گنجور

شمارهٔ ۱۲۰

تا مهر تو دیدیم، ز ذرّات گذشتیم
از جمله‌ صفات از پی آن ذات گذشتیم
چون جمله‌ جهان مظهر و آیات وجودند
اندر طلب از مظهر و آیات گذشتیم
با ما سخن از کشف و کرامات مگوئید
چون ما ز سر کشف و کرامات گذشتیم
دیدیم که این‌ها همگی خواب و خیال‌ است
مردانه ازین خواب و خیالات گذشتیم
ای شیخ اگر جمله کمالات تو این‌ است
خوش باش که از جمله کمالات گذشتیم
دردِ سرِ ارشاد ز ما دور کن ای پیر
کز پیر و مریدی و ارادات گذشتیم
از خانقه و صومعه و مدرسه رَستیم
ز اوراد رهیدیم و ز اوقات گذشتیم
از مدرسه و درس و مقالات گذشتیم
وز شبهه و تشکیک و سؤالات گذشتیم
از کعبه و بت‌خانه و زنّار و چلیپا
از میکده و کوی خرابات گذشتیم
این‌ها به‌حقیقت همه آفات طریق‌اند
المنتة لِلّه که ز آفات گذشتیم
ما از پی نوری که بود مشرقِ انوار
از مغربی و کوکب و مشکوة گذشتیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.