گنجور

بخش ۱۳۱ - ۴۰ - النوبة الثانیة

قوله تعالی: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ مردی آمد بر رسول خدا نام وی ثابت بن الدحداح گفت یا رسول اللَّه! زنان را در حال حیض نزدیکی کنیم و پاسیم یا نه؟ که بگذاریم ایشان را در وقت حیض و نپاسیم؟ آیت آمد وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً، فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ حیض و محیض یکی است، همچون کیل و مکیل و عیش و معیش. و معنی حیض رفتن خون است، یعنی آن دم معروف سیاه رنگ، بحرانی که از قعر رحم برآمد، کمینه آن یک شبانروزست و مهینه پانزده شبانروز، و غالب آن شش یا هفت روز است، و هر چه نه از قعر رحم بیامد و نه سیاه رنگ بود آن را دم استحاضه گویند. و احکام حیض در آن نرود.

روی ان فاطمة بنت ابی حبیش قالت لرسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «انی مستحاض أ فأدع الصلاة؟ فقال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: ان دم الحیض اسود یعرف، فاذا کان کذلک فامسکی عن الصلاة، و اذا کان الآخر فتوضئ و صلی فانما هو عرق.»

فاطمة بنت ابی حبیش گفت یا رسول اللَّه من زنی مستحاضه‌ام نماز بگذارم در حال استحاضه یا نه؟ رسول خدا گفت دم حیض دم سیاه است معروف‌ که در آن نماز نگذارند، چون آن باشد نماز مگذار، و اما چون دم استحاضه باشد وضو کن و نماز کن، که آن رگی است که روان میشود، و نماز منافی آن نیست ابن عباس گفت آن رگ در ادنی الرحم است نه در قعر رحم، و حکم مستحاضه آنست که خویشتن را بشوید و استوار به بندد، و هر نماز فریضه را بعد از دخول وقت وضو کند، و بعد از وضو البته در نماز تأخیر نکند. چون این حدود بجای آرد اگر چه قطرات خون از وی میرود نماز وی درست بود، و کسی را که ادرار البول باشد یا سلس المذی بود، حکم وی همین باشد.

اما احکام حیض آنست که بر زن حرام بود در حال حیض خواندن قرآن، که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: لا یقرأ الجنب و لا الحائض شیئا من القرآن»

و حرام است بر وی پاسیدن قرآن لقوله تعالی لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ، و حرام است بر وی در مسجد درنگ کردن‌

لقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «لا یحل المسجد لجنب و لا لحائض»

، و حرام است بر وی طواف کردن که مصطفی عایشه را گفت: «اصنعی ما یصنع الحاج غیر ان لا تطوفی»

یعنی فی حال الحیض، و حرامست بر وی نماز کردن و روزه داشتن، اما روزه را قضا باید کردن و نماز نه، که زنی از عایشه پرسید ما بال الحائض تقضی الصوم و لا تقضی الصلاة؟ فقالت لها أحروریة انت قالت لست بحروریة، و لکنّی اسأل. فقالت کان یصیبنا ذلک علی عهد رسول اللَّه فتؤمر بقضاء الصوم و لا نؤمر بقضاء الصلاة. و حرامست بر مرد رسیدن بحائض و مباشرت با وی که مصطفی گفت: «من وطی‌ء امرأته و هی حائض فقضی بینهما ولد فاصابه جذام، فلا یلومنّ الّا نفسه، و من احتجم یوم السبت و الاربعاء فاصابه وضح فلا یلومنّ الا نفسه.»

پس اگر مباشرت کند در حال حیض حدّی واجب نشود، اما کفّارت بر وی لازم آید، اگر در ابتداء حیض باشد یک دینار بصدقه دهد، و اگر در آخر بود نیم دینار، چنانک در خبرست: و این قول قدیم شافعی است. اما بقول جدید بر وی هیچ چیز لازم نیاید از کفارت، اما بزه کار شود، همچنانک مباشرت بموضع مکروه نه بمحل حرث که حرام است و موجب کفارت نیست، اینجا همچنانست.

و زن حائض را روا باشد که ذکر خدا کند، و حیض ایشان را کفّارت گناهان است و ذلک فیما

روی عن عائشة قالت قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ما من امرأة تحیض الا کان حیضها کفارة لما مضی من ذنوبها، و ان قالت اول یوم حاضت الحمد اللَّه علی کل حال و استغفر اللَّه من کل ذنب کتب اللَّه لها براءة من النار و جوازا علی الصراط و أمانا من العذاب»

فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ... الآیة. چون این آیة آمد زنان را در زمان حیض از خانها بیرون کردند، جماعتی آمدند از اعراب مدینه گفتند یا رسول اللَّه سرما سخت است، و جامه اندک، و زنان حائض از خانه بیرون کرده‌ایم اگر جامه بایشان دهیم ما سرما یابیم، و اگر ندهیم ایشان برنج آیند، چکنیم که درماندیم؟ مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت شما را نفرمودند که ایشان را از خانها بدر کنید، شما را فرمودند که مجامعت ایشان مکنید، و سبب آن بود که جهودان و گبران از زنان خویش در حال حیض پرهیز میکردند و فرا هیچ کار نمی‌گذاشتند، و ترسایان بر عکس این مجامعت میکردند و از حیض نمی‌اندیشیدند، رب العالمین این امت را راه میانه برگزید. و خیر الامور اوساطها گفت چنانک گبران و جهودان کنند نباید کرد، و چنانک ترسایان کنند هم نه.

«افعلوا کل شی‌ء الّا الجماع»

این لفظ خبر است و عن عایشه رض: ان رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال ناولینی الخمرة فقلت انی حائض فقال ان حیضتک لیست فی یدک، و سئلت عایشه: هل تأکل المرأة مع زوجها و هی طامت؟ قالت نعم کان رسول اللَّه یدعونی فآکل معه، و انا عارک، و کان یأخذ العرق فیقسم علی فیه فاعترق منه، ثم اضعه فیأخذ، فیعترق منه و یضع فمه حیث وضعت فمی من القدح و یدعوا بالشراب فیقسم علیّ فیه قبل ان یشرب منه فآخذه فاشرب منه ثم اضعه فیأخذه فیشرب منه و یضع فمه حیث وضعت فمی من العرق و یدعوا بالشراب فیقسم علی فیه قبل ان یشرب منه القدح.

و در خبرست که: عایشه با رسول خدا در یک جامه خفته بود، ناگاه عایشه از جای برجست. رسول گفت چه رسید ترا؟ مگر حیض رسید؟ گفت آری رسول گفت: ازار بر بند استوار و به جایگاه خویش باز آی.

وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ الآیة... بتشدید طا و ها قراءة ابو بکر و عاصم و حمزه و کسایی است، معنی آنست که گرد ایشان بمجامعت مگردید تا آن گه که غسل کنند از حیض خویش. باقی قراءة بتخفیف طا و ضم ها خوانند حَتَّی یَطْهُرْنَ یعنی با ایشان نزدیکی مکنید تا از رفتن خون حیض پاک کردند، به بریدن خون حیض.

و علما را اختلاف است در مجامعت بعد از آن که حیض بریده شود، و پیش از غسل، مذهب شافعی آنست و جماعتی عظیم علما بر آنند که چون حیض بریده شد تا غسل نکنند یا تیمم اگر آب نیابند، حلال نیست رسیدن بوی، پس گفت فَإِذا تَطَهَّرْنَ ای اغتسلن چون پاک گشتند و خویشتن را شستند بغسل.

فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ الآیة... بایشان می‌رسید اگر خواهید از آنجا که خدا فرمود شما را، یعنی از آنجا که فرزند روید، معنی دیگر فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ بایشان می‌رسید، از آن روزی که اللَّه فرمود شما را، یعنی با عقد نکاح و در زمان طهر، نه در حال فجور و نه در ایام حیض، که چون وطی در حال حیض رود بیم آن باشد که فرزند سیاه روی آید، کما

روی ان رجلا و امرأة فی ایام سلیمان بن داود اختصما فی ولد لهما اسود فقالت المرأة هو منک و ابی الرجل، فقال سلیمان هل جامعتها فی المحیض؟ قال نعم، قال هو لک و انما سوّد اللَّه وجهه عقوبة لفعلکما، قال ابن کیسان فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ الآیة... یعنی لا تأتوهن صائمات و لا معتکفات، و لا محرمات، و اقربوهن و غشیانهن لکم حلال.

