گفت: وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ بر خدای می دروغ گویند این جهودان، که امانت در همه ملّتها و شریعتها بازدادنی و گزاردنی است. آن روز که این آیت فرو آمد مصطفی (ص) گفت: «کذب اعداء اللَّه، ما من شی‌ء فی الجاهلیة الّا و هو تحت قدمی الّا الامانة فانّها مؤدّاة الی البرّ و الفاجر».
هوش مصنوعی: می‌گویند که یهودیان درباره خدا دروغ می‌گویند، و در حالی این کار را می‌کنند که به حقیقت آگاه هستند. امانت‌داری در تمامی ملت‌ها و دین‌ها وظیفه‌ای است که باید رعایت شود. زمانی که این آیه نازل شد، پیامبر اسلام (ص) فرمود: «دشمنان خدا دروغ می‌گویند، هیچ چیزی در زمان جاهلیت نیست مگر اینکه زیر پا گذاشته شده، جز امانت که باید به درستی به صاحبانش بازگردانده شود، چه فرد نیکوکار باشد و چه گناهکار.»
و قال علی بن ابی طالب (ع) «ادّوا الامانة و لو الی قاتل اولاد الانبیاء»
هوش مصنوعی: علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) فرمودند: «امانت را ادا کنید، حتی اگر به قاتل فرزندان پیامبران باشد.»
و مردی از ابن عباس پرسید که: ما را در غزاها که پیش آید با اهل کتاب و اهل ذمّت بگذریم، و باشد که از ایشان طعام بستانیم و مرغ خانه گیریم، فتوی چه دهی؟ ابن عباس گفت: روا نباشد بعد از اداء جزیه الّا بطیب نفس منهم، مگر که برضاء و خوش دلی ایشان باشد. آن گه این آیت بر خواند: ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ، وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.
هوش مصنوعی: مردی از ابن عباس درباره تعامل با اهل کتاب و اهل ذمه در زمان جنگ سوال کرد و اینکه آیا می‌توانیم از آن‌ها غذا بگیریم یا مرغ خانگی خریداری کنیم. ابن عباس پاسخ داد که بعد از پرداخت جزیه، این کار فقط با رضایت و خوشنودی آن‌ها جایز است. سپس آیاتی را خواند که به این موضوع اشاره دارد.
پس ربّ العالمین آنچه گفتند: لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ بر ایشان رد کرد و گفت: بَلی‌ یعنی بلی علیهم سبیل فی ذلک. بلی وقف است وقفی تمام.
هوش مصنوعی: پس پروردگار عالم آنچه را که درباره‌ی امی‌ها گفتند، رد کرد و اعلام کرد که بر آنها راهی هست. به عبارت دیگر، این امر کاملاً درست است و به نوعی معتبر و نهایی خواهد بود.
آن گه بر سبیل ابتدا گفت: مَنْ أَوْفی‌ بِعَهْدِهِ، اوفی لغت حجاز است و وفی لغت نجد، و معنی هر دو یکی است. میگوید: هر که بوفاء عهد باز آید آن عهد که بر او گرفتند در تورات از ایمان آوردن به محمد (ص) و استوار گرفتن قرآن، و گزاردن امانت، و اتَّقی‌... آن گه از کفر و خیانت و شکستن عهد بپرهیزید، هر که این کند از متّقیان باشد. فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ خدای متّقیان را دوست دارد، درین آیت اشارتست که ربّ العزّت جهودان را بهیچ وجه دوست ندارد، که ایشان بوفاء عهد باز نیامدند، وز محارم پرهیز نکردند، پس ایشان را از تقوی نصیب نیست، و آن کس که متّقی نیست بحکم این آیت، اللَّه دوست وی نیست. قوله: إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا کلبی و عکرمه گفتند: این آیت هم در شأن جهودان آمد، علماء و احبار ایشان که از رؤساء و مهتران خویش چون کعب اشرف و حیی اخطب رشوت میستدند، تا کار رسول خدا (ص) می‌پوشیده داشتند بر علم خویش، و تبدیل و تحریف در نعت و صفت وی آوردند، و سوگندان بدروغ در آن یاد میکردند، که این تورات است و از نزدیک خدا است. ربّ العالمین گفت: أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ الآیة... ابن جریح گفت: سبب نزول این آیت آن بود که اشعث بن قیس ضیعتی داشت و دیگری بر وی دعوی کرد بآن ضیعت. مصطفی (ص) از وی بیّنت خواست، گواهان نداشت. بر اشعث سوگندان عرض کرد. اشعث همّت کرد که سوگند خورد. ربّ العالمین این آیت فرو فرستاد. مصطفی (ص) بر وی خواند. اشعث نکول کرد از سوگند و گفت: «اشهد اللَّه و اشهدکم انّ خصمی صادق» آن ضیعت بخصم خویش تسلیم کرد، و نیز از زمین خویش در آن افزود.
