گنجور

بخش ۸۱ - ۲۵ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها...

الآیة... قبله‌های خلق پنج است: یکی عرش، دوم کرسی، سوم بیت المعمور، چهارم بیت المقدس پنجم کعبه، عرش قبله حاملان است، کرسی قبله کروبیان است، بیت المعمور قبله روحانیانست، بیت المقدس قبله پیغامبران است، کعبه قبله مؤمنانست. عرش از نور است، کرسی از زراست، بیت المعمور از یاقوت، بیت المقدس از مرمر، کعبه از سنگ.

اشارتست به بنده مؤمن که اگر نتوانی که بعرش آیی و طواف کنی، یا بکرسی شوی و زیارت کنی، یا بیت المعمور شوی و عبادت کنی، یا بیت المقدس رسی و خدمت کنی، باری بتوانی که اندر شبانروزی پنج بار روی بدین سنگ آری که قبله مؤمنان است تا ثواب آن همه بیابی.

لِکُلٍّ وِجْهَةٌ...

قال بعضهم الاشارة فیه انّ کلّ قوم اشتغلوا عنّا بشی‌ء حال بینهم و بیننا، فکونوا انتم ایّها المؤمنون لنا و بنا از روی اشارت میگوید هر قومی از ما روی بر تافتند و بدون ما با غیری الف گرفتند، و فرود از ما خود را دلارامی ساختند، و بدوستی پسندیدند. شما که جوانمردان طریقت‌اید، و دعوی دوستی ما کرده‌اید، دیده خود فرو گیرید از هر چه دون ماست، ور همه فردوس برین باشد تا در متابعت سنت و سیرت مصطفی راست باشید، و حق اقتدا بآن مهتر عالم بتمامی بگذارید، که سیرت وی مهتر انبیا آن بود که چشم عزیز خود از همه کائنات فرو گرفت، و جز کنف احدیت خود را پناهی ندید و تکیه گاهی نپسندید.

مردی که بر راه عشق جان فرساید
آن به که بدون یار خود نگراید
عاشق بره عشق چنان می‌باید
کز دوزخ و از بهشت یادش ناید

هر که درین متابعت درست آید شمع دوستی حق در راه وی بر افروزند، تا هرگز از جاده دوستی نیفتد، و الیه الاشارة بقوله فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ و هر روشی که بر جاده دوستی مستقیم گشت از آن سویها که قبله مترسّمان است ایمن شد، یکی شوریده از سر حال خویش گوید:

گر نباشد قبله عالم مرا
قبله من کوی معشوق است و بس
این جهان با آن جهان و هر چه هست
‌ عاشقان را روی معشوق است و بس‌

حسین منصور قدس اللَّه روحه اشارتی کرد بآن قبله‌های مترسمان، و گفت سلّم المریدون الی کلّ ما یریدونه مریدان را بمرادهای ایشان در رسانیدند، و هر کس را با معشوق خود بنشاندند. و حقیقت این کار آنست که همه خلایق دعوی دوستی حق کردند و هیچ کس نبود که نخواست که بدرگاه او کسی باشد.

هر که او نام کسی یافت از این درگه یافت
ای برادر کس او باش و میندیش از کس‌

پس چون همه دعوی دوستی حق کردند ایشان را بر محک ابتلا زد تا ایشان را با ایشان نماید، بدون خود، چیزی دریشان انداخت و آن را قبله ایشان کرد تا روی بآن آوردند، در یکی مالی، در یکی جاهی، در یکی جفتی، در یکی شاهدی، در یکی تفاخری، در یکی علمی، در یکی زهدی، در یکی عبادتی، در یکی پنداری. این همه در ایشان انداخت تا خلق بآن مشغول شدند، و هنوز کس حدیث او نکرد و راه طلب او از خلق خالی بماند.