اگر کسی خواهد که ادب مباشرت بداند، اول باید که بریدی فرا پیش دارد، چنانک در خبر است از معانقه و ملاعبه و دست فرا گرفتن و بر ماسیدن و تقبیل کردن و در حال مباشرت روی از قبله بگرداند، و بسم اللَّه بگوید، و این دعا بر خواند: «اللهم جنبنا الشیطان و جنب الشیطان ما رزقتنا» و تعجیل نکند که مصطفی گفت: اذا جامع احدکم امرأته فلا یعجلها، فان لهن حاجة کحاجتکم

و عزل نکند، که مصطفی را از عزل پرسیدند گفت: ذلک الواد الخفی، و تلا اذا الموؤدة سئلت‌

مگر که موطوئه کنیزک وی باشد، یا کنیزک دیگری بزنی کرده، یا حرّه بود و دستوری عزل داده، و کراهیت است در عورت زن نگرستن، و فرزند را از آن بیم طمس باشد، و بهیچ حال سر خویش با سرّ اهل خود بیرون ندهد، که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: ان اعظم الامانة عند اللَّه یوم القیمة و روی شر الناس عند اللَّه منزلة یوم القیمة، الرجل یفضی الی امرأته و تفضی الیه، ثم ینشر سرّها».

إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ الآیة... دوست دارد خدای بازگردانندگان را یعنی ایشان که از شرک با ایمان گردند و در ایمان از معصیت با طاعت گردند، و در طاعت از ریا با اخلاص کردند، و در اخلاص از خلق با حق کردند، پس مؤمن اگر چه مطیع باشد و مخلص، وی را از توبت چاره نیست. ازینجا گفت رب العالمین: وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ گفته‌اند توبت بر سه رتبت است: اول توبت، پس انابت، پس اوبت، هر که از بیم عقوبت توبه کند او را تائب گویند و هر که امید ثواب را توبه کند او را منیب گویند و هر که فرمان و اجلال حق را توبه کند او را اوّاب گویند توبه صفت مؤمنان است، وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، انابت صفت مقربانست وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ اوبت صفت پیغامبران است نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ و یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ میگوید خدای دوست دارد پاکان را، ایشان که از نجاسات بپرهیزند، و خود را از خبائث حدث و جنایت طهارت دهند، تا حضرت نماز را بشایند. قال ابو العالیة و محمد بن کعب: اما التطهّر بالماء فحسن، و لکن یحب المتطهرین من الذنوب. خبری جامع که ببعضی ازین آیت تعلق دارد: روایت کنند که مصطفی روزی در حجره عایشه بود، زنی آمد و طعامی آورد، که مردی انصاری فرستاده بود، رسول خدا گفت: هذه حنطة معمولة بلحم تسمّیها الاعاجم هریسة عوّضنیها اللَّه تعالی من الخمر

و مهتران صحابه خلفاء و راشدین و ائمه دین حاضر بودند، رسول خدا دست مبارک فراز کرد، شکسته بر آورد تا تناول کند این چند کلمت در آن حال بگفت: حببت الی من دنیاکم ثلاث: الطیب و النساء و قرة عینی فی الصلاة

ابو بکر صدّیق موافقت مصطفی را شکسته برآورد و گفت: و انا احب منها ثلاثا یا رسول اللَّه: النظر الیک و انفاق المال علیک و تلاوة ما انزل الیک. عمر خطاب همچنین لقمه برداشت گفت: «و انا احب منها ثلاثا امرا بمعروف و نهیا عن منکر و حدا اقیمه اللَّه عز و جل. عثمان عفان نیز شکسته برداشت. و گفت: انا احب منها ثلاثا: اطعام الجوعان و کسوة العریان و الصلاة باللیل و الناس نیام» علی مرتضی ع نیز موافقت کرد و لقمه برداشت، گفت: و انا احب ایضا ثلاثا: قری الضیف، و الصوم فی صمیم الصیف، و الضرب بین یدی رسول اللَّه بالسیف.

جبرئیل امین ع، پیک حضرت ربّ العالمین آن ساعت در آمد، و بمساعدت گفت: و انا احب منها ثلثا: غرس الاشجار و قتل الکفار و سقی الأبرار»

جبریل امین بآسمان برشد، هم در ساعة فرود آمد، و پیغام ملک جل جلاله آورد که

یا رسول اللَّه، اللَّه یقرئک السلام، و یقول: و انا احب منها ثلثا «توبة التائبین، و طهارة المتطهرین و دعوة المضطرین.»

قوله: نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ این آیت در شأن قومی آمد از اهل مدینه که هم شهریان ایشان که جهودان بودند ایشان را گفتند هر کس که بزن خویش رسد از پس وی در محل حرث، فرزند احول آید، مسلمانان از بیم آن از آن فعل تحرّج کردند این آیت آمد أَنَّی شِئْتُمْ الآیة... اذا کان فی مأتی واحد یعنی که چون رسید بزن آنجا بود که فرزند روید چنانک خواهی می‌باشد. عن ابن عباس رض قال: «لا یکون الحرث الّا حیث یکون النبات» و عن عمر قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ان اللَّه لا یستحیی من الحق، لا تأتوا النساء فی ادبار هن»

و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم لا ینظر اللَّه عز و جل الی رجل اتی رجلا او امرأة فی دبرها» و قال «ملعون من اتی امرأته فی دبرها»

وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ گفته‌اند این تسمیت است و دعا بوقت مباشرت، و ذلک ما

روی عن النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال «اذا اراد احدکم ان یأتی اهله فلیقل: «بسم اللَّه اللهم جنبنا الشیطان و جنّب الشیطان ما رزقنا » فان قدر بینهما ولد لم یضره شیطان»

و گفته‌اند معنی وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ طلب فرزند است و ایشان را از پیش فرا فرستادن، چنانک در خبر است

«من قدّم ثلاثة من الولد لم یبلغوا الحنث. لم تمسّه النار الا تحلّة القسم، فقیل یا رسول اللَّه و اثنان؟ قال و اثنان. فظننا انه لو قیل واحد، لقال واحد.

و یقال قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ ان یعمل للَّه سبحانه بما یحبّ و یرضی وَ اتَّقُوا اللَّهَ. فیما امرکم به و نهاکم عنه. وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ فیجزیکم باعمالکم وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بالجنة.

وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ الآیة.. عرضه آن چیز بود که میان تو و میان کاری در آید تا ترا از آن کار باز دارد. میگوید سوگند خوردن بنام من عرضه مسازید تا خویشتن را باز دارید از نیکوکاری، یعنی سوگند مخورید بر کاری کردنی که آن نکنیم، یا بر کاری ناکردنی که آن کنیم. و این چنین سوگند خوردن معصیت است، و راست داشتن آن معصیت، و دروغ کردن آن واجب، و کفارت دادن فریضه.

قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلم «من حلف علی یمین فرأی غیرها خیرا منها، فلیأت الذی هو خیر و لیکفّر عن یمینه.»

کلبی گفت این آیت در شأن عبد اللَّه بن رواحه آمد که از داماد خویش بخواهر بشیر بن النعمان الانصاری ببرید و سوگند خورد که با وی سخن نگویم، و در پیش وی نروم، و در صلاح وی نکوشم و او را با خصمان او و با برادران او صلح ندهم، و ببهانه سوگند با وی نمی‌پیوست. تا رب العالمین این آیت فرستاد، و مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلم بر وی خواند، فرجع عما کان علیه. مقاتل حیان گفت ابو بکر صدیق سوگند یاد کرد با پسر خویش عبد الرحمن نه پیوندد، و با وی نیکویی نکند تا آن گه که مسلمان شود. رب العالمین در شأن وی این آیت فرستاد. و یقال فی قوله تعالی أَنْ تَبَرُّوا. معناه لدفع ان تبرّوا فحذف المضاف، و قیم المضاف الیه مقامه کقوله تعالی وَ سْئَلِ الْقَرْیَةَ و اشباهه.

لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ لغو سوگند ان بود که نامی از نامهای خداوند از زبان کسی بسوگند بیرون آید، بشتاب، یا بر عادت، یا در حال غضب و ضجر، و وی را در آن قصد و عزم سوگند نبود. چنانک عادت است عرب را در نظم سخن که رانند گویند «لا و اللَّه، بلی و اللَّه». وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ این کسبت گفت و آن «عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ» که در سورة المائدة گفت. و گفته‌اند: که لغو سوگند آن بود که سوگند یاد کند بر کاری، و چنان داند و پندارد که در آن راست گوی است، پس بر خلاف آن بود که پنداشت و دانست. رب العزت گفت شما را نگیرم باین سوگند، و بزه نه بر شما و نه کفارتی، لکن بآن گیرم که سوگند یاد کنید بر کاری و دانید که دروغ است و قصد آن دروغ دارید در دل، و بر زبان این چنین سوگند سبب عقوبت است و موجب کفارت. عقوبت آنست که مصطفی گفت: «من حلف علی یمین و هو فاجر لیقطع بها مال امرئ مسلم لقی اللَّه عز و جل و هو علیه غضبان.»

