شمارهٔ ۸۳ - به شاهد لغت هنج، بمعنی کشنده
کمندی عدو هنج از بهر کین
فرو هشته چون اژدهائی ز زین
شمارهٔ ۸۲ - به شاهد لغت ویر، بمعنی یاد و حافظه: یکی تیز ویریست بسیار دانشمارهٔ ۸۴ - به شاهد لغت فرخو، بمعنی پاک کردن کشت و باغ، پیراستن تاک رز و گزین کردن کشت: گر نیستت ستورچه باشد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کمندی عدو هنج از بهر کین
فرو هشته چون اژدهائی ز زین
هوش مصنوعی: دشمن کمندی را برای انتقام به حمله کشیده که همچون اژدهای از زین عبور میکند.

لبیبی