شمارهٔ ۴۴۶
دل ز جانانه می تواند شد
کعبه بتخانه می تواند شد
چون فلاطونی اختیار کند
دل که دیوانه می تواند شد
چاک چاکست بسکه دل ز غمت
زلف را شانه میتواند شد
گر تنم خشت خم نشد پس مرگ
خاک میخانه میتواند شد
دیده گر چون صدف سفید شود
اشک دردانه میتواند شد
بسکه بی او طپید مردمکم
دل پروانه می تواند شد
سرمهٔ چشم وحشتم جویا
گرد ویرانه می تواند شد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل ز جانانه می تواند شد
کعبه بتخانه می تواند شد
هوش مصنوعی: دل میتواند به سوی محبوب و معشوق خود گرایش پیدا کند، ولی همچنین قادر است به کعبهای برای پرستش و عبادت تبدیل شود، یا برعکس، به مکانی برای پرستش چیزهای بیارزش و خرافی بدل گردد.
چون فلاطونی اختیار کند
دل که دیوانه می تواند شد
هوش مصنوعی: وقتی دل به انتخابهای خود بپردازد، میتواند حالتی دیوانهوار پیدا کند.
چاک چاکست بسکه دل ز غمت
زلف را شانه میتواند شد
هوش مصنوعی: دل من به خاطر غم تو داغ و نا آرام است، به اندازهای که حتی موهایت هم نیاز به شانه کردن دارند.
گر تنم خشت خم نشد پس مرگ
خاک میخانه میتواند شد
هوش مصنوعی: اگر بدنم زخم و خمش نشود، پس مرگ میتواند به مانند خاک میخانهای باشد.
دیده گر چون صدف سفید شود
اشک دردانه میتواند شد
هوش مصنوعی: اگر چشمها مانند صدف سفید و خالص شوند، میتوانند اشکهای زیبایی مانند مروارید را به نمایش بگذارند.
بسکه بی او طپید مردمکم
دل پروانه می تواند شد
هوش مصنوعی: دل من به شدت برای او تپیده و بیتابی میکند، به طوری که حتی پروانهها هم میتوانند این حالم را درک کنند.
سرمهٔ چشم وحشتم جویا
گرد ویرانه می تواند شد
هوش مصنوعی: چشمهای من به دنبال زیباییهای وحشتناک و بینظمی در ویرانهها میباشد.

جویای تبریزی