گنجور

مسمط

چون صبح برگرفت ز رخ عنبرین نقاب
شد آشیان باز سحر منزل غراب
شاه حبش گسست سراپرده را طناب
بر ملک شام گشت شه روز کامیاب
در دست صبح تیغ زر اندود آفتاب
گویی که ذوالفقار شه اولیا علی ست
آمد بهار و تازه شد از سر روان باغ
صف برکشید لاله کران تا کران باغ
بلبل صلای عشق بزد در میان باغ
گل گوش گشت تا شنود داستان باغ
کز راه شوق شیوهٔ پیر و جوان باغ
مداحی شهنشه ملک فتا علی ست
آن را که دل ز جام می شوق بی خود است
رندیش لانهایت و مستیش بی حد است
یار و ندیم دولت و اقبال سرمد است
مُهر نگین خاتم دل مهر ایزد است
آرام جان مدایح آل محمّد است
ورد زبان مناقب شیر خدا علی ست
باب حریم علم علی رهنمای دین
سردار اهل معرفت و پیشوای دین
شاهی که اوست بانی خلوت سرای دین
زان شد قوی به تقویت او بنای دین
کز بعد سیّد عربی مقتدای دین
اسلام را ز راه یقین مقتدا علی ست
آن صفدری که پیشهٔ دین را غضنفر است
سقّای بزم جنّت و ساقی کوثر است
افضال را مدینه و اسلام را در است
شاهنشهی که صاحب شمشیر دو سر است
مقصود از آفرینش کونین حیدر است
مضمون شرح ترجمهٔ هل اتی علی ست
شاهی که عرش بارگه احتشام اوست
خورشید نعل دلدل گردون خرام اوست
آزاده یی که بخت چو قنبر غلام اوست
صدری که مهر لحمک لحمی بنام اوست
فرمان دهی که تخت خلافت مقام اوست
مسند نشین صدر صف کبریا علی ست
آن سروری که بابِ شهیدان کربلاست
داماد احمد است و پسر عمّ مصطفاست
با خاکِ پاش نسبت مشگ ختا خطاست
دست بریده را زدم لطف او شفاست
گر قاضی ممالک دین خوانمش رواست
چون پیشوای شرع پس از مصطفا علی ست
آن سالکی که از پی مردان راه خویش
در راه دین بباخت همه مال و جاه خویش
اهل گنه ز شرم رسوم تباه خویش
ز آن برده اند سوی جنابش پناه خویش
کاین زمره را به وقت حساب گناه خویش
فریاد رس شفیع امم مرتضا علی ست
سلطان ملک فقر و شهنشاه محتشم
حاضر جواب درس سلونی شه امم
روشن ز عکس خاطرش آیینهٔ قدم
لطفش دوای درد اسیران مستهم
لب تشنگان بادیهٔ خوف را چه غم
مجموع را چو شافی روز جزا علی ست
ای شاه دین چو چارهٔ ما لطف عام توست
بخشای بر خیالی خود کاو غلام توست
این عندلیب باغ سخن صید دام توست
بینی مرا که گوش خرد بر کلام توست
خطی که بر بیاض ضمیراست نام توست
نقشی که بر صحیفهٔ جان است یا علی ست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون صبح برگرفت ز رخ عنبرین نقاب
شد آشیان باز سحر منزل غراب
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح از چهره‌ی زیبا و خوشبو پرده برداشت، آشیانه‌اش دوباره به محلی برای سحر و جادو تبدیل شد.
شاه حبش گسست سراپرده را طناب
بر ملک شام گشت شه روز کامیاب
هوش مصنوعی: شاه حبش پرده را پاره کرد و با طناب به سوی سرزمین شام رفت و در آنجا برنده و پیروز شد.
در دست صبح تیغ زر اندود آفتاب
گویی که ذوالفقار شه اولیا علی ست
هوش مصنوعی: در دستان صبح، نور طلایی خورشید مانند تیغی درخشان به نظر می‌رسد که نشان‌دهنده قدرت و عظمت علی، ولی خدا است.
آمد بهار و تازه شد از سر روان باغ
صف برکشید لاله کران تا کران باغ
هوش مصنوعی: بهار آمد و با خود تازگی را به همراه آورد. در باغ، صف گل‌های لاله از یک طرف تا طرف دیگر کشیده شده است.
