شمارهٔ ۲۷
من به قول دشمنان هرگز نگیرم ترک دوست
کز نکورویان اگر بد در وجود آید نکوست
گر عرب را گفتگوئی هست با ما در میان
حال لیلی گو که مجنون همچنان در جستجوست
چون عروس بوستان از چهره بگشاید نقاب
بلبل ار وصف گل سوری نگوید هرزه گوست
گرچه جانان دوست دارد دشمنی با دوستان
دشمن جان خودست آنکس که برگردد ز دوست
همچو گوی ارزانک سرگردان چوگان گشتهئی
سر بنه چون در سر چوگان هوای زخم گوست
کاشکی از خاک کویش من غباری بودمی
کانک او را آبروئی هست پیشش خاک کوست
چشمهی جانبخش خضرست آنکه آبش جانفزاست
روضهی بستان خلدست این که بادش مشکبوست
چون صبا حال پریشانی زلفت شرح داد
هیچ میدانی کز آن ساعت دلم در بند اوست
با تو خواجو را برون از عشق چیزی دیگرست
ورنه در هر گوشه ماهی سرو قد لاله روست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من به قول دشمنان هرگز نگیرم ترک دوست
کز نکورویان اگر بد در وجود آید نکوست
هوش مصنوعی: هرگز به حرف دشمنان گوش نخواهم کرد و از دوستی فاصله نخواهم گرفت، زیرا حتی اگر در وجود افراد نیکو، بدی هم وجود داشته باشد، باز هم آنها نیکو هستند.
گر عرب را گفتگوئی هست با ما در میان
حال لیلی گو که مجنون همچنان در جستجوست
هوش مصنوعی: اگر عربی با ما درباره چیزی صحبت کند، بگو که مجنون همچنان در جستجوی لیلی است.
چون عروس بوستان از چهره بگشاید نقاب
بلبل ار وصف گل سوری نگوید هرزه گوست
هوش مصنوعی: وقتی که عروس باغ (گل) نقاب خود را کنار میزند، اگر بلبل درباره گل سرخ نتواند چیزی بگوید، در واقع بیمسئولیت و بیمعنا سخن گفته است.
گرچه جانان دوست دارد دشمنی با دوستان
دشمن جان خودست آنکس که برگردد ز دوست
هوش مصنوعی: اگرچه معشوق با دوستان خود دشمنی دارد، اما کسی که از دوست خود فاصله بگیرد، در واقع دشمن جان خود است.
همچو گوی ارزانک سرگردان چوگان گشتهئی
سر بنه چون در سر چوگان هوای زخم گوست
هوش مصنوعی: مانند گوی چمن که بیهدف در حال گردش است، وقتی به زمین چوگان میرسی، سر خود را پایین بینداز، چون در آنجا خطر آسیب وجود دارد.
کاشکی از خاک کویش من غباری بودمی
کانک او را آبروئی هست پیشش خاک کوست
هوش مصنوعی: ای کاش از خاک کوی تو ذرهای بودم؛ چون در برابرت، خاکی که در آن زندگی میکنی، دارای احترام و مقام است.
چشمهی جانبخش خضرست آنکه آبش جانفزاست
روضهی بستان خلدست این که بادش مشکبوست
هوش مصنوعی: چشمهای که زندگیبخش و روحافزا است، همانند خضر نبی است. باغی که در آن بادی خوشبو وزیده باشد، بهشت را تداعی میکند.
چون صبا حال پریشانی زلفت شرح داد
هیچ میدانی کز آن ساعت دلم در بند اوست
هوش مصنوعی: زمانی که نسیم به وصفت پریشانی زلفت اشاره کرد، آیا میدانی که از آن لحظه دل من در اسارت او قرار گرفته است؟
با تو خواجو را برون از عشق چیزی دیگرست
ورنه در هر گوشه ماهی سرو قد لاله روست
هوش مصنوعی: با تو که هستم، دیگر چیزی جز عشق نمیخواهم، گرچه در هر گوشه، ماهی و قد بلند لاله وجود دارد.
حاشیه ها
1402/06/17 13:09
بردیا
خیلی زیبا