و جاء اعرابی الی النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فقال یا رسول اللَّه ما الکبائر؟ قال الاشراک باللّه، قال ثم ما ذا؟ قال عقوق الوالدین. قال ثم ما ذا؟ قال ثم الیمین الغموس.»

قیل للشعبی ما الیمین الغموس؟ قال اللتی یقتطع بها مال امرئ و هو فیها کاذب.

و روی انه قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «الیمین الفاجره تدع الدیار بلاقع»

و کفّارت آنست که در سورة المائدة گفت: فَکَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ الآیة... بنده‌ای آزاد کند، یا ده درویش را طعام دهد هر یکی را مدّی، یا ایشان را جامه کند هر یکی را پیراهنی، یا ازار پایی، یا دستاری، یا کلاهی، و در اعتاق و اطعام و کسوة مخیرست، آن یکی که خواهد میدهد، پس اگر درویش بود و مال نداشته باشد سه روز روزه دارد پیوسته یا گسسته چنانک خواهد. و بدان که سوگند از کسی درست آید که مکلف بود و نیز بطوع خویش سوگند یاد کند، و در آن نه مکره بود، که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «لیس علی مقهور یمین»

و عقد سوگند که بسته شود بنامهای خدای و صفات وی عز جلاله بسته شود، هر چه بیرون از آنست از مخلوقات و محدثات سوگند نه بندد، و کراهیت باشد بآن سوگند یاد کردن. قال الشافعی: و اخشی ان یکون معصیة.

روی ابی عمر قال، قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «من کان حالفا فلا یحلف الّا باللّه»

و عن ابی هریره رض قال، قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «لا تحلفوا بآبائکم و لا بالانداد، و لا تحلفوا الّا باللّه، و لا تحلفوا باللّه الّا و انتم صادقون».

و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من حلف انه بری‌ء من الاسلام، فان کان کاذبا فقد قال کفرا، و ان کان صادقا فلن یرجع الی الاسلام سالما»

و بدانک استثنا در سوگند شود همچنانک در طلاق شود و در عتاق، و در نذر و در اقرار. در طلاق چنانست که زن خود را گوید «انت طالق ان شاء اللَّه» باین استثنا که در طلاق پیوست طلاق نیفتد. و در عتاق آنست که بنده خود را گوید «انت حرّ ان شاء اللَّه.» آزاد نشود، و در نذر آنست که گوید للَّه علی کذا ان شاء اللَّه این نذر منعقد نشود، و در اقرار آنست که گوید «لفلان علی کذا ان شاء اللَّه» باین اقرار چیزی بروی لازم نیاید. همچنین اگر سوگند یاد کند در نفی یا در اثبات، و استثنا در آن پیوندد، چنانک سخنی یا سکوتی دراز در میان نیفتد گوید و اللَّه لأفعلن کذا ان شاء اللَّه یا گوید «و اللَّه لا افعل کذا ان شاء اللَّه» عقد سوگند بسته نشود.

قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم من حلف علی یمین ثم قال ان شاء اللَّه فقد استثنی.

ثم قال فی آخر الآیة وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ یؤخر العقوبة عن الکافرین و العصاة، و الحلم من الناس التثبت و الاناة، و من اللَّه الامهال.

بخش ۱۳۰ - ۴۰ - النوبة الاولی‏: قوله تعالی: وَ یَسْئَلُونَکَ ترا می‌پرسند عَنِ الْمَحِیضِ از حیض زنان، قُلْ هُوَ أَذیً بگوی آن مکروهی است و خونی قذر، فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ دور باشید از زنان فِی الْمَحِیضِ در درنگ حیض، وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ و گرد ایشان مگردید بمجامعت حَتَّی یَطْهُرْنَ تا از رفتن خون حیض پاک گردند فَإِذا تَطَهَّرْنَ که پاک گشتند و غسل کردند فَأْتُوهُنَّ بایشان میرسید مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ از جایی که خدای فرمود شما را إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ دوست دارد خدای باز گردندگان بوی، وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ و دوست دارد پاکیزگان و خویشتن کوشندگان.بخش ۱۳۲ - ۴۰ - النوبة الثالثة: قوله تعالی: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً الآیة کلام خداوند حکیم، یاد آن کردگار عظیم، ما جدی نامدار کریم، یار هر ضعیف مونس هر لهیف، مایه هر درویش، امید هر نومید، دلیل هر گم راه، درماندگان و عاجزان را نیک پناه، خداوندی که از مهربانی و نیک خدایی عطاء خود بر خلق ریزان کرد، و هر کس را آنچه صلاح و بهینه آن کس دید آن کرد، بنگر که چه کرد از فضل، و چه نمود از کرم باین زنان عاجز رنگ ضعیف نهاد، ملول طبع، چون دانست که بنیت ایشان با ضعف است، و طبع ایشان با ملالت، و طاقت دوام خدمت ندارند، و در آن خللها آرند، ایشان را عذری پدید کرد، در بعضی روزگار تا لختی طاعت و گران باری خدمت ازیشان بیفتاد، بی اختیار ایشان، و ایشان را در آن جرمی نه، باز چون روزگاری برآید و نشاط بیفزاید، و آرزوی خدمت و طاعت بریشان تازه شود، آن عذر بریده گردد، و خطاب باز متوجه شود. اینت نکو کاری و مهربانی! اینت خداوندی و بنده نوازی! ازین عجبتر که ایشان را در آن حال که بازداشت، از خدمت باز داشت نه از مخدوم، تا اگر تن از خدمت باز ماند دل از مخدوم باز نماند، ایشان را دستوری ذکر داد هم در دل هم بر زبان و مرهمی نهاد بآنچه گفت «أنا جلیس من ذکرنی» تا نومید نشوند، و از بساط قرب به نیوفتند، چون از خدمت باز ماندند که نه هر که رسید خود بخدمت و طاعت ظاهر رسید، اگر علت رسیدن خدمت ظاهر بودی از سحره فرعون چه خدمت آمد؟ و از ابلیس مهجور چه بود از خدمت که نیامد؟