بلبل صلای عشق بزد در میان باغ
گل گوش گشت تا شنود داستان باغ
هوش مصنوعی: پرنده عاشق در باغ گل آواز سر داد و به گوش دیگران رسید تا داستان باغ را بشنوند.
کز راه شوق شیوهٔ پیر و جوان باغ
مداحی شهنشه ملک فتا علی ست
هوش مصنوعی: از محبت و اشتیاقی که به عشق و هنر داریم، هر دو نسل، چه جوان و چه پیر، در حال ستایش و مدح پادشاهی برگزیده و جوان هستند که همچون علی (ع) در بین آن‌ها می‌درخشد.
آن را که دل ز جام می شوق بی خود است
رندیش لانهایت و مستیش بی حد است
هوش مصنوعی: کسی که دلش با نوشیدن می عشق سرشار شده و از خود بی‌خود است، حال و هوایش چنان است که نه تنها در سرنوشتش، بلکه در مستی‌اش نیز حد و مرزی نمی‌شناسد.
یار و ندیم دولت و اقبال سرمد است
مُهر نگین خاتم دل مهر ایزد است
هوش مصنوعی: دوست و هم‌نشین من همیشه مایه‌ی خوشبختی و سعادت است و نشانه‌ی عشق من به او مانند انگشتری است که در آن مهر خداوند حک شده است.
آرام جان مدایح آل محمّد است
ورد زبان مناقب شیر خدا علی ست
هوش مصنوعی: زندگی من در ستایش خاندان پیامبر به آرامش می‌گذرد و زبانم به ذکر فضایل علی، شیر خدا، مشغول است.
باب حریم علم علی رهنمای دین
سردار اهل معرفت و پیشوای دین
هوش مصنوعی: دروازه علم و دانش، علی، راهنمای دین و پیشوای آگاهان و اهل معرفت است.
شاهی که اوست بانی خلوت سرای دین
زان شد قوی به تقویت او بنای دین
هوش مصنوعی: سلطانی که بانی بنیاد و نهایت دین است، به سبب حمایت او، دین قوی و پایدار می‌شود.
کز بعد سیّد عربی مقتدای دین
اسلام را ز راه یقین مقتدا علی ست
هوش مصنوعی: از زمانی که پیامبر بزرگ عرب، پیشوای دین اسلام، به دنیا آمد، به‌طور قطع و یقین می‌دانیم که الگوی ما، علی (علیه‌السلام) است.
آن صفدری که پیشهٔ دین را غضنفر است
سقّای بزم جنّت و ساقی کوثر است
هوش مصنوعی: آن مردی که در راه دین و اعتقادات خود بسیار قوی و شجاع است، در عین حال، خدمت‌گزار مهمانی‌های بهشتی و آورندهٔ آب زلال کوثر نیز می‌باشد.
افضال را مدینه و اسلام را در است
شاهنشهی که صاحب شمشیر دو سر است
هوش مصنوعی: افضال در مدینه و اسلام به معنای برتری و ارزش‌ها در مکان و زمان مشخصی است، که در آنجا یک پادشاه با دو شمشیر که نماد قدرت و تسلط است، وجود دارد. این تصویر به ما معنا می‌دهد که این پادشاه با ویژگی‌های خاص خود، به بالاترین مقام و نفوذ در جامعه دست یافته و بر اسلام و شهر مدینه حاکم است.
مقصود از آفرینش کونین حیدر است
مضمون شرح ترجمهٔ هل اتی علی ست
هوش مصنوعی: مقصود از خلقت جهان و همه موجودات، وجود امام علی (ع) است و این موضوع در آیات قرآن نیز به وضوح مطرح شده است.
شاهی که عرش بارگه احتشام اوست
خورشید نعل دلدل گردون خرام اوست
هوش مصنوعی: پادشاهی که بر روی تخت عظمت قرار دارد، مانند خورشید درخشان است که بر گردونه آسمان حرکت می‌کند.
آزاده یی که بخت چو قنبر غلام اوست
صدری که مهر لحمک لحمی بنام اوست
هوش مصنوعی: آزاده‌ای که سرنوشت او همچون قنبر، خدمتگزار اوست و دلش پر از محبت و عشق به کسانی است که شایسته‌اند.