هوش مصنوعی: در ابتدا گفته شده است که کسی که به پیمان خود وفا کند، مورد محبت خداوند قرار می‌گیرد. این وفای به عهد در قرآن و تورات به ایمان آوردن به پیامبر اسلام و رعایت امانت‌ها و پرهیز از کفر و خیانت اشاره دارد. درنتیجه، کسانی که از این اصول پیروی می‌کنند، متقی محسوب می‌شوند و خداوند نیز آن‌ها را دوست دارد. در مقابل، کسانی که به عهد خود وفا نمی‌کنند، از رحمت الهی دور هستند. از سوی دیگر، آیه‌ای دیگر به قوم یهود اشاره دارد که برخی از علمای آن‌ها به خاطر منافع شخصی، تلاش می‌کردند تا حقایق مربوط به پیامبر اسلام را نادیده بگیرند و به دقت دین خود را تغییر دهند. در نهایت، این آیات نشان می‌دهند که کسانی که به خاطر منافع دنیوی به عهد خداوند خیانت می‌کنند، در آخرت هیچ بهره‌ای نخواهند داشت. در روایت دیگری گفته شده که شخصی به نام اشعث بن قیس از مصطفی (ص) درخواست کرد تا در موضوع مالیاتی که بر او بود، به او کمک شود. او گواهی نداشت و وقتی خواسته شد سوگند بخورد، از ادای سوگند سرباز زد و در عوض به صداقت خود اعتراف کرد و زمینش را به حریفش داد.
آن گه مصطفی (ص) گفت: «من اقتطع حقّ امرئ مسلم بیمینه فقد اوجب اللَّه له النّار و حرّم علیه الجنّة». فقال له رجل و ان کان شیئا یسیرا، فقال: «و ان کان قضیبا من اراک».
هوش مصنوعی: سپس مصطفی (ص) فرمود: «هر کس حق یک مسلمان را به ناحق بگیرد، خداوند او را به آتش جهنم سزاوار می‌سازد و به بهشت راه نخواهد یافت». مردی از جمع پرسید: «حتی اگر این حق چیز کمی باشد؟» ایشان پاسخ داد: «حتی اگر تنها یک شاخه از درخت اراک باشد».
و عن ابی هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «ثلاثة لا یکلّمهم اللَّه یوم القیامة و لا یزکّیهم و لهم عذاب الیم: رجل بایع اماما لا یبایعه الّا للدنیا، ان اعطاه منها ما یرید و فی له و الّا لم یف له، و رجل بایع رجلا سلعة بعد العصر فحلف باللَّه لقد اعطی بها کذا و کذا فصدّقه فاخذها و لم یعط بها، قال و رجل علی فضل ماء بالطریق یمنعه ابن السبیل».
هوش مصنوعی: سه دسته از مردم هستند که در روز قیامت خداوند با آنها سخن نخواهد گفت و از آنها پاک نمی‌کند و عذاب دردناکی برایشان خواهد بود: اول، مردی که با امامی معامله می‌کند، اما تنها به خاطر منافع دنیوی است و اگر چیزی از دنیا به او داده شود، ادامه می‌دهد و در غیر این صورت، به او وفا نخواهد کرد. دوم، مردی که یک کالا را بعد از عصر می‌فروشد و با سوگند به خدا می‌گوید که ارزش آن کالا اینقدر است و خریدار به او اعتماد می‌کند و کالا را می‌گیرد در حالی که او قیمت حقیقی آن را نمی‌دهد. سوم، مردی که آب اضافی در راه دارد و به مسافران کمک نمی‌کند و آب را از آنها می‌گیرد.