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ مردی آمد بر رسول خدا نام وی ثابت بن الدحداح گفت یا رسول اللَّه! زنان را در حال حیض نزدیکی کنیم و پاسیم یا نه؟ که بگذاریم ایشان را در وقت حیض و نپاسیم؟ آیت آمد وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً، فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ حیض و محیض یکی است، همچون کیل و مکیل و عیش و معیش. و معنی حیض رفتن خون است، یعنی آن دم معروف سیاه رنگ، بحرانی که از قعر رحم برآمد، کمینه آن یک شبانروزست و مهینه پانزده شبانروز، و غالب آن شش یا هفت روز است، و هر چه نه از قعر رحم بیامد و نه سیاه رنگ بود آن را دم استحاضه گویند. و احکام حیض در آن نرود.
هوش مصنوعی: آیه‌ای از قرآن در مورد سوالی که درباره وضعیت زنان در دوران حیض (قاعدگی) مطرح شده، صحبت می‌کند. یک مرد به نام ثابت بن الدحداح از پیامبر سوال می‌کند که آیا می‌توان با زنان در این دوره نزدیکی کرد یا نه. به این سوال پاسخ داده می‌شود که زنان در حال حیض باید مورد اعتنا قرار نگیرند و از آن‌ها فاصله گرفته شود. حیض به معنای خونریزی ماهانه‌ای است که از رحم زنان خارج می‌شود. این خون عموماً سیاه رنگ و در دوره‌ای مشخص (بین یک تا پانزده روز) جریان دارد و معمولاً مدت زمان آن شش یا هفت روز است. خونریزی‌هایی که از این دوره خارج نمی‌شوند و رنگ غیرعادی دارند، تحت عنوان "دم استحاضه" شناخته شده و احکام خاص خود را دارند.
روی ان فاطمة بنت ابی حبیش قالت لرسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «انی مستحاض أ فأدع الصلاة؟ فقال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: ان دم الحیض اسود یعرف، فاذا کان کذلک فامسکی عن الصلاة، و اذا کان الآخر فتوضئ و صلی فانما هو عرق.»
هوش مصنوعی: فاطمه دختر ابی حبیش به پیامبر اسلام گفت که من دچار خون‌ریزی غیرطبیعی هستم، آیا باید نماز را ترک کنم؟ پیامبر فرمودند: "اگر خون‌ریزی تو به رنگ تیره و مشخصی باشد، در این صورت باید از نماز پرهیز کنی. اما اگر رنگ آن متفاوت باشد، باید وضو بگیری و نماز بخوانی، زیرا این خون‌ریزی به دلیل عرق است."
فاطمة بنت ابی حبیش گفت یا رسول اللَّه من زنی مستحاضه‌ام نماز بگذارم در حال استحاضه یا نه؟ رسول خدا گفت دم حیض دم سیاه است معروف‌ که در آن نماز نگذارند، چون آن باشد نماز مگذار، و اما چون دم استحاضه باشد وضو کن و نماز کن، که آن رگی است که روان میشود، و نماز منافی آن نیست ابن عباس گفت آن رگ در ادنی الرحم است نه در قعر رحم، و حکم مستحاضه آنست که خویشتن را بشوید و استوار به بندد، و هر نماز فریضه را بعد از دخول وقت وضو کند، و بعد از وضو البته در نماز تأخیر نکند. چون این حدود بجای آرد اگر چه قطرات خون از وی میرود نماز وی درست بود، و کسی را که ادرار البول باشد یا سلس المذی بود، حکم وی همین باشد.
هوش مصنوعی: فاطمه دختر ابی حبیش از پیامبر خدا سوال کرد که آیا می‌تواند در حال استحاضه نماز بخواند یا نه. پیامبر پاسخ داد که خون حیض، خون سیاهی است که در آن نمی‌توان نماز خواند. اما اگر خون استحاضه باشد، باید وضو بگیرد و نماز بخواند، زیرا این خون ناشی از رگ است و مانع نماز نیست. ابن عباس توضیح داد که این رگ در نزدیکی رحم قرار دارد، نه در عمق آن. در مورد زنان مستحاضه، باید خود را بشویند و خون را ببندند و برای هر نماز فریضه که وقتش شروع می‌شود وضو بگیرند و پس از وضو در نماز تأخیر نکنند. اگر این موارد را رعایت کنند، حتی اگر قطرات خونی از آن‌ها بیفتد، نمازشان صحیح خواهد بود. همچنین وضعیت کسی که دچار ادرار یا سلسلۃ المذی باشد، همین‌طور است.
اما احکام حیض آنست که بر زن حرام بود در حال حیض خواندن قرآن، که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: لا یقرأ الجنب و لا الحائض شیئا من القرآن»
هوش مصنوعی: خواندن قرآن برای زنان در دوران حیض ممنوع است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «جنب و حائض نباید چیزی از قرآن بخوانند.»
و حرام است بر وی پاسیدن قرآن لقوله تعالی لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ، و حرام است بر وی در مسجد درنگ کردن‌
هوش مصنوعی: بر او جایز نیست که قرآن را لمس کند، مگر افرادی که پاک و مطهر هستند، و همچنین بر او حرام است که در مسجد بماند.
لقوله صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «لا یحل المسجد لجنب و لا لحائض»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرموده‌اند که ورود جنابت و حیض به مسجد حرام است.
، و حرام است بر وی طواف کردن که مصطفی عایشه را گفت: «اصنعی ما یصنع الحاج غیر ان لا تطوفی»
هوش مصنوعی: طواف کردن بر او حرام است، و پیامبر به عایشه گفت: «آنچه را که حجاج انجام می‌دهند، انجام بده اما طواف نکن».
یعنی فی حال الحیض، و حرامست بر وی نماز کردن و روزه داشتن، اما روزه را قضا باید کردن و نماز نه، که زنی از عایشه پرسید ما بال الحائض تقضی الصوم و لا تقضی الصلاة؟ فقالت لها أحروریة انت قالت لست بحروریة، و لکنّی اسأل. فقالت کان یصیبنا ذلک علی عهد رسول اللَّه فتؤمر بقضاء الصوم و لا نؤمر بقضاء الصلاة. و حرامست بر مرد رسیدن بحائض و مباشرت با وی که مصطفی گفت: «من وطی‌ء امرأته و هی حائض فقضی بینهما ولد فاصابه جذام، فلا یلومنّ الّا نفسه، و من احتجم یوم السبت و الاربعاء فاصابه وضح فلا یلومنّ الا نفسه.»
هوش مصنوعی: در دوران قاعدگی، زنان نمی‌توانند نماز بخوانند و روزه بگیرند. با این حال، باید روزه‌های قضا شده را بگیرند اما نیازی به قضا کردن نمازها نیست. زنی از عایشه پرسید که چرا زنان در دوران قاعدگی باید روزه‌های خود را قضا کنند ولی نمازهایشان را نه. عایشه پاسخ داد که این مسئله در زمان پیامبر (ص) وجود داشت و دستور قضا کردن روزه داده می‌شد اما برای نماز چنین دستوری نبود. همچنین، مردان نمی‌توانند با زنان در دوران قاعدگی نزدیکی کنند، چون پیامبر (ص) فرموده‌اند اگر مردی با زن حائض نزدیکی کند و نتیجۀ این کار مشکلی باشد، تنها خود او را باید سرزنش کند.
پس اگر مباشرت کند در حال حیض حدّی واجب نشود، اما کفّارت بر وی لازم آید، اگر در ابتداء حیض باشد یک دینار بصدقه دهد، و اگر در آخر بود نیم دینار، چنانک در خبرست: و این قول قدیم شافعی است. اما بقول جدید بر وی هیچ چیز لازم نیاید از کفارت، اما بزه کار شود، همچنانک مباشرت بموضع مکروه نه بمحل حرث که حرام است و موجب کفارت نیست، اینجا همچنانست.
هوش مصنوعی: اگر کسی در زمان حیض با همسر خود نزدیکی کند، مجازات خاصی برای او تعیین نمی‌شود، اما باید کفاره‌ای بپردازد. اگر نزدیکی در ابتدای دوران حیض باشد، باید یک دینار صدقه بدهد و اگر در انتهای آن باشد، نیم دینار باید بدهد، همان‌طور که در روایت‌ها آمده است. این نظر یکی از قول‌های قدیمی شافعی است. اما طبق نظر جدید، بر او هیچ‌گونه کفاره‌ای لازم نیست، اما به نوعی او مرتکب خطا شده است. در اینجا نیز مانند نزدیکی در مکان ممنوعه، که حرام است و موجب کفاره نمی‌شود، این حکم صدق می‌کند.
و زن حائض را روا باشد که ذکر خدا کند، و حیض ایشان را کفّارت گناهان است و ذلک فیما
هوش مصنوعی: زن حائض می‌تواند ذکر خدا را به جا آورد و دوران حیض او باعث بخشش گناهانش می‌شود.
روی عن عائشة قالت قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ما من امرأة تحیض الا کان حیضها کفارة لما مضی من ذنوبها، و ان قالت اول یوم حاضت الحمد اللَّه علی کل حال و استغفر اللَّه من کل ذنب کتب اللَّه لها براءة من النار و جوازا علی الصراط و أمانا من العذاب»
هوش مصنوعی: حضرت عائشه نقل می‌کند که پیامبر اسلام فرمودند: «هیچ زنی نیست که دچار عادت ماهانه شود، مگر اینکه دوران قاعدگی‌اش موجب آمرزش گناهان گذشته‌اش خواهد بود. و اگر در اولین روزی که قاعدگی‌اش آغاز می‌شود، بگوید الحمد لله در هر حال و از هر گناهی استغفار کند، خداوند برای او برائت از آتش جهنم، اجازه عبور از صراط و امان از عذاب را می‌نویسد.»
فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ... الآیة. چون این آیة آمد زنان را در زمان حیض از خانها بیرون کردند، جماعتی آمدند از اعراب مدینه گفتند یا رسول اللَّه سرما سخت است، و جامه اندک، و زنان حائض از خانه بیرون کرده‌ایم اگر جامه بایشان دهیم ما سرما یابیم، و اگر ندهیم ایشان برنج آیند، چکنیم که درماندیم؟ مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت شما را نفرمودند که ایشان را از خانها بدر کنید، شما را فرمودند که مجامعت ایشان مکنید، و سبب آن بود که جهودان و گبران از زنان خویش در حال حیض پرهیز میکردند و فرا هیچ کار نمی‌گذاشتند، و ترسایان بر عکس این مجامعت میکردند و از حیض نمی‌اندیشیدند، رب العالمین این امت را راه میانه برگزید. و خیر الامور اوساطها گفت چنانک گبران و جهودان کنند نباید کرد، و چنانک ترسایان کنند هم نه.
هوش مصنوعی: این متن درباره موضوعی مذهبی و اجتماعی است. بیان می‌کند که در یک زمان خاص، وقتی آیه‌ای درباره زنان در دوران قاعدگی نازل شد، برخی از عرب‌های مدینه از پیامبر سوال کردند که چه باید بکنند زیرا سرمای هوا شدید است و نمی‌دانند که با زنان حائض که از خانه بیرون کرده‌اند، چه کنند. پیامبر به آن‌ها یادآوری کرد که دستور داده نشده که زنان را از خانه بیرون کنند، بلکه گفته شده که با آن‌ها نزدیکی نکنند. در واقع، این حکم به نوعی به توازن و میانه‌روی در رفتارها اشاره دارد و به این نکته تأکید می‌کند که باید از افراط و تفریط‌هایی که دیگر اقوام داشته‌اند، پرهیز کرد.
«افعلوا کل شی‌ء الّا الجماع»
هوش مصنوعی: «هر کاری را انجام دهید جز عمل جنسی.»
این لفظ خبر است و عن عایشه رض: ان رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال ناولینی الخمرة فقلت انی حائض فقال ان حیضتک لیست فی یدک، و سئلت عایشه: هل تأکل المرأة مع زوجها و هی طامت؟ قالت نعم کان رسول اللَّه یدعونی فآکل معه، و انا عارک، و کان یأخذ العرق فیقسم علی فیه فاعترق منه، ثم اضعه فیأخذ، فیعترق منه و یضع فمه حیث وضعت فمی من القدح و یدعوا بالشراب فیقسم علیّ فیه قبل ان یشرب منه فآخذه فاشرب منه ثم اضعه فیأخذه فیشرب منه و یضع فمه حیث وضعت فمی من العرق و یدعوا بالشراب فیقسم علی فیه قبل ان یشرب منه القدح.
هوش مصنوعی: این متن بیان می‌کند که عایشه رضی‌الله عنها از پیامبر اسلام نقل کرده است که او در حین پریود از نوشیدن شراب منع نشده است. عایشه می‌گوید که در زمانی که او پریود بوده، پیامبر می‌خواست که او با او غذا بخورد و او نیز این کار را انجام می‌داد. پیامبر همچنین هنگام نوشیدن، از عرق یا لیوانی که او استفاده کرده، می‌نوشید و هیچ‌گونه ممنوعیتی برای او قائل نمی‌شد. این روایت به نوعی از رفتارهای پیامبر با همسرش و تعاملات بین آن‌ها در شرایط مختلف اشاره دارد.
و در خبرست که: عایشه با رسول خدا در یک جامه خفته بود، ناگاه عایشه از جای برجست. رسول گفت چه رسید ترا؟ مگر حیض رسید؟ گفت آری رسول گفت: ازار بر بند استوار و به جایگاه خویش باز آی.
هوش مصنوعی: و گفته شده که: عایشه در یک رختخواب با پیامبر خدا خوابیده بود، ناگهان عایشه از جا بلند شد. پیامبر پرسید: چه بر تو رفته است؟ آیا قاعدگی تو آغاز شده است؟ عایشه پاسخ داد: بله. پیامبر فرمود: دامن خود را محکم ببند و به جای خود برگرد.
وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ الآیة... بتشدید طا و ها قراءة ابو بکر و عاصم و حمزه و کسایی است، معنی آنست که گرد ایشان بمجامعت مگردید تا آن گه که غسل کنند از حیض خویش. باقی قراءة بتخفیف طا و ضم ها خوانند حَتَّی یَطْهُرْنَ یعنی با ایشان نزدیکی مکنید تا از رفتن خون حیض پاک کردند، به بریدن خون حیض.
هوش مصنوعی: به هیچ‌وجه به آنها نزدیک نشوید تا زمانی که پاک شوند. این عبارت به گونه‌ای دیگر از قرآن خوانده می‌شود که به این معنی است که تا وقتی که از حیض خود غسل نکرده‌اند، نباید با آنها نزدیکی کنید. بعضی دیگر آن را به شکل دیگری خوانده‌اند که به معنای جلوگیری از نزدیکی با آنها تا زمان پاک شدن از خون حیض است.
و علما را اختلاف است در مجامعت بعد از آن که حیض بریده شود، و پیش از غسل، مذهب شافعی آنست و جماعتی عظیم علما بر آنند که چون حیض بریده شد تا غسل نکنند یا تیمم اگر آب نیابند، حلال نیست رسیدن بوی، پس گفت فَإِذا تَطَهَّرْنَ ای اغتسلن چون پاک گشتند و خویشتن را شستند بغسل.
هوش مصنوعی: علمای اسلامی در مورد برقراری رابطه جنسی پس از اتمام عادت ماهانه و قبل از غسل اختلاف نظر دارند. مذهب شافعی و گروهی بزرگ از علما معتقدند که تا زمانی که غسل انجام نشود یا در صورت عدم دسترسی به آب، تیمم نکنند، برقراری رابطه جنسی جایز نیست. بنابراین آیه‌ای که می‌گوید "هنگامی که پاک شدند" اشاره به این دارد که پس از غسل کردن و پاک شدن، می‌توانند با هم نزدیکی کنند.
فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ الآیة... بایشان می‌رسید اگر خواهید از آنجا که خدا فرمود شما را، یعنی از آنجا که فرزند روید، معنی دیگر فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ بایشان می‌رسید، از آن روزی که اللَّه فرمود شما را، یعنی با عقد نکاح و در زمان طهر، نه در حال فجور و نه در ایام حیض، که چون وطی در حال حیض رود بیم آن باشد که فرزند سیاه روی آید، کما
هوش مصنوعی: به آنها نزدیک شوید از جایی که خدا به شما دستور داده است. این یعنی از جایی که فرزند به دنیا می‌آید. همچنین می‌توان این را به این شکل تفسیر کرد که به آنها نزدیک شوید زمانی که خدا به شما فرمان داده است، یعنی از زمانی که با عقد نکاح یکدیگر را به همسر انتخاب کرده‌اید و در زمان پاکی، نه در زمان زنا و نه در ایام قاعدگی، زیرا اگر در زمان قاعدگی نزدیک شوید ممکن است خطراتی برای فرزند به وجود آید.
روی ان رجلا و امرأة فی ایام سلیمان بن داود اختصما فی ولد لهما اسود فقالت المرأة هو منک و ابی الرجل، فقال سلیمان هل جامعتها فی المحیض؟ قال نعم، قال هو لک و انما سوّد اللَّه وجهه عقوبة لفعلکما، قال ابن کیسان فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ الآیة... یعنی لا تأتوهن صائمات و لا معتکفات، و لا محرمات، و اقربوهن و غشیانهن لکم حلال.
هوش مصنوعی: روزی مرد و زنی در ایام سلیمان، فرزند سیاه‌پوستی داشتند و بر سر او با هم اختلاف داشتند. زن گفت: "این بچه از توست" و مرد گفت: "او فرزند من نیست." سلیمان از مرد پرسید آیا با زن در زمان عادت ماهانه‌اش نزدیکی کرده است یا نه؟ مرد پاسخ داد: "بله." سلیمان گفت: "این بچه برای توست، و سیاه‌پوستی او به خاطر عمل شماست." همچنین ابن کیسان اشاره کرد که به زنان در زمان‌های خاص نزدیک نشوید و تنها در شرایط معین این کار مجاز است.
اگر کسی خواهد که ادب مباشرت بداند، اول باید که بریدی فرا پیش دارد، چنانک در خبر است از معانقه و ملاعبه و دست فرا گرفتن و بر ماسیدن و تقبیل کردن و در حال مباشرت روی از قبله بگرداند، و بسم اللَّه بگوید، و این دعا بر خواند: «اللهم جنبنا الشیطان و جنب الشیطان ما رزقتنا» و تعجیل نکند که مصطفی گفت: اذا جامع احدکم امرأته فلا یعجلها، فان لهن حاجة کحاجتکم
هوش مصنوعی: اگر کسی می‌خواهد آداب معاشرت را بداند، باید ابتدا به آداب و قواعد آن توجه کند. در روایات آمده است که در هنگام آغوش‌گرفتن، بازی کردن و بوسیدن، باید در حین مباشرت، روی خود را از قدس (قبله) دور کند. همچنین باید با نام خدا شروع کند و دعایی بخواند که می‌گوید: «خداوندا، ما را از شیطان دور کن و شیطان را از آنچه به ما روزی داده‌ای دور کن». همچنین نباید عجله کند زیرا پیامبر (ص) فرموده‌اند: وقتی که یکی از شما با همسرش باشد، نباید او را عجله‌زده کند، زیرا آنها نیاز دارند به اندازه نیاز شما.
