مستزاد در مدح سلطان مسعود
ای کامگار سلطان،انصاف تو به گیهان
گشته عیان
مسعود شهریاری،خورشید نامداری
اندر جهان
ای اوج چرخ جایت،گیتی ز روی و رایت
چون بوستان
چون تیغ آسمان گون،گردد به خوردن خون
همداستان
باشد به دستت اندر،از گل بسی سبک تر
گرز گران
بر تیز تگ هزبری،برقی که گردد ابری
زیر عنان
کوهی که باد گردد،چون گردباد گردد
در زیر ران
پیش رفیع تختت،از طوع و طبع بختت
بسته میان
کس چون تو ناشنوده،عادل چو تو نبوده
نوشین روان
در هیچ روزگاری،کس چون تو شهریاری
ندهد نشان
در شکر و مدحت تو،پاینده دولت تو
شد همزبان
آمد بهار خرم،شد عرصه های عالم
پر گلستان
از دست هر نگاری،نیکوتر از بهاری
باده ستان
در عز و ناز و شادی،بر تخت ملک بادی
تا جاودان
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای کامگار سلطان،انصاف تو به گیهان
گشته عیان
هوش مصنوعی: ای پادشاه موفق، در دنیا انصاف و عدلت روشن و مشخص شده است.
مسعود شهریاری،خورشید نامداری
اندر جهان
هوش مصنوعی: مسعود شهریاری، فردی برجسته و شناخته شده در جهان است که همچون خورشیدی درخشان در میان دیگران میدرخشد.
ای اوج چرخ جایت،گیتی ز روی و رایت
چون بوستان
هوش مصنوعی: ای بالای آسمان، جایت با عظمتی است که دنیا همچون باغی زیبا به خاطر وجود و حکمت تو جلوهگر است.
چون تیغ آسمان گون،گردد به خوردن خون
همداستان
هوش مصنوعی: وقتی آسمان به تندی و قاطعیت عمل کند، همه چیز به طور هماهنگ و یکدست به سمت آسیب و خونریزی پیش میرود.
باشد به دستت اندر،از گل بسی سبک تر
گرز گران
هوش مصنوعی: اگر در دستان تو چیزی باشد، سبکتر از گل است. حتی اگر آن چیز بسیار سنگین باشد.
بر تیز تگ هزبری،برقی که گردد ابری
زیر عنان
هوش مصنوعی: بر تیزهی تگ هزبری، جرقهای که زیر مهار میتابد.
کوهی که باد گردد،چون گردباد گردد
در زیر ران
هوش مصنوعی: کوهی که در برابر باد قرار میگیرد، به مانند گردبادی که در زیرش به وجود میآید، تحت تأثیر قرار میگیرد.
پیش رفیع تختت،از طوع و طبع بختت
بسته میان
هوش مصنوعی: در برابر تخت بلند و با شکوه تو، بخت و سرنوشتت به اختيار و میل خودت در میان قرار گرفته است.
کس چون تو ناشنوده،عادل چو تو نبوده
نوشین روان
هوش مصنوعی: هیچ کس مثل تو را نمیتوان پیدا کرد، و عادل و درستی مانند تو وجود ندارد. تو همچون نوشی شیرین و دلپذیری هستی.
در هیچ روزگاری،کس چون تو شهریاری
ندهد نشان
هوش مصنوعی: هیچ زمان و شرایطی وجود ندارد که کسی مانند تو، نشانهای از فرمانروایی بدهد.
در شکر و مدحت تو،پاینده دولت تو
شد همزبان
هوش مصنوعی: در بستودن و تمجید از تو، به جاودانی و رفاه تو، همه زبانها یکی شدند.
آمد بهار خرم،شد عرصه های عالم
پر گلستان
هوش مصنوعی: بهار خوشحال و شاداب فرارسید و همه جا پر از گل و سرسبزی شد.
از دست هر نگاری،نیکوتر از بهاری
باده ستان
هوش مصنوعی: از هر هنرمندی که زیباتر از بهار است، بهتر است که باده بنوشی.
در عز و ناز و شادی،بر تخت ملک بادی
تا جاودان
هوش مصنوعی: در اوج زیبایی و خوشحالی، بر تخت سلطنت نشستهای و این حالت تو تا ابد باقی خواهد ماند.