گنجور

شمارهٔ ۷ - غزل

انت نسمه من صوب ارض الاحبه
بطیب تحیات و عرف موده
تشیر لسیری نحو وادی الجنایه
وتصبوا لمیلی صوب ارض رضیته
وادت امانات و حلت مقامها
و عادت الی عود و مالت لرجعه
قعلت لها حال الرجوع الیهم
و شوقی الیها مثل شوقی لجنه
ایا نسمه ان حبیب اعتاب فایق
علی الناس فی حکم و عدل و حکمه
ففی بلغی منی الیهم تحییتی
سلام علیکم من سلام و مومنه
انا خیر اولاد البحر البریه
ساسعی الیکم سعی ساع مهر ولیه
بروحی و جسمانی و قلبی و جملتی
الی حی احبابی و حربی و شیفتی

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.