و عزل نکند، که مصطفی را از عزل پرسیدند گفت: ذلک الواد الخفی، و تلا اذا الموؤدة سئلت‌
هوش مصنوعی: او عزل نخواهد کرد و وقتی از مصطفی درباره عزل پرسیدند، گفت: این پسر خفی است، و آیه‌ای را خواند که در آن درباره دختران زنده به گور شده سوال می‌شود.
مگر که موطوئه کنیزک وی باشد، یا کنیزک دیگری بزنی کرده، یا حرّه بود و دستوری عزل داده، و کراهیت است در عورت زن نگرستن، و فرزند را از آن بیم طمس باشد، و بهیچ حال سر خویش با سرّ اهل خود بیرون ندهد، که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: ان اعظم الامانة عند اللَّه یوم القیمة و روی شر الناس عند اللَّه منزلة یوم القیمة، الرجل یفضی الی امرأته و تفضی الیه، ثم ینشر سرّها».
هوش مصنوعی: اگر کنیزی متعلق به او باشد، یا کنیزی دیگر را به او بخشیده باشند، یا او آزاد باشد و دستوری برای جدایی صادر شده باشد، نگاه به عورت زن مکروه است و باید از ترس فاش شدن راز فرزند خودداری کند. در هیچ حالتی نباید اسرار خانواده را فاش کند، زیرا پیامبر اسلام فرمود: "بزرگ‌ترین امانت در نزد خداوند در روز قیامت این است که مرد به همسرش و زن به شوهرش اطمینان کنند و سپس راز یکدیگر را فاش کنند."
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ الآیة... دوست دارد خدای بازگردانندگان را یعنی ایشان که از شرک با ایمان گردند و در ایمان از معصیت با طاعت گردند، و در طاعت از ریا با اخلاص کردند، و در اخلاص از خلق با حق کردند، پس مؤمن اگر چه مطیع باشد و مخلص، وی را از توبت چاره نیست. ازینجا گفت رب العالمین: وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ گفته‌اند توبت بر سه رتبت است: اول توبت، پس انابت، پس اوبت، هر که از بیم عقوبت توبه کند او را تائب گویند و هر که امید ثواب را توبه کند او را منیب گویند و هر که فرمان و اجلال حق را توبه کند او را اوّاب گویند توبه صفت مؤمنان است، وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، انابت صفت مقربانست وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ اوبت صفت پیغامبران است نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ و یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ میگوید خدای دوست دارد پاکان را، ایشان که از نجاسات بپرهیزند، و خود را از خبائث حدث و جنایت طهارت دهند، تا حضرت نماز را بشایند. قال ابو العالیة و محمد بن کعب: اما التطهّر بالماء فحسن، و لکن یحب المتطهرین من الذنوب. خبری جامع که ببعضی ازین آیت تعلق دارد: روایت کنند که مصطفی روزی در حجره عایشه بود، زنی آمد و طعامی آورد، که مردی انصاری فرستاده بود، رسول خدا گفت: هذه حنطة معمولة بلحم تسمّیها الاعاجم هریسة عوّضنیها اللَّه تعالی من الخمر
هوش مصنوعی: خداوند، توبه‌کنندگان را دوست دارد؛ یعنی افرادی که از شرک به ایمان می‌آیند و از معصیت به اطاعت تغییر مسیر می‌دهند و در عبادت از ریاکاری به خلوص نیت می‌رسند و از خلق به حق می‌پردازند. حتی اگر مؤمنی مطیع و خالص باشد، باز هم نیاز به توبه دارد. از اینجا است که خداوند می‌فرماید: «و همگی به سوی خدا توبه کنید، ای مؤمنان، باشد که رستگار شوید». توبه سه مرحله دارد: ابتدا توبه، سپس انابت و در نهایت اوبت. هرکس به سبب ترس از عذاب، توبه کند، تائب نامیده می‌شود و هرکس با امید به پاداش، توبه کند، منیب نامیده می‌شود و کسی که به خاطر احترام و عظمت خدا توبه کند، اوّاب نامیده می‌شود. توبه، ویژگی مؤمنان است، در حالی که انابت ویژگی نزدیکان به خداست و اوبت، ویژگی پیامبران است. خداوند همچنین پاکان را دوست دارد؛ کسانی که از ناپاکی‌ها پرهیز می‌کنند و خود را از گناهان پاک می‌سازند تا بتوانند نماز را به درستی ادا کنند. در این زمینه، برخی از روایت‌ها نشان می‌دهد که پیامبر اسلام در مکانی نشسته بود و زنی غذایی آورد که مردی انصاری برای او فرستاده بود و او به آن غذا اشاره کرد و گفت که خداوند به او از شراب خمر بهتر داده است.
و مهتران صحابه خلفاء و راشدین و ائمه دین حاضر بودند، رسول خدا دست مبارک فراز کرد، شکسته بر آورد تا تناول کند این چند کلمت در آن حال بگفت: حببت الی من دنیاکم ثلاث: الطیب و النساء و قرة عینی فی الصلاة
هوش مصنوعی: در جمع مهتران صحابه، خلفای راشدین و امامان دین، رسول خدا دست مبارک خود را بالا برد و به نشانه‌ای اشاره کرد تا این چند کلمه را بیان کند: «از دنیای شما سه چیز برایم محبوب شده است: عطرها، زنان و روشنی چشمم در نماز.»
ابو بکر صدّیق موافقت مصطفی را شکسته برآورد و گفت: و انا احب منها ثلاثا یا رسول اللَّه: النظر الیک و انفاق المال علیک و تلاوة ما انزل الیک. عمر خطاب همچنین لقمه برداشت گفت: «و انا احب منها ثلاثا امرا بمعروف و نهیا عن منکر و حدا اقیمه اللَّه عز و جل. عثمان عفان نیز شکسته برداشت. و گفت: انا احب منها ثلاثا: اطعام الجوعان و کسوة العریان و الصلاة باللیل و الناس نیام» علی مرتضی ع نیز موافقت کرد و لقمه برداشت، گفت: و انا احب ایضا ثلاثا: قری الضیف، و الصوم فی صمیم الصیف، و الضرب بین یدی رسول اللَّه بالسیف.
هوش مصنوعی: ابوبکر صدیق در جمع گفت: «من سه چیز را بیشتر از آنچه گفته شد دوست دارم: نگاه کردن به تو، انفاق مال در راه تو و خواندن آنچه بر تو نازل شده است.» عمر خطاب نیز گفت: «من هم سه چیز را دوست دارم: امر به معروف، نهی از منکر و اجرای حدّی که خداوند مقرر کرده است.» عثمان بن عفان گفت: «من نیز سه چیز را دوست دارم: feeding the hungry, پوشاندن عریان و نماز خواندن در شب وقتی که مردم خوابند.» علی بن ابی‌طالب نیز اضافه کرد: «من هم سه چیز را دوست دارم: مهمان‌نوازی، روزه‌داری در گرمای شدید تابستان و جنگیدن در کنار رسول الله با شمشیر.»
جبرئیل امین ع، پیک حضرت ربّ العالمین آن ساعت در آمد، و بمساعدت گفت: و انا احب منها ثلثا: غرس الاشجار و قتل الکفار و سقی الأبرار»
هوش مصنوعی: جبرئیل امین، فرشته‌ای که پیام‌های خداوند را می‌آورد، در آن لحظه حاضر شد و گفت: "من نیز از این سه چیز خوشم می‌آید: کاشت درختان، مبارزه با کافران و آبیاری نیکوکاران."
جبریل امین بآسمان برشد، هم در ساعة فرود آمد، و پیغام ملک جل جلاله آورد که
هوش مصنوعی: جبریل پیامبر به آسمان رفت و در همان زمان از آنجا فرود آمد و پیام خداوند بزرگ را آورد که...
یا رسول اللَّه، اللَّه یقرئک السلام، و یقول: و انا احب منها ثلثا «توبة التائبین، و طهارة المتطهرین و دعوة المضطرین.»
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، خدا به تو سلام می‌دهد و می‌فرماید: من از سه چیز بیشتر از آنچه که ذکر شده، خوشم دارم: توبه‌کنندگانی که به سوی من باز می‌گردند، پاکی و طهارت کسانی که خود را پاک می‌کنند و دعا و درخواست یاری از سوی نیازمندان.
قوله: نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ این آیت در شأن قومی آمد از اهل مدینه که هم شهریان ایشان که جهودان بودند ایشان را گفتند هر کس که بزن خویش رسد از پس وی در محل حرث، فرزند احول آید، مسلمانان از بیم آن از آن فعل تحرّج کردند این آیت آمد أَنَّی شِئْتُمْ الآیة... اذا کان فی مأتی واحد یعنی که چون رسید بزن آنجا بود که فرزند روید چنانک خواهی می‌باشد. عن ابن عباس رض قال: «لا یکون الحرث الّا حیث یکون النبات» و عن عمر قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «ان اللَّه لا یستحیی من الحق، لا تأتوا النساء فی ادبار هن»
