گنجور

بخش ۱۵۹ - ۴۹ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا ولیّهم و مولاهم و والیهم و متولیهم از روی معنی همه یکسان‌اند، میگوید اللَّه خداوند مؤمنان است، کار ساز و یاری دهنده ایشانست، و راهنمای و دلگشای دوست ایشانست. در بعضی اخبار می‌آید از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم که گفت کسی که کعبه مشرف معظم خراب کند و سنگ از سنگ جدا کند و آتش در آن زند در معصیت چنان نباشد که بدوستی از دوستان اللَّه استخفاف کند، اعرابیی حاضر بود، گفت یا رسول اللَّه این دوستان اللَّه که‌اند؟ گفت مؤمنان همه دوستان خدااند و اولیاء وی، نخوانده‌ای این آیت که اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا نظیرش آنست که گفت جل جلاله ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی‌ لَهُمْ میگوید اللَّه یار و دوست مؤمنانست و کافران را نه. و نه خود درین جهان دوست و کار ساز مؤمنانست که در آن جهان همچنانست، چنانک گفت «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ»

و در حکایت از قول یوسف گفت أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ بسا فرقا که میان هر دو آیت است از نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ‌

تا أَنْتَ وَلِیِّی بس دورست، و انکس که بدین بصر ندارد معذور است، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ‌

از عین جمع رود و أَنْتَ وَلِیِّی اشارتست بتفرقت، نه از آنک ولی را بر نبی فضل است که نهایت کار ولی همیشه بدایت کار نبی است، لکن با ضعیفان رفق بیشتر کنند و عاجزان را بیش نوازند، که جسارت دعوی آشنایی ندارند، و از آنک خود را آلوده دانند زبان گفتار ندارند! هر که درمانده‌تر بدوست نزدیکتر! هر که شکسته تر بدوستی سزاوارتر! «انا عند المنکسرة قلوبهم من اجلی» در خبر می‌آید که روز قیامت یکی را بحضرت برند، ازین شکسته سوخته، اللَّه گوید بنده من چه داری؟ گوید دو دست تهی و دلی پر درد و جانی آشفته و حیران، در موج اندوه و غمان، گوید همچنین می رو تا بسرای دوستان، که من شکستگان و اندوهگنان را دوست دارم «انین المذنبین احب الی من زجل المسبحین»

گفتم چه نهم پیش دو زلف تو نثار
پیشت بنهم این جگر سوخته زار

گر هیچ بنزد چاکر آیی یک بارظ کاید جگر سوخته با مشک بکار

داود ع گفت بار خدایا! گیرم که اعضا را بآب بشویم تا از حدیث طهارت پذیرد، دل را بچه شویم تا از غیر تو طهارت پذیرد؟ فرمان آمد که یا داود دل را بآب حسرت و اندوه بشوی تا بطهارت کبری رسی، گفت بار خدایا این اندوه از کجا بدست آرم؟

گفت این اندوه ما خود فرستیم، شرط آنست که دامن در دامن اندوهگنان و شکستگان بندی، گفت بار خدایا ایشان را چه نشانست؟ گفت یراقبون الظلال و یدعوننا رغبا و رهبا همه روز آفتاب را می‌نگرند تا کی فرو شود و پرده شب فرو گذارند، تا ایشان در خلوتگاه وَ نَحْنُ أَقْرَبُ کوفتن گیرند، فمن بین صارخ و باک و متأوّه، همه شب خروشان و سوزان و گریان، با نیاز و گداز، روی بر خاک نهاده و بآواز لهفان ما را میخوانند، که یا ربّاه یا ربّاه! بزبان حال میگویند.

شبهای فراق تو کمانکش باشد
صبح از بر او چو تیر آرش باشد
و ان شب که مرا با تو بتا خوش باشد
گویی شب را قدم بر آتش باشد

و از جبار عالم ندا می‌آید که ای جبرئیل و میکائیل شما ز جل تسبیح بگذارید که آواز سوخته می‌آید، هر چند بار عصیان دارد اما در دل درخت ایمان دارد، در آب و گل مهر ما سرشته دارد، مقربان ملا اعلی از آن روز باز که در وجود آمدند، تا برستاخیز دست در کمر بندگی ما زده‌اند، و فرمان را چشم نهاده و در آرزوی یک نظر میسوزند، انگشتان حسرت در دهان حیرت گرفته که این چیست! خدمت اینجا و محبت آنجا! دویدن و پوییدن بر ما و رسیدن و نادیدن ایشان را! و عزت احدیت بنعت تقدیرایشان را جواب میدهد که کار سوز دارد و اندوه، نهاد ایشان معدن سوزست و کان اندوه‌.