ازینجا گفت سلطان طریقت بو یزید بسطامی قدس اللَّه روحه مررت الی بابه فلم ار ثمّ زحاما، لان اهل الدنیا حجبوا بالدنیا، و اهل الآخرة حجبوا بالآخرة، و المدعین من الصّوفیة حجبوا بالاکل و الشرب و الکدیة، و من فوقهم منهم حجبوا بالسماع و الشواهد. و ائمة الصّوفیة لا یحجبهم شی‌ء من هذه الاشیاء، فرأیت هؤلاء حیاری سکاری» بر ذوق این کلمات پیر طریقت گفت: مشرب می‌شناسم اما فاخوردن نمی‌یارم، دل تشنه و در آرزوی قطره می‌زارم، سقایه مرا سیری نکند که من در طلب دریابم، بهزار چشمه و جوی گذر کردم تا بو که دریا دریابم، در آتش غریقی دیدی من چنانم، در دریا تشنه دیدی من همانم، راست ماننده متحیری در بیابانم، همی گویم فریاد رس که از دست بیدلی بفغانم!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها...
هوش مصنوعی: آیه اشاره می‌کند که هر کسی سمت و سویی دارد که به آن متوجه است و به سوی آن می‌رود. این مفهوم بیانگر این است که هر فردی در زندگی خود مقاصد و اهداف خاصی دارد و با توجه به آن، مسیر خود را تعیین می‌کند.
الآیة... قبله‌های خلق پنج است: یکی عرش، دوم کرسی، سوم بیت المعمور، چهارم بیت المقدس پنجم کعبه، عرش قبله حاملان است، کرسی قبله کروبیان است، بیت المعمور قبله روحانیانست، بیت المقدس قبله پیغامبران است، کعبه قبله مؤمنانست. عرش از نور است، کرسی از زراست، بیت المعمور از یاقوت، بیت المقدس از مرمر، کعبه از سنگ.
هوش مصنوعی: جهت‌گیری‌های مختلف برای موجودات پنج مورد است: اول عرش، دوم کرسی، سوم بیت المعمور، چهارم بیت المقدس و پنجم کعبه. عرش، جهت‌گیری حاملان عرش است، کرسی، جهت‌گیری فرشتگان است، بیت المعمور، جهت‌گیری روحانیان است، بیت المقدس، جهت‌گیری پیامبران است، و کعبه، جهت‌گیری مؤمنان است. عرش از نور ساخته شده است، کرسی از زراست، بیت المعمور از یاقوت، بیت المقدس از مرمر و کعبه از سنگ تشکیل شده است.
اشارتست به بنده مؤمن که اگر نتوانی که بعرش آیی و طواف کنی، یا بکرسی شوی و زیارت کنی، یا بیت المعمور شوی و عبادت کنی، یا بیت المقدس رسی و خدمت کنی، باری بتوانی که اندر شبانروزی پنج بار روی بدین سنگ آری که قبله مؤمنان است تا ثواب آن همه بیابی.
هوش مصنوعی: این متن به مؤمنان اشاره می‌کند که اگر نتوانند به مکان‌های مقدس بروند و به عبادت و زیارت بپردازند، می‌توانند در هر شبانه‌روز پنج بار به سوی قبله، که سنگی مقدس برای مؤمنان است، رو آورند تا از ثواب و پاداش این عمل برخوردار شوند.
لِکُلٍّ وِجْهَةٌ...
هوش مصنوعی: هر کسی یک هدف و مقصود خاص دارد...
قال بعضهم الاشارة فیه انّ کلّ قوم اشتغلوا عنّا بشی‌ء حال بینهم و بیننا، فکونوا انتم ایّها المؤمنون لنا و بنا از روی اشارت میگوید هر قومی از ما روی بر تافتند و بدون ما با غیری الف گرفتند، و فرود از ما خود را دلارامی ساختند، و بدوستی پسندیدند. شما که جوانمردان طریقت‌اید، و دعوی دوستی ما کرده‌اید، دیده خود فرو گیرید از هر چه دون ماست، ور همه فردوس برین باشد تا در متابعت سنت و سیرت مصطفی راست باشید، و حق اقتدا بآن مهتر عالم بتمامی بگذارید، که سیرت وی مهتر انبیا آن بود که چشم عزیز خود از همه کائنات فرو گرفت، و جز کنف احدیت خود را پناهی ندید و تکیه گاهی نپسندید.