هوش مصنوعی: این آیه به موضوع ارتباط بین شوهران و همسران اشاره دارد و به مسلمانان توصیه می‌کند که هرگاه قصد نزدیکی دارند، در مکان مناسب و طبیعی این کار را انجام دهند. این موضوع در پی یک نگرانی از گروهی از یهودیان مدینه مطرح شده بود که به مسلمانان گفتند در صورت نزدیکی در ناحیه‌ای خاص، فرزند ناقص‌الخلقه‌ای به دنیا می‌آید. مسلمانان از ترس این گفته‌ها از آن عمل جلوگیری می‌کردند، تا اینکه آیه‌ای نازل شد که بر اهمیت مکان مناسب تأکید داشت. ابن عباس اشاره می‌کند که حرث (محل زراعت) تنها جایی است که گیاه رشد می‌کند و عمر نیز نقل کرده که پیامبر فرمودند خداوند در بیان حق خجالت ندارد و تأکید کرد که نزدیکی باید به روش صحیح انجام شود.
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم لا ینظر اللَّه عز و جل الی رجل اتی رجلا او امرأة فی دبرها» و قال «ملعون من اتی امرأته فی دبرها»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خداوند به مردی که با مردی دیگر یا زنی، رابطه نادرست داشته باشد، نگاه نمی‌کند و همچنین فرمودند: کسی که با همسرش به شیوه‌ای ناپسند ارتباط برقرار کند، نفرین شده است.
وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ گفته‌اند این تسمیت است و دعا بوقت مباشرت، و ذلک ما
هوش مصنوعی: و برای خودتان پیشی بگیرید، گفته‌اند این در واقع به معنای اقدام به عمل نیکو و دعا در زمان نزدیکی است، و این همان چیزی است که...
روی عن النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم قال «اذا اراد احدکم ان یأتی اهله فلیقل: «بسم اللَّه اللهم جنبنا الشیطان و جنّب الشیطان ما رزقنا » فان قدر بینهما ولد لم یضره شیطان»
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرموده‌اند: وقتی کسی می‌خواهد با همسرش باشد، باید بگوید: «بسم‌الله، خدایا، ما را از شیطان دور کن و شیطان را از آنچه به ما ارزانی می‌داری دور ساز.» اگر بین آن‌ها فرزندی به دنیا بیاید، شیطان به او آسیب نخواهد رساند.
و گفته‌اند معنی وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ طلب فرزند است و ایشان را از پیش فرا فرستادن، چنانک در خبر است
هوش مصنوعی: در این بخش اشاره شده است که عبارت "وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ" به معنای درخواست فرزند بوده و به نوعی اشاره به این دارد که نسل بعدی را از قبل به وجود آورده و به آینده آماده کنیم، همان‌طور که در روایات نیز آمده است.
«من قدّم ثلاثة من الولد لم یبلغوا الحنث. لم تمسّه النار الا تحلّة القسم، فقیل یا رسول اللَّه و اثنان؟ قال و اثنان. فظننا انه لو قیل واحد، لقال واحد.
هوش مصنوعی: کسی که سه فرزندش هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند، آتش به او آسیب نمی‌زند مگر در صورتی که قسمش را بشکند. برخی از افراد از رسول‌الله پرسیدند که آیا این حکم شامل دو فرزند هم می‌شود؟ ایشان پاسخ دادند بله، شامل دو فرزند هم می‌شود. به نظر می‌رسید که اگر سؤال از یک فرزند می‌شد، ایشان نیز جواب یک فرزند را مطرح می‌کردند.
و یقال قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ ان یعمل للَّه سبحانه بما یحبّ و یرضی وَ اتَّقُوا اللَّهَ. فیما امرکم به و نهاکم عنه. وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ فیجزیکم باعمالکم وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بالجنة.
هوش مصنوعی: پیشاپیش برای خودتان اقدام کنید که برای خداوند با کارهایی که او دوست دارد و از آنها راضی است، عمل کنید و از خداوند بترسید در آنچه که به شما فرمان داده و از آن نهی کرده است. و بدانید که حتماً با او ملاقات خواهید کرد و او شما را به خاطر اعمالتان پاداش خواهد داد. همچنین مومنان را به بهشت بشارت دهید.
وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ الآیة.. عرضه آن چیز بود که میان تو و میان کاری در آید تا ترا از آن کار باز دارد. میگوید سوگند خوردن بنام من عرضه مسازید تا خویشتن را باز دارید از نیکوکاری، یعنی سوگند مخورید بر کاری کردنی که آن نکنیم، یا بر کاری ناکردنی که آن کنیم. و این چنین سوگند خوردن معصیت است، و راست داشتن آن معصیت، و دروغ کردن آن واجب، و کفارت دادن فریضه.
هوش مصنوعی: خداوند می‌فرماید که نباید او را به عنوان وسیله‌ای برای سوگندهای خود قرار دهید. این بدان معناست که نباید به نام خدا سوگند یاد کنید و به این وسیله خود را از انجام کارهای نیک بازدارید. یعنی نباید سوگند بخورید که کاری را انجام دهید اما در واقع آن را ترک کنید، و یا بر این سوگند بزنید که کاری را انجام ندهید ولی در نهایت آن را انجام دهید. این نوع سوگند خوردن کار نادرستی است و پایبند بودن به آن نیز معصیت به حساب می‌آید. همچنین در مواردی که به چنین سوگندهایی پرداخته‌اید، باید دروغ بگویید و همچنین مکلف به ادای کفاره خواهید بود.
قال النبی صلی اللَّه علیه و آله و سلم «من حلف علی یمین فرأی غیرها خیرا منها، فلیأت الذی هو خیر و لیکفّر عن یمینه.»
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص)، فرمودند: «هرکس قسمی خورده و بعد فهمید که چیزی بهتر از آن وجود دارد، باید به سوی آن چیز بهتر برود و برای قسم خود کفاره بدهد.»
کلبی گفت این آیت در شأن عبد اللَّه بن رواحه آمد که از داماد خویش بخواهر بشیر بن النعمان الانصاری ببرید و سوگند خورد که با وی سخن نگویم، و در پیش وی نروم، و در صلاح وی نکوشم و او را با خصمان او و با برادران او صلح ندهم، و ببهانه سوگند با وی نمی‌پیوست. تا رب العالمین این آیت فرستاد، و مصطفی صلی اللَّه علیه و آله و سلم بر وی خواند، فرجع عما کان علیه. مقاتل حیان گفت ابو بکر صدیق سوگند یاد کرد با پسر خویش عبد الرحمن نه پیوندد، و با وی نیکویی نکند تا آن گه که مسلمان شود. رب العالمین در شأن وی این آیت فرستاد. و یقال فی قوله تعالی أَنْ تَبَرُّوا. معناه لدفع ان تبرّوا فحذف المضاف، و قیم المضاف الیه مقامه کقوله تعالی وَ سْئَلِ الْقَرْیَةَ و اشباهه.
هوش مصنوعی: کلبی اظهار داشت که این آیه در مورد عبد اللَّه بن رواحه نازل شده است. او از دامادش خواست که با خواهر بشیر بن النعمان انصاری ازدواج کند و قسم خورد که با او صحبت نکند، نزد او نرود، و برای اصلاح او تلاشی انجام ندهد و صلحی بین او و دشمنانش و برادرانش برقرار نکند. به دلیل قسمی که خورده بود، نتوانست به او نزدیک شود. تا اینکه خداوند این آیه را نازل کرد و پیامبر اکرم (ص) آن را بر او خواند و او از رفتار قبلی‌اش دست برداشت. مقاتل حیان نیز گفت ابوبکر صدیق قسم خورده بود که با پسرش عبد الرحمن ارتباط نداشته باشد و با او رفتار خوبی نکند تا زمانی که او مسلمان شود. خداوند نیز در مورد او این آیه را نازل کرد. در مورد جمله "أَنْ تَبَرُّوا" گفته می‌شود که معنای آن "برای جلوگیری از نیکو کردن" است و مضاف حذف شده و مضاف‌الیه به جای آن آمده است مانند آیه "وَ سْئَلِ الْقَرْیَةَ" و موارد مشابه.
لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ لغو سوگند ان بود که نامی از نامهای خداوند از زبان کسی بسوگند بیرون آید، بشتاب، یا بر عادت، یا در حال غضب و ضجر، و وی را در آن قصد و عزم سوگند نبود. چنانک عادت است عرب را در نظم سخن که رانند گویند «لا و اللَّه، بلی و اللَّه». وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ این کسبت گفت و آن «عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ» که در سورة المائدة گفت. و گفته‌اند: که لغو سوگند آن بود که سوگند یاد کند بر کاری، و چنان داند و پندارد که در آن راست گوی است، پس بر خلاف آن بود که پنداشت و دانست. رب العزت گفت شما را نگیرم باین سوگند، و بزه نه بر شما و نه کفارتی، لکن بآن گیرم که سوگند یاد کنید بر کاری و دانید که دروغ است و قصد آن دروغ دارید در دل، و بر زبان این چنین سوگند سبب عقوبت است و موجب کفارت. عقوبت آنست که مصطفی گفت: «من حلف علی یمین و هو فاجر لیقطع بها مال امرئ مسلم لقی اللَّه عز و جل و هو علیه غضبان.»