بی کمال سوز دردی نام دین هرگز مبر
بی جمال شوق وصلی تکیه بر ایمان مکن
در خم زلفین جان آویز جانان روز وصل
جز دل مسکین خون آلود را قربان مکن‌
بخش ۱۵۸ - ۴۹ - النوبة الثانیة: قوله تعالی: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا الآیة.... ای ولیهم فی هدایتهم و اقامة البرهان لهم، یزیدهم بایمانهم هدایة و ولیّهم فی نصرهم علی عدوهم و اظهار دینهم علی دین مخالفهم و ولیهم فی تولی ثوابهم و مجازاتهم بحسن اعمالهم میگوید اللَّه دوست و یار مؤمنان است، یعنی از سه روی: یکی از روی هدایت، یکی از روی نصرت، یکی از روی جزاء طاعت، اما آنچه از روی هدایت است، میگوید اللَّه خداوند مؤمنان است، ایشان را راه می‌نماید و بر راه دین خود میدارد، و حجت توحید بریشان روشن میدارد، تا ایشان را ایمان و راست راهی می‌افزاید، همانست که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت در دعابخش ۱۶۰ - ۵۰ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ گفت ابراهیم رَبِّ خداوند من أَرِنِی با من نمای کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی‌ که مرده چون زنده کنی؟ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ نه ایمان آورده قالَ بَلی‌ ابراهیم گفت آری ایمان آورده‌ام، وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی لکن تا دمل آرمیده شود و بدیدار چشم یقین افزاید قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ اللَّه گفت پس شو چهار مرغ گیر فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ آن را بکش و پاره پاره کن و با خود آر سرهای آن ثُمَّ اجْعَلْ عَلی‌ کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً آن گه بر سر هر کوهی پاره از آن آمیخته در هم بنه ثُمَّ ادْعُهُنَّ آن گه ایشان را خوان یَأْتِینَکَ سَعْیاً تا بتو آیند بشتاب وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (۲۶۰) بدانک خدای تواناست دانا.

