گنجور

شمارهٔ ۹۸

باز عقلم برد از سر کاکل مشکین دوست
بست بر دل بند دیگر کا کل مشکین دوست
در دلاویژی و دلبندی سر یک موی نیست
از کمند زلف کمتر کاکل مشکین دوست
گر نه شمشادست کز باد صبا در تاب رفت
از چه پیچد بر صنوبر کاکل مشکین دوست
چون قبای غنچه و پیراهن گل بر تنش
کرده پوششها معطر کاکل مشکین دوست
همچو خونریزی که از قتل خطا گردد خجل
شد ز خون عاشقان ثر کاکل مشکین دوست
تا بود عمر درازش می کند گم شانه را
در میان مشک و عنبر کا کل مشکین دوست
نیست لعلی و دری زین گفته نازکتر کمال
گر بیندی زیوری بر کاکل مشکین دوست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز عقلم برد از سر کاکل مشکین دوست
بست بر دل بند دیگر کا کل مشکین دوست
هوش مصنوعی: عقل من دوباره به خاطر زیبایی‌های دوست گرفتار شده است و از دل من یک بند دیگر به خاطر آن زیبایی‌ها بسته شده است.
در دلاویژی و دلبندی سر یک موی نیست
از کمند زلف کمتر کاکل مشکین دوست
هوش مصنوعی: در زیبایی و جذابیت، به خصوص در دل‌باختگی، هیچ چیز به پای زلف‌های دوست نمی‌رسد، حتی یک مو هم از قید زلف او کمتر است.
گر نه شمشادست کز باد صبا در تاب رفت
از چه پیچد بر صنوبر کاکل مشکین دوست
هوش مصنوعی: اگر این گیاه شمشاد نیست که به خاطر نسیم صبحگاهی خم شده، پس چرا بر درخت صنوبر موهای مشکی دوست می‌پیچد؟
چون قبای غنچه و پیراهن گل بر تنش
کرده پوششها معطر کاکل مشکین دوست
هوش مصنوعی: دوست همچون غنچه‌ای است که بر تنش لباس‌هایی خوشبو و زیبا از گل‌ها و عطرها پوشیده شده است.
همچو خونریزی که از قتل خطا گردد خجل
شد ز خون عاشقان ثر کاکل مشکین دوست
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به احساس شرم و ندامت اشاره می‌کند که در پی یک عمل نادرست به وجود می‌آید. مشابه فردی که به خاطر قتل اشتباهی دچار عذاب وجدان می‌شود، او نیز به خاطر خون عاشقانی که برای معشوقش ریخته شده، احساس ندامت و افسوس می‌کند. در واقع، شاعر با این تصویر نشان می‌دهد که عشق و دلبستگی می‌تواند موجب رنج و خجلت شود، به ویژه زمانی که نشانه‌ای از محبت از دست برود یا آسیب ببیند.
تا بود عمر درازش می کند گم شانه را
در میان مشک و عنبر کا کل مشکین دوست
هوش مصنوعی: تا زمانی که عمر دارد، گم‌شده در عطر مشک و عنبر را می‌یابد؛ همانند موهای مشکین محبوبش.
نیست لعلی و دری زین گفته نازکتر کمال
گر بیندی زیوری بر کاکل مشکین دوست
هوش مصنوعی: هیچ چیز به نازکی و زیبایی این کلمات نیست؛ اگر نگاھی به زیور زیبایی بر موهای مشکین عشق بیندازی، متوجه می‌شوی که کمال و زیبایی در آن نهفته است.