هوش مصنوعی: خداوند شما را به خاطر سوگندهای بی‌موردتان مؤاخذه نمی‌کند. سوگند بی‌مورد به زمانی گفته می‌شود که نام خداوند به‌طور غیرعمد یا در حین خشم و بی‌حوصلگی از زبان شما خارج می‌شود، و شما در آن لحظه هیچ اراده‌ای برای سوگند خوردن ندارید. در زبانی که عرب‌ها استفاده می‌کنند، معمول است که بگویند «نه به خدا» یا «بله به خدا» بدون آنکه به‌طور جدی فکر کنند. اما خداوند به آنچه که قلب‌هایتان متوجه آن شده‌اند، مؤاخذه می‌کند. این بدان معناست که اگر سوگند یاد کنید و واقعاً هم بر آن چه می‌گویید ایمان داشته باشید، بعداً اگر بر خلاف آن عمل کنید، مؤاخذه‌ خواهید شد. در اینجا خداوند می‌فرماید: شما را به خاطر سوگندهایی که بدون تأمل و نیت درست می‌خورید، سرزنش نمی‌کند و نه جریمه‌ای بر شما است، اما اگر به عمد بر کاری سوگند بخورید که در واقع دروغ است و از ابتدا نیت دروغ گفتن داشته باشید، این می‌تواند عواقب جدی داشته باشد. پیغمبر فرموده است که کسی که بر سوگند دروغ بخورد و به‌وسیله آن مال مسلمانی را قطع کند، نزد خداوند در حال غضب خواهد بود.
و جاء اعرابی الی النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فقال یا رسول اللَّه ما الکبائر؟ قال الاشراک باللّه، قال ثم ما ذا؟ قال عقوق الوالدین. قال ثم ما ذا؟ قال ثم الیمین الغموس.»
هوش مصنوعی: یک عرب بدوی به خدمت پیامبر اسلام (ص) آمد و گفت: "ای رسول خدا، گناهان بزرگ کدامند؟" پیامبر پاسخ داد: "شریک قرار دادن با خدا." عرب پرسید: "و سپس چه؟" پیامبر گفت: "نفرین بر والدین." دوباره عرب پرسید: "و سپس چه؟" پیامبر فرمود: "و سپس قسم دروغ."
قیل للشعبی ما الیمین الغموس؟ قال اللتی یقتطع بها مال امرئ و هو فیها کاذب.
هوش مصنوعی: شعبی از او پرسید: "قسمت غموس چه معنایی دارد؟" او پاسخ داد: "قسمتی است که با آن مال شخصی را می‌برند در حالی‌که فرد در آن دروغ می‌گوید."
و روی انه قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «الیمین الفاجره تدع الدیار بلاقع»
هوش مصنوعی: در این جمله آمده است که پیامبر اسلام فرمود: "قسم کاذب باعث می‌شود که افراد خانه‌ها و زمین‌های خود را رها کنند." بدین معنا که قسم نادرست تأثیرات منفی بر زندگی و روابط افراد دارد و ممکن است آن‌ها را به ترک خانه‌ها و مکان‌های خود وادار کند.
و کفّارت آنست که در سورة المائدة گفت: فَکَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ الآیة... بنده‌ای آزاد کند، یا ده درویش را طعام دهد هر یکی را مدّی، یا ایشان را جامه کند هر یکی را پیراهنی، یا ازار پایی، یا دستاری، یا کلاهی، و در اعتاق و اطعام و کسوة مخیرست، آن یکی که خواهد میدهد، پس اگر درویش بود و مال نداشته باشد سه روز روزه دارد پیوسته یا گسسته چنانک خواهد. و بدان که سوگند از کسی درست آید که مکلف بود و نیز بطوع خویش سوگند یاد کند، و در آن نه مکره بود، که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «لیس علی مقهور یمین»
هوش مصنوعی: کفاره به این صورت است که در سوره مائدة آمده: کفاره این است که بنده‌ای آزاد شود یا به ده نفر نیازمند غذا داده شود، به هر یک به مقدار مشخصی، یا به هر یک لباس داده شود، مانند پیراهن، شلوار، دستار یا کلاه. در این مورد می‌تواند بین آزاد کردن، غذا دادن و لباس دادن یکی را انتخاب کند. اگر فردی فقیر باشد و مالی نداشته باشد، باید سه روز روزه بگیرد، چه به طور مداوم و چه با فاصله. همچنین باید توجه داشت که سوگند از کسی معتبر است که مکلف باشد و با اراده خود سوگند یاد کند؛ در اینجا هیچ گونه اجبار وجود ندارد، زیرا پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند: «برا ی کسی که تحت فشار قرار دارد، سوگند نمی‌باشد».
و عقد سوگند که بسته شود بنامهای خدای و صفات وی عز جلاله بسته شود، هر چه بیرون از آنست از مخلوقات و محدثات سوگند نه بندد، و کراهیت باشد بآن سوگند یاد کردن. قال الشافعی: و اخشی ان یکون معصیة.
هوش مصنوعی: عقد سوگند تنها به نام‌های خدا و صفات او بسته می‌شود و هر چیزی که خارج از این موارد باشد، مانند مخلوقات و پدیده‌های دیگر، نباید مورد سوگند قرار گیرد. همچنین اشاره شده که یاد کردن از چنین سوگندهایی ناپسند است. امام شافعی نیز ابراز نگرانی کرده که این کار ممکن است معصیت باشد.
روی ابی عمر قال، قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «من کان حالفا فلا یحلف الّا باللّه»
هوش مصنوعی: ابی عمر نقل می‌کند که رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کس قسم می‌خورد، باید تنها به خدا قسم بخورد.»
و عن ابی هریره رض قال، قال رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «لا تحلفوا بآبائکم و لا بالانداد، و لا تحلفوا الّا باللّه، و لا تحلفوا باللّه الّا و انتم صادقون».
هوش مصنوعی: ابو هریره (رض) نقل می‌کند که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «با نام پدرانتان سوگند نخورید و به غیر خدا سوگند نخورید، و فقط به خدا سوگند بخورید، و هنگامی که به خدا سوگند می‌خورید، باید صادق باشید».
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم: «من حلف انه بری‌ء من الاسلام، فان کان کاذبا فقد قال کفرا، و ان کان صادقا فلن یرجع الی الاسلام سالما»
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر کسی که قسم بخورد که از اسلام بری است، اگر دروغ بگوید کافر شده است و اگر راست بگوید هیچ گاه نمی‌تواند به اسلام برگردد و سالم بماند.»
و بدانک استثنا در سوگند شود همچنانک در طلاق شود و در عتاق، و در نذر و در اقرار. در طلاق چنانست که زن خود را گوید «انت طالق ان شاء اللَّه» باین استثنا که در طلاق پیوست طلاق نیفتد. و در عتاق آنست که بنده خود را گوید «انت حرّ ان شاء اللَّه.» آزاد نشود، و در نذر آنست که گوید للَّه علی کذا ان شاء اللَّه این نذر منعقد نشود، و در اقرار آنست که گوید «لفلان علی کذا ان شاء اللَّه» باین اقرار چیزی بروی لازم نیاید. همچنین اگر سوگند یاد کند در نفی یا در اثبات، و استثنا در آن پیوندد، چنانک سخنی یا سکوتی دراز در میان نیفتد گوید و اللَّه لأفعلن کذا ان شاء اللَّه یا گوید «و اللَّه لا افعل کذا ان شاء اللَّه» عقد سوگند بسته نشود.
هوش مصنوعی: استثنا در سوگند به این معناست که می‌توان در مواردی مانند طلاق، آزاد کردن بنده، نذر و اقرار، شرطی را اضافه کرد که باعث شود آن عمل انجام نشود. به عنوان مثال، اگر زنی بگوید «تو طلاق هستی ان شاء اللَّه»، این جمله باعث نمی‌شود که طلاق واقع شود. یا اگر کسی بگوید «تو آزاد هستی ان شاء اللَّه»، بنده آزاد نمی‌شود. همچنین اگر کسی نذری کند و بگوید «برای خدا بر عهده من است ان شاء اللَّه»، آن نذر برقرار نخواهد بود. در اقرار هم اگر کسی بگوید «فلانی بر عهده من است ان شاء اللَّه»، چیزی بر او واجب نمی‌شود. در نهایت، اگر در سوگند تأکید کند که چیزی را انجام می‌دهد یا انجام نمی‌دهد و این شرط را اضافه کند، سوگند بسته نمی‌شود.
قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم من حلف علی یمین ثم قال ان شاء اللَّه فقد استثنی.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند: هر کس قسمی بخورد و سپس بگوید "إن شاء اللَّه" (اگر خدا بخواهد)، در واقع استثنا کرده است.
ثم قال فی آخر الآیة وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ یؤخر العقوبة عن الکافرین و العصاة، و الحلم من الناس التثبت و الاناة، و من اللَّه الامهال.
هوش مصنوعی: سپس در انتهای آیه می‌فرماید: خداوند بخشنده و شکیباست. او مجازات را از کافران و گناهکاران به تأخیر می‌اندازد. صفت حلم در مورد مردم به معنی استقامت و صبر است و در مورد خداوند به معنای مهلت دادن است.