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا ولیّهم و مولاهم و والیهم و متولیهم از روی معنی همه یکسان‌اند، میگوید اللَّه خداوند مؤمنان است، کار ساز و یاری دهنده ایشانست، و راهنمای و دلگشای دوست ایشانست. در بعضی اخبار می‌آید از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلم که گفت کسی که کعبه مشرف معظم خراب کند و سنگ از سنگ جدا کند و آتش در آن زند در معصیت چنان نباشد که بدوستی از دوستان اللَّه استخفاف کند، اعرابیی حاضر بود، گفت یا رسول اللَّه این دوستان اللَّه که‌اند؟ گفت مؤمنان همه دوستان خدااند و اولیاء وی، نخوانده‌ای این آیت که اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا نظیرش آنست که گفت جل جلاله ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی‌ لَهُمْ میگوید اللَّه یار و دوست مؤمنانست و کافران را نه. و نه خود درین جهان دوست و کار ساز مؤمنانست که در آن جهان همچنانست، چنانک گفت «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ»
هوش مصنوعی: خداوند سرپرست و یاور کسانی است که ایمان آورده‌اند و در این نقش، او حامی و هدایتگر آنهاست. در احادیث آمده که پیامبر اسلام فرمودند اگر کسی به کعبه آسیب برساند و از آن خراب کند، در حقیقت در انجام این کار به دوستان خدا بی‌احترامی کرده است. یکی از حاضران از پیامبر پرسید که این دوستان خدا چه کسانی هستند؟ و او پاسخ داد که همه مؤمنان، دوستان و ولیّ خدا هستند. خداوند در آیات قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده و فرموده که او یار مؤمنان است و برای کافران هیچ یاوری نیست. این حمایت و دوستی خداوند فقط در این دنیا نیست، بلکه در آخرت نیز ادامه خواهد داشت.
و در حکایت از قول یوسف گفت أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ بسا فرقا که میان هر دو آیت است از نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ‌
هوش مصنوعی: و در داستانی از یوسف آمده است که او گفت: «تو ولی و سرپرست من در این دنیا و آخرت هستی.» تفاوت زیادی بین این دو آیه وجود دارد که در آنجا به ما می‌گوید: «ما یاران شما هستیم.»
تا أَنْتَ وَلِیِّی بس دورست، و انکس که بدین بصر ندارد معذور است، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ‌
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو ولی منی، و کسی که این را نمی‌بیند معذور است، ما دوستان تو هستیم.
از عین جمع رود و أَنْتَ وَلِیِّی اشارتست بتفرقت، نه از آنک ولی را بر نبی فضل است که نهایت کار ولی همیشه بدایت کار نبی است، لکن با ضعیفان رفق بیشتر کنند و عاجزان را بیش نوازند، که جسارت دعوی آشنایی ندارند، و از آنک خود را آلوده دانند زبان گفتار ندارند! هر که درمانده‌تر بدوست نزدیکتر! هر که شکسته تر بدوستی سزاوارتر! «انا عند المنکسرة قلوبهم من اجلی» در خبر می‌آید که روز قیامت یکی را بحضرت برند، ازین شکسته سوخته، اللَّه گوید بنده من چه داری؟ گوید دو دست تهی و دلی پر درد و جانی آشفته و حیران، در موج اندوه و غمان، گوید همچنین می رو تا بسرای دوستان، که من شکستگان و اندوهگنان را دوست دارم «انین المذنبین احب الی من زجل المسبحین»
هوش مصنوعی: این متن به محبت و توجه خاصی که خداوند به ضعفا و شکستگان دارد، اشاره می‌کند. در آن گفته می‌شود که ولی (هستی که در مقام نور و هدایت است) به دلیل مقامش بر نبی (پیامبر) فضیلت دارد، اما در عین حال توجه بیشتری به افرادی که در زندگی خود مشکلات و سختی‌های بیشتری دارند، می‌شود. افرادی که دچار احساس ضعف یا سرشکستگی هستند، نزد خداوند محبوب‌ترند و در روز قیامت، وقتی که چنین کسانی پیش خداوند می‌آیند، به حال آنها توجه ویژه‌ای خواهد شد. خداوند آنها را به سمت دوستانش می‌فرستد و اعلام می‌کند که او افرادی با دل‌های شکسته و غمگین را دوست دارد و ناله و عجز این افراد برای او عزیزتر از ستایش و تسبیح کسانی است که هیچ مشکلی ندارند.
گفتم چه نهم پیش دو زلف تو نثار
پیشت بنهم این جگر سوخته زار
هوش مصنوعی: گفتم چه چیزی را در برابر دو زلف تو قربانی کنم؟ آیا این دل سوخته و غم‌زده‌ام را به پای تو قرار دهم؟
گر هیچ بنزد چاکر آیی یک بارظ کاید جگر سوخته با مشک بکار