و روی: ثلاثة لا یکلّمهم اللَّه یوم القیامة و لا ینظر الیهم و لا یزکیهم و لهم عذاب الیم، قیل یا رسول اللَّه من هم خابوا و خسروا؟ فقال: المسبل و المنّان و المنفق سلعته بالحلف کاذبا.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، سه دسته از افراد وجود دارند که خداوند با آنها سخن نمی‌گوید، به آنها نگاه نمی‌کند و آنها را پاک نمی‌سازد و عذاب سختی برایشان است. سؤالی از پیامبر (ص) در مورد این افراد پرسیده شد که چه کسانی هستند که در زندگی خود شکست خورده و ضرر کرده‌اند؟ پیامبر پاسخ داد: شخصی که لباس خود را به زیر می‌آورد، کسی که نیکی می‌کند و در عوض آن را به رخ دیگران می‌کشد و کسی که کالای خود را با سوگند دروغ می‌فروشد.
و روی: ثلاثة لا یکلمهم اللَّه یوم القیامة و لا یزکّیهم و لهم عذاب الیم: شیخ زان، و ملک کذّاب، و عامل مستکبر.
هوش مصنوعی: سه گروه وجود دارند که در روز قیامت خداوند با آنها سخن نخواهد گفت، آنها را پاک نمی‌سازد و عذاب دردناکی برایشان خواهد بود: یک شیخ فاسد، یک پادشاه دروغگو و یک کارمند متکبر.
مفسران گفتند، در معنی و لا یکلّمهم اللَّه یعنی بکلام یسرّهم، و لا ینظر الیهم نظر الرّحمة. میگوید: اللَّه با ایشان سخن نگوید، سخنی که بآن شاد شوند، و بایشان ننگرد بنظر رحمت، اما بنظر سخط نگرد، و با ایشان سخنی که غمناک شوند و ببدی افتند گوید، که جای دیگر گفته است: فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ و در خبر است که با یکی گوید: «الیوم انساک کما نسیتنی»
هوش مصنوعی: مفسران بیان کرده‌اند که در این آیات، منظور این است که خداوند با گروهی سخن نمی‌گوید که باعث خوشحالی آن‌ها شود و به آن‌ها نگاه رحمت‌آمیز نخواهد داشت، بلکه نگاهش به سوی آن‌ها نگاهی خشمگین خواهد بود. همچنین، خداوند با آن‌ها سخنانی می‌گوید که باعث ناراحتی و بدبختی‌شان می‌شود. در جای دیگری نیز آمده که خداوند به آن‌ها یادآوری خواهد کرد که امروز فراموشتان می‌کنم همان‌طور که شما من را فراموش کردید.
وَ لا یُزَکِّیهِمْ و ایشان را تزکیه نکنند نه در دنیا نه در عقبی. تزکیة دنیا آن باشد که بنده را توفیق طاعت دهد، و در آنچه صلاح وی در آنست و بصیرت وی بآن افزاید، ارشاد کند. و تزکیة عقبی آنست که وی را ثواب دهد، و بسعادت ابد رساند. و این همه از کافران ممنوع است.
هوش مصنوعی: افرادی که در دنیا و آخرت تزکیه نمی‌شوند، به این معناست که خداوند آنها را به درستی هدایت نمی‌کند. تزکیه در دنیا به این معنی است که خداوند به بنده‌اش توفیق انجام کارهای نیک و صواب می‌دهد و او را راهنمایی می‌کند تا به آنچه برایش خوب است دست یابد و درک و بصیرتش افزایش یابد. اما تزکیه در آخرت به این معناست که به او پاداش می‌دهد و به سعادت ابدی می‌رساند. این همه نعمت‌ها از کافران محروم است.
آن گه گفت: وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ یعنی که عقوبت ایشان نه خود اینست که این کرامتها از ایشان ممنوع است که با آن عذاب دردناک است.
هوش مصنوعی: سپس گفت: و برای آنان عذابی دردناک خواهد بود، یعنی مجازات آنان فقط به این نیست که از این کرامت‌ها محروم شده‌اند، بلکه آن عذاب نیز به شدت دردناک است.