فرمان دهی که تخت خلافت مقام اوست
مسند نشین صدر صف کبریا علی ست
هوش مصنوعی: فرمانروایی که به تخت خلافت نشسته، جایگاهش همانند صندلی با عظمت علی (ع) است.
آن سروری که بابِ شهیدان کربلاست
داماد احمد است و پسر عمّ مصطفاست
هوش مصنوعی: آن بزرگ‌مردی که فرمانروای شهیدان کربلاست، داماد پیامبر احمد و پسر عموی او است.
با خاکِ پاش نسبت مشگ ختا خطاست
دست بریده را زدم لطف او شفاست
هوش مصنوعی: اگر بخواهم این بیت را به زبان ساده توضیح دهم، می‌توان گفت که نسبت به خاک و پاشیدن آن در سرزمین مشگ ختا (شاید اشاره به سرزمین خاصی داشته باشد) اشتباه می‌باشد. زیرا دستِ بریده و ناتوانی که به لطف و رحمت او (خدا یا شخص خاص) امید دارد، شفا می‌یابد. به بیان دیگر، در شرایط سخت و دشوار، می‌توان به الطاف الهی امید داشت.
گر قاضی ممالک دین خوانمش رواست
چون پیشوای شرع پس از مصطفا علی ست
هوش مصنوعی: اگر بگویم که او را قاضی کشورهای دین بدانم، این درست است؛ زیرا او بعد از پیامبر اسلام، پیشوای شریعت است.
آن سالکی که از پی مردان راه خویش
در راه دین بباخت همه مال و جاه خویش
هوش مصنوعی: آن سالکی که برای پیروی از مردان خدا و در راستای دین، تمام ثروت و مقام خود را فدای هدفش کرده است.
اهل گنه ز شرم رسوم تباه خویش
ز آن برده اند سوی جنابش پناه خویش
هوش مصنوعی: آدم‌های گناهکار از سر خجالت به خاطر آداب و رسوم نادرستی که دارند، به سوی پروردگارشان پناه می‌برند.
کاین زمره را به وقت حساب گناه خویش
فریاد رس شفیع امم مرتضا علی ست
هوش مصنوعی: این جمعیت در زمان محاسبه‌ی اعمال خود، برای گناهانشان به کمک و شفاعت امام علی (ع) امید دارند.
سلطان ملک فقر و شهنشاه محتشم
حاضر جواب درس سلونی شه امم
هوش مصنوعی: سلطان فقرا و پادشاه محترم، با ادب و دانش، پاسخگوی سوالات من باشید. من در اینجا حاضر هستم تا از شما بپرسم.
روشن ز عکس خاطرش آیینهٔ قدم
لطفش دوای درد اسیران مستهم
هوش مصنوعی: سایه یاد او مانند آینه‌ای روشن است که لطف او برای درمان دردهای عاشقانی که در بند عشق هستند، موثر است.
لب تشنگان بادیهٔ خوف را چه غم
مجموع را چو شافی روز جزا علی ست
هوش مصنوعی: تلخی و نگرانی‌های سفر زندگی، برای کسانی که تشنه حقیقت‌اند، بی‌اهمیت است، زیرا در روز جزا، علی (ع) مایه‌ی براعت و نجات خواهد بود.
ای شاه دین چو چارهٔ ما لطف عام توست
بخشای بر خیالی خود کاو غلام توست
هوش مصنوعی: ای پادشاه دین، چون تنها راه نجات و فریاد ما رحمت و لطف عمومی توست، لطف کن و بر این خیال ما که بنده و خدمتگزار تو هستیم، عنایت کن.
این عندلیب باغ سخن صید دام توست
بینی مرا که گوش خرد بر کلام توست
هوش مصنوعی: این بلبل باغ گفت و گو که من هستم، در واقع شکار تویی. تو مرا می‌بینی، در حالی که خرد من به حرف‌های تو گوش می‌دهد.
خطی که بر بیاض ضمیراست نام توست
نقشی که بر صحیفهٔ جان است یا علی ست
هوش مصنوعی: نام تو مانند خطی بر صفحهٔ سفید دل‌ها نقش بسته است و یاد تو بر دیوان جان انسان‌ها وجود دارد.