هوش مصنوعی: اگر یک بار به نزد خادم خود بیایی، می‌توانی دل سوخته‌ات را با مشک آرام کنی.
داود ع گفت بار خدایا! گیرم که اعضا را بآب بشویم تا از حدیث طهارت پذیرد، دل را بچه شویم تا از غیر تو طهارت پذیرد؟ فرمان آمد که یا داود دل را بآب حسرت و اندوه بشوی تا بطهارت کبری رسی، گفت بار خدایا این اندوه از کجا بدست آرم؟
هوش مصنوعی: داود (علیه‌السلام) گفت: «خدای من! اگر اعضای بدن را با آب بشوییم تا پاک شوند، چگونه می‌توانیم قلب را پاک کنیم تا از غیر تو خالی گردد؟» پاسخ آمد که: «ای داود! دل را با آب اشک و حسرت بشوی تا به طهارت واقعی دست یابی.» داود گفت: «خدای من، این اندوه را از کجا به‌دست بیاورم؟»
گفت این اندوه ما خود فرستیم، شرط آنست که دامن در دامن اندوهگنان و شکستگان بندی، گفت بار خدایا ایشان را چه نشانست؟ گفت یراقبون الظلال و یدعوننا رغبا و رهبا همه روز آفتاب را می‌نگرند تا کی فرو شود و پرده شب فرو گذارند، تا ایشان در خلوتگاه وَ نَحْنُ أَقْرَبُ کوفتن گیرند، فمن بین صارخ و باک و متأوّه، همه شب خروشان و سوزان و گریان، با نیاز و گداز، روی بر خاک نهاده و بآواز لهفان ما را میخوانند، که یا ربّاه یا ربّاه! بزبان حال میگویند.
هوش مصنوعی: او گفت این اندوهی که داریم خودمان فرستاده‌ایم. شرطش این است که دامن اندوهگنان و شکستگان پر شود. سپس پرسیدند: بار خدایا، نشانه ایشان چیست؟ جواب آمد که آن‌ها سایه‌ها را می‌نگرند و در حالی که به خاطر رغبت و ترس دعا می‌کنند، هر روز با دقت به آفتاب نگاه می‌کنند تا ببینند کی غروب می‌کند و شب فرامی‌رسد. در این خلوتگاه، ما نزدیک می‌شویم. بنابراین، بین فریادها و ناله‌ها، همه شب در حال سوز و گداز و گریه هستند. آن‌ها با نیاز و دل‌سوخته، روی به خاک نهاده و با صدای بلند ما را می‌خوانند، که: «ای پروردگار، ای پروردگار!» و این را با زبان حال خود بیان می‌کنند.
شبهای فراق تو کمانکش باشد
صبح از بر او چو تیر آرش باشد
هوش مصنوعی: شب‌هایی که دور از تو می‌گذرانم، مانند کمان است و صبح که می‌رسد، مانند تیر آرش از آن پرتاب می‌شود.
و ان شب که مرا با تو بتا خوش باشد
گویی شب را قدم بر آتش باشد
هوش مصنوعی: در آن شبی که من با تو باشم، احساس می‌کنم که شب به اندازه‌ای خوشایند است که گویی در شب قدم گذاشتن بر روی آتش باشد.
و از جبار عالم ندا می‌آید که ای جبرئیل و میکائیل شما ز جل تسبیح بگذارید که آواز سوخته می‌آید، هر چند بار عصیان دارد اما در دل درخت ایمان دارد، در آب و گل مهر ما سرشته دارد، مقربان ملا اعلی از آن روز باز که در وجود آمدند، تا برستاخیز دست در کمر بندگی ما زده‌اند، و فرمان را چشم نهاده و در آرزوی یک نظر میسوزند، انگشتان حسرت در دهان حیرت گرفته که این چیست! خدمت اینجا و محبت آنجا! دویدن و پوییدن بر ما و رسیدن و نادیدن ایشان را! و عزت احدیت بنعت تقدیرایشان را جواب میدهد که کار سوز دارد و اندوه، نهاد ایشان معدن سوزست و کان اندوه‌.
هوش مصنوعی: از طرف خالق عالم ندا می‌رسد که ای جبرئیل و میکائیل، از تسبیح و ستایش خود بگذرید، زیرا صدای سوختن به گوش می‌رسد. هرچند که گناه و عصیان زیادی وجود دارد، اما در دل افراد، ایمان ریشه دوانده است. در آب و گل ما، محبت و مهر نهادینه شده است. مقربان درگاه الهی از زمانی که به وجود آمده‌اند، تا روز قیامت به بندگی ما مشغولند و به فرمان ما توجه می‌کنند و در آرزوی یک نگاه از سوی ما می‌سوزند. آنها انگشتان حسرت را در دهان حیرت خود گذاشته‌اند و متعجبند که چه خدمتی در اینجا و چه محبتی در آنجا وجود دارد! بر ما می‌دوند و ما را می‌نگرند، اما خود را نمی‌بینند. عزت و یگانگی خداوند، مطابق تقدیر آنان، پاسخی می‌دهد که این کار سوز و اندوه دارد، زیرا نهاد آنها خود معدن سوزش و کان اندوه است.
بی کمال سوز دردی نام دین هرگز مبر
بی جمال شوق وصلی تکیه بر ایمان مکن
هوش مصنوعی: اگر در دل آتش عشق و درد نباشی، نام دین را هرگز از خود دور نکن. و بدون زیبایی و شوق وصال، به ایمان خود تکیه نکن.
در خم زلفین جان آویز جانان روز وصل
جز دل مسکین خون آلود را قربان مکن‌
هوش مصنوعی: در پیچ و تاب موهای محبوب، فقط دل بیچاره‌ای که خون آلود است را به قربانی ندهید. روزی که با هم هستید، ارزش بیشتری از این دارد.