هوش مصنوعی: برخی اشاره کرده‌اند که هر قومی که از ما دور شده و به چیز دیگری مشغول شده، میان خود و ما فاصله ایجاد کرده است. بنابراین ای مومنانی که به راه ما قدم گذاشته‌اید، باید از هر آنچه که کمتر از ماست چشم بپوشید، حتی اگر همه چیز در بهشت فردوس باشد. باید در پی پیروی از سنت و سیرت پیامبر باشید و به طور کامل از آن بزرگ‌تر عالم تبعیت کنید. زیرا سیرت او، بزرگ‌ترین انبیا این بود که چشم‌های خود را از تمام کائنات فرو گرفت و جز به خداوند یگانه هیچ پناهی نیافت و هیچ تکیه‌گاهی را نپسندید.
مردی که بر راه عشق جان فرساید
آن به که بدون یار خود نگراید
هوش مصنوعی: مردی که در مسیر عشق جان خود را فدای آن کند، بهتر است که به تنهایی و بدون همراه خود زندگی نکند.
عاشق بره عشق چنان می‌باید
کز دوزخ و از بهشت یادش ناید
هوش مصنوعی: عاشق واقعی باید به قدری به عشقش دل ببندد که نه به عذاب دوزخ فکر کند و نه به نعمت‌های بهشت.
هر که درین متابعت درست آید شمع دوستی حق در راه وی بر افروزند، تا هرگز از جاده دوستی نیفتد، و الیه الاشارة بقوله فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ و هر روشی که بر جاده دوستی مستقیم گشت از آن سویها که قبله مترسّمان است ایمن شد، یکی شوریده از سر حال خویش گوید:
هوش مصنوعی: هر کسی که به درستی در پی این مسیر برود، شمع دوستی خداوند در راه او روشن می‌شود تا هرگز از مسیر دوستی منحرف نشود. طبق اشاره‌ای که در کلام آمده است، اگر از من پیروی کنید، خداوند نیز شما را دوست خواهد داشت. هر کسی که در این راه به طور مستقیم گام بردارد، از خطرات دور می‌شود. یکی از عاشقان در حالتی بی‌تابی از حال خود می‌گوید:
گر نباشد قبله عالم مرا
قبله من کوی معشوق است و بس
هوش مصنوعی: اگر هیچ‌کس به من راهنمایی نکند، تنها راهنما و مقصد من، کوی محبوبم است و بس.
این جهان با آن جهان و هر چه هست
‌ عاشقان را روی معشوق است و بس‌
هوش مصنوعی: این دنیا و هر چیزی که در آن وجود دارد، فقط برای عاشقان، تنها داشتن روی معشوق اهمیت دارد و بس.
حسین منصور قدس اللَّه روحه اشارتی کرد بآن قبله‌های مترسمان، و گفت سلّم المریدون الی کلّ ما یریدونه مریدان را بمرادهای ایشان در رسانیدند، و هر کس را با معشوق خود بنشاندند. و حقیقت این کار آنست که همه خلایق دعوی دوستی حق کردند و هیچ کس نبود که نخواست که بدرگاه او کسی باشد.
هوش مصنوعی: حسین منصور به سمت قبله‌هایی که ترسناک بودند اشاره کرد و گفت: کسانی که در جستجوی محبوب خود هستند، به آنچه می‌خواستند رسیدند و هر فردی را با محبوب خود همراه کردند. واقعیت این مسئله این است که همه موجودات ادعای دوستی با حق دارند و هیچ‌کس نیست که نخواهد در نزد او کسی باشد.
