شمارهٔ ۶۲
بتم باهر سری هر سو سروکار دگر دارد
غمش با هر دلی سودا و بازار دگر دارد
جمال و عشق آندلبر ز هر معشوق و هر عاشق
بگاه جلوه نظاّری و دیداری دگر دارد
اگرچه دیده گلزار روی او مشو قانع
که روی او جز این گلزار، گلزاری دگر دارد
اگر اودیده دادت که دیدارش بدو بینی
طلب کن دیده دیگر که دیداری دگر دارد
اگر در ساعتی صد بار رخسارش بصد دیده
همی بینی مشو قانع که رخساری دگر دارد
چو گفتارش بدانگوشی که او بخشید بشنیدی
برو گوشی دگر بستان که گفتاری دگر دارد
مگو در شهر و بازارش خریدارش منم تنها
که در هر شهر و بازاری خریداری دگر دارد
تو تنها نیستی بیمار آن چشم شوخ آن دلبر
که چشمش چون تو در هر گوشه بیماری دگر دارد
نه تنها مغربی باشد گرفتار سر زلفش
که زلف او بهر موئی گرفتاری دگر دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بتم باهر سری هر سو سروکار دگر دارد
غمش با هر دلی سودا و بازار دگر دارد
هوش مصنوعی: محبوب من زیبایی خیرهکنندهای دارد که هر جا میرود، بقیه به او توجه میکنند. اما در دل هر کسی، غم او شکل میگیرد و هر کس درد و رنج خود را در مورد او مطرح میکند.
جمال و عشق آندلبر ز هر معشوق و هر عاشق
بگاه جلوه نظاّری و دیداری دگر دارد
هوش مصنوعی: زیبایی و عشق آندلبر از هر معشوق و عاشقی متفاوت است و در هر بار ظهور و نمایانی، جلوهای جدید و بینظیر دارد.
اگرچه دیده گلزار روی او مشو قانع
که روی او جز این گلزار، گلزاری دگر دارد
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی و جذابیت چهرهاش به اندازه گلزارهاست، اما نباید به همین مقدار راضی شوی، زیرا او زیباییهایی فراتر از این گلزارها دارد که در جای دیگری نیز تجلی یافتهاند.
اگر اودیده دادت که دیدارش بدو بینی
طلب کن دیده دیگر که دیداری دگر دارد
هوش مصنوعی: اگر چشمی که به تو داده شده، فقط باعث میشود که او را ببینی، پس درخواست کن چشمی دیگر که به تو امکان دیدن نوعی دیگر از دیدار را بدهد.
اگر در ساعتی صد بار رخسارش بصد دیده
همی بینی مشو قانع که رخساری دگر دارد
هوش مصنوعی: اگر در یک لحظه صد بار هم چهرهاش را ببینی، نباید راضی شوی، زیرا او چهرهای دیگر نیز دارد.
چو گفتارش بدانگوشی که او بخشید بشنیدی
برو گوشی دگر بستان که گفتاری دگر دارد
هوش مصنوعی: وقتی که صحبتهای او را با این گوش میشنوی و او از روی لطف و محبت سخن میگوید، بهتر است که با گوش دیگری به او گوش کنی، زیرا ممکن است حرفهای دیگری نیز برای گفتن داشته باشد.
مگو در شهر و بازارش خریدارش منم تنها
که در هر شهر و بازاری خریداری دگر دارد
هوش مصنوعی: در شهر و بازار کسی را جز من نیست که به دنبال او بگردم، اما او در هر مکان دیگری هم خریدارانی دارد.
تو تنها نیستی بیمار آن چشم شوخ آن دلبر
که چشمش چون تو در هر گوشه بیماری دگر دارد
هوش مصنوعی: تو در تنها نبودن خود شک نکن، زیرا آن چشم بازیگوش و آن دلبر دلربا نیز بیماریهایی دارد که در هر گوشهای در کمین هستند، درست مانند تو.
نه تنها مغربی باشد گرفتار سر زلفش
که زلف او بهر موئی گرفتاری دگر دارد
هوش مصنوعی: فقط کسی که از طرف مغرب (غرب) گرفتار زلف او شده نیست، بلکه زلف او باعث جذب و گرفتار شدن دیگران هم میشود.