شمارهٔ ۱۷ - به شاهد لغت شخائید، بمعنی ریش کرد
چو بشنید شاه آن پیام نهفت
ز کینه لب خود شخائید و گفت
شمارهٔ ۱۶ - به شاهد لغت پیشادست، بمعنی نقد: ستد و داد جز به پیشادستشمارهٔ ۱۸ - به شاهد لغت لست، بمعنی چیزی قوی: گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو بشنید شاه آن پیام نهفت
ز کینه لب خود شخائید و گفت
هوش مصنوعی: وقتی شاه آن پیام را شنید، از روی کینه لب خود را گزید و گفت.