گنجور

شمارهٔ ۱۰۰

بهار آمد و سبزه نو شد به جوها
عروسان بستان گشادند روها
گل کوزه بر شاخ می گوید اینک
که کوزه ز ما و ز مستان سبوها
چو گشت آبها شیشه گر گفت بلبل
قواریر من فضت قدروها
نگوید ز آزادگی هیچ سوسن
چو بلبل ز مستی کند گفت و گوها
ازین پس پیاله به کف خوبرویان
خرامنده بینی به لبهای جوها
به هر شاخ غنچه دهن باز کرده
ز خوبان فرو می خورد آرزوها
معطر ازان می کند گل چمن را
کش از نظم خسرو ذخیره ست بوها

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.