گنجور

شمارهٔ ۶۹

بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شب‌ها
کنون هم هست شب، لیکن سیاه از دود یارب‌ها
خوش آن شب‌ها که پیشش بودمی گه مست و گه سرخوش
جهانم می‌شود تاریک چون یاد آرم آن شب‌ها
همی‌کردم حدیث ابرو و مژگان او هردم
چو طفلان سوره نون‌والقلم‌خوانان به مکتب‌ها
چه باشد گر شبی پرسد که در شب‌های تنهایی
غریبی زیر دیوارش چگونه می‌کند شب‌ها
بیا، ای جان هر قالب که تا زنده شوند از سر
به کویت عاشقان کز جان تهی کردند قالب‌ها
اگر چه دل بدزدیدی و جان، اینک نگر حالم
چه نیکو آمد آن خنده، درین دیده ازان لب‌ها
مرنج از بهر جان، خسرو، اگرچه می‌کشد یارت
که باشد خوبرویان را بسی زین گونه مذهب‌ها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1388/10/05 22:01
mareshtani

lotfan in ghazal ra tasheh nomajed
---
پاسخ: با تشکر، نحوهٔ نمایش ابیات اصلاح شد.

1389/05/31 12:07
منصور محمدزاده

لطفا بیت نخست را به صورت زیر اصلاح فرمایید:
بسی شب با مهی بودم کجا شد آن همه شبها
کنون هم هست شب لیکن سیاه ازدود یاربها
---
پاسخ: با تشکر، «هشت» با «هست» جایگزین شد.

1400/01/03 00:04
امیر کرمی

درود
در مصرع اول بیت دوم 《گه》 به اشتباه که نوشته شده است