شمارهٔ ۱۳۸۸
من عاشقم، نه رعنا، کز دوست کام خواهم
کامم همین کزان در خاکی به کام خواهم
دارم هوس که میرم، در پیش تو کیم من؟
نه خضر و نه مسیحا، نه این مقام خواهم
از زنده داری شب چون نیم کشته گشتم
از کشتگانت مانا خوابی تمام خواهم
من خون دیده نوشتم، این است عشرت من
آیا چه جای بادا بی تو که جام خواهم؟
یابم اگر گدایی شامی به گرد کویت
نقصان بود به همت، گر ملک شام خواهم
دیدن ز بس که بینم حسن تو دیگران را
نه گل درست بینم، نه مه تمام خواهم
خود را سلام گویم از تو، بدین شوم خویش
تو زر پخته بخشی، من سیم خام خواهم
بر درد عشقبازی، خسرو دوا نخواهد
دردش نصیب من شد، من بر دوام خواهم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من عاشقم، نه رعنا، کز دوست کام خواهم
کامم همین کزان در خاکی به کام خواهم
هوش مصنوعی: من عاشق هستم، نه فقط زیبا و دلربا. من از دوست خود خواستهام که مرا به خوشبختی برساند و در این راه حتی اگر در خاک باشم، به این خوشبختی خواهم رسید.
دارم هوس که میرم، در پیش تو کیم من؟
نه خضر و نه مسیحا، نه این مقام خواهم
هوش مصنوعی: دارم فکر میکنم که هنگام رفتن، در کنارت چه جایگاهی دارم؟ نه خضر هستم و نه مسیح، و نه به دنبال این مقام و مقامها هستم.
از زنده داری شب چون نیم کشته گشتم
از کشتگانت مانا خوابی تمام خواهم
هوش مصنوعی: از زمانی که شب را با زندگی سر کردم، مانند کسی که نیمهجان شده، احساس میکنم. از خوابهای طولانی که به یاد کشتگانم دارم، دیگر نمیتوانم آرام بگیرم.
من خون دیده نوشتم، این است عشرت من
آیا چه جای بادا بی تو که جام خواهم؟
هوش مصنوعی: من در عشق دلی خونین دارم و این حالت شادی من است. آیا به جز تو که نیستی، برای من چه جای دیگری وجود دارد که بخواهم از آن بهرهمند شوم؟
یابم اگر گدایی شامی به گرد کویت
نقصان بود به همت، گر ملک شام خواهم
هوش مصنوعی: اگر گدایی از شام به دور کوی تو بیاید و بتواند چیزی به دست آورد، نشان میدهد که با تلاش و اراده میتوانم حتی پادشاهی شام را به دست بیاورم.
دیدن ز بس که بینم حسن تو دیگران را
نه گل درست بینم، نه مه تمام خواهم
هوش مصنوعی: از بس که beauty تو را میبینم، دیگران را نمیتوانم بپرستم؛ نه گلی میبینم که زیبا باشد و نه ماهی که کامل.
خود را سلام گویم از تو، بدین شوم خویش
تو زر پخته بخشی، من سیم خام خواهم
هوش مصنوعی: من برای خودم سلامتی و آرامش را از تو خواستهام، زیرا تو میتوانی من را به مقام بالاتری برسانی. تو همچون طلا پخته و ارزشمند هستی، در حالی که من همچنان خام و ناپخته باقی ماندهام و خواهان پیشرفت و کمال هستم.
بر درد عشقبازی، خسرو دوا نخواهد
دردش نصیب من شد، من بر دوام خواهم
هوش مصنوعی: به خاطر درد عاشقانهام، کسی مانند خسرو درمانی نخواهد داشت. حالا که این درد به من رسیده، تصمیم دارم با آن کنار بیایم و روی پای خودم بایستم.

امیرخسرو دهلوی