هر که او نام کسی یافت از این درگه یافت
ای برادر کس او باش و میندیش از کس‌
هوش مصنوعی: هر کسی که در اینجا به نام کسی شناخته شود، ای برادر، همان شخص را در نظر بگیر و به دیگران فکر نکن.
پس چون همه دعوی دوستی حق کردند ایشان را بر محک ابتلا زد تا ایشان را با ایشان نماید، بدون خود، چیزی دریشان انداخت و آن را قبله ایشان کرد تا روی بآن آوردند، در یکی مالی، در یکی جاهی، در یکی جفتی، در یکی شاهدی، در یکی تفاخری، در یکی علمی، در یکی زهدی، در یکی عبادتی، در یکی پنداری. این همه در ایشان انداخت تا خلق بآن مشغول شدند، و هنوز کس حدیث او نکرد و راه طلب او از خلق خالی بماند.
هوش مصنوعی: بنابراین وقتی همه ادعای دوستی کردند، آن‌ها را در آزمایشی قرار داد تا به خودشان نشان دهد، بدون اینکه خود را دخالت دهد، چیزی را در دلشان قرار داد و آن را محور توجهشان قرار داد تا به آن روی آورند. این چیزها می‌توانست شامل دارایی، مقام، همراهی، شهادت، تفاخر، دانش، زهد، عبادت و پندار باشد. او این همه را در دل آن‌ها قرار داد تا مردم را به آن مشغول کند، اما هنوز کسی از او حرفی نزد و راه جستجوی او از مردم خالی ماند.
ازینجا گفت سلطان طریقت بو یزید بسطامی قدس اللَّه روحه مررت الی بابه فلم ار ثمّ زحاما، لان اهل الدنیا حجبوا بالدنیا، و اهل الآخرة حجبوا بالآخرة، و المدعین من الصّوفیة حجبوا بالاکل و الشرب و الکدیة، و من فوقهم منهم حجبوا بالسماع و الشواهد. و ائمة الصّوفیة لا یحجبهم شی‌ء من هذه الاشیاء، فرأیت هؤلاء حیاری سکاری» بر ذوق این کلمات پیر طریقت گفت: مشرب می‌شناسم اما فاخوردن نمی‌یارم، دل تشنه و در آرزوی قطره می‌زارم، سقایه مرا سیری نکند که من در طلب دریابم، بهزار چشمه و جوی گذر کردم تا بو که دریا دریابم، در آتش غریقی دیدی من چنانم، در دریا تشنه دیدی من همانم، راست ماننده متحیری در بیابانم، همی گویم فریاد رس که از دست بیدلی بفغانم!
هوش مصنوعی: سلطان طریقت، بو یزید بسطامی، در اینجا می‌گوید که هنگامی که به درب باری رسیدم، ازدحامی ندیدم. دلیلش این است که اهل دنیا به دنیای خود مشغول‌اند و اهل آخرت به آخرت خود، در حالی که ادعاگران صوفی فقط درگیر خوردن، نوشیدن و کارهای دنیوی هستند. حتی برخی از آنها نیز خود را با موسیقی و شواهدی دیگر مشغول می‌کنند. اما ائمه صوفی به هیچ یک از این چیزها گرفتار نمی‌شوند. پس من افرادی را دیدم که گیج و شگفت‌زده هستند. پیر طریقت در ادامه می‌گوید: من می‌دانم مشربی وجود دارد، اما نمی‌توانم از آن بهره‌مند شوم، دل من تشنه است و در جستجوی حتی یک قطره آب می‌باشم. تشنگی من موجب نمی‌شود که سیر شوم، چرا که من در پی دریا هستم. از هزار چشمه و جوی گذر کرده‌ام تا به دریا برسم. من مانند کسی هستم که در آتش غرق شده و در دریا تشنه، شبیه فردی متحیر در بیابان هستم و همواره فریاد می‌زنم که مرا کمک کنید، چرا که از بی‌دلی به زاری درآمده‌ام.