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ این هم در شأن جهودان است و ذمّ ایشان. در آیت اوّل ذمّ ایشان کرد ببی وفایی و شکستن پیمان اللَّه، و درین آیت ذمّ کرد ایشان را بدروغ گفتن بر اللَّه. میگوید: از ایشان گروهی‌اند که زبان خویش از راه صواب بر میگردانند، و از بر خویش چیزی می‌نهند، و نبشته‌ای میسازند، تا شما پندارید که آن از تورات است.
هوش مصنوعی: گروهی از آن‌ها هستند که زبان خود را به نفع خود تغییر می‌دهند و محتوایی را بهگونه‌ای تحریف می‌کنند که شما فکر کنید از تورات است. این به نوعی نشان‌دهنده عدم وفاداری و دروغ‌گویی آن‌ها در خصوص کلام خداوند است. در آیه نخست به بی‌وفایی و شکستن پیمانشان اشاره شده و در این آیه به دروغ‌پردازی‌هایشان در مورد خداوند.
یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ کتاب اینجا فرا ساخته و نبشته ایشان است نه تورات، همان که جای دیگر گفت: فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ. امّا آن دیگر کتاب که گفت: لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ این یکی تورات است.
هوش مصنوعی: آنها زبان‌های خود را به کتابی که نوشته‌اند می‌چرخانند، اما این کتاب همان چیزی است که خودشان نوشته‌اند و نه تورات. در جای دیگر اشاره شده که وای بر کسانی که کتاب را به دست خود می‌نویسند. اما کتاب دیگری که درباره‌اش گفته شده که "تا آن را از کتاب به حساب آورید"، اشاره به تورات دارد.
ربّ العالمین گفت: وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ آن کتاب اول نه این کتاب ثانی است.
هوش مصنوعی: خداوند فرمود: و این کتاب، آن کتاب اول نیست، بلکه این کتاب دوم است.
یعنی که آن دروغ بر ساخته ایشان، نه تورات منزلست.
هوش مصنوعی: این به این معناست که آن دروغی که آنها ساخته‌اند، از سوی تورات نازل نشده است.
تا اینجا بتعریض گفتند و بتعریض جواب شنیدند، آن گه بآشکارا و تصریح گفتند: هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ. ربّ العالمین بتصریح جواب ایشان داد: «و ما هو من عند اللَّه»، تا معلوم گردد که ایشان هم بتعریض و هم بتصریح بر خدای دروغ میگفتند.
هوش مصنوعی: در اینجا افرادی به صورت کنایه‌ای صحبت کردند و پاسخ‌هایی کنایه‌آمیز دریافت کردند. سپس به طور صریح و واضح بیان کردند که این مسأله از جانب خداست. اما پروردگار عالم به طور مستقیم جواب داد که این موضوع از جانب خدا نیست. این بیان نشان می‌دهد که آن‌ها هم به صورت کنایه‌ای و هم به صورت صریح دروغ می‌گفتند.
و درین سخن دلالت است که دروغ گفتن بتعریض هم چون دروغ گفتن بتصریح است، هر دو ناپسندیده و نکوهیده.
هوش مصنوعی: این جمله نشان می‌دهد که دروغ گفتن به صورت غیرمستقیم یا با کنایه، همانند دروغ گفتن به صورت مستقیم، ناپسند و مذموم است و هر دو نوع دروغ‌گویی قابل انتقاد هستند.
آن گه گفت: «وَ یَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ» یعنی که نه خود این دروغ گفتند که درین آیت است که ایشان در عموم احوال و اوقات بر خدای دروغ میگویند، و خود میدانند که دروغ زنان‌اند. پس در آن دروغ نه معذورانند که نه از گمانست بلکه بقصد و تعمّد ایشانست. و قد قال اللَّه تعالی فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ و قال النّبیّ (ص): «من کذب علیّ متعمّدا فلیتبوّأ مقعده من النّار».
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده است که برخی افراد به طور آگاهانه و عمدی دروغ‌هایی نسبت به خداوند می‌گویند و می‌دانند که این دروغ‌ها است. این افراد هیچ توجیهی ندارند و در حقیقت، دروغ‌گو هستند. همچنین در آیاتی آمده که هیچ کس ظالم‌تر از کسی نیست که به خدا دروغ ببندد، و پیامبر (ص) نیز فرموده‌اند که هر کس به عمد درباره من دروغ بگوید، باید منتظر عواقب سختی باشد.