گنجور

شمارهٔ ۴۴۳

چه کارم بی گل روی تو گلزار جهان آید
که بوی خونم از هر لالهٔ این بوستان آید
فشار غم خورم شبها ز بس در انتظار او
برون از دیده ام چون شمع مغز استخوان آید
ز افراط نزاکت باعث قطع سحر گردد
به بزم حرف آن موی کمر چون در میان آید
گل افشا زند بر سر شکفتن باده نوشان را
به رنگ غنچه ام راز دل آخر بر زبان آید
قوی شد ناله ام چون تار چنگ از ضعف تن جویا
گر انگشتی گذاری بر لبم شور فغان آید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه کارم بی گل روی تو گلزار جهان آید
که بوی خونم از هر لالهٔ این بوستان آید
هوش مصنوعی: بدون گل رخسار تو، زندگی برایم بی‌معناست؛ چرا که از هر لاله‌ی این باغ، بوی خون من به مشام می‌رسد.
فشار غم خورم شبها ز بس در انتظار او
برون از دیده ام چون شمع مغز استخوان آید
هوش مصنوعی: در شب‌ها به خاطر انتظارش، فشار غم را تحمل می‌کنم و به شدت ناراحت هستم، به گونه‌ای که مانند شمعی می‌شوم که در حال ذوب شدن است و وجودم به شدت تحت تاثیر این غم قرار گرفته است.
ز افراط نزاکت باعث قطع سحر گردد
به بزم حرف آن موی کمر چون در میان آید
هوش مصنوعی: افراط در ظرافت و نازکی می‌تواند زیبایی سحرآمیز یک جمع را تحت‌الشعاع قرار دهد، همان‌طور که وقتی موی کمر در مجلس نمایان شود، تاثیر آن فوراً مشهود است.
گل افشا زند بر سر شکفتن باده نوشان را
به رنگ غنچه ام راز دل آخر بر زبان آید
هوش مصنوعی: گل به زیبایی و لطافت خود اشاره دارد و با سرشت شادابش باده‌نوشان را که در حال لذت بردن هستند تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این میان، راز دل را با رنگ و حالتی شبیه غنچه به زبان می‌آورد. به عبارتی، زیبایی گل و حالتی که در آن دارد باعث می‌شود احساسات و رازهای درون انسان‌ها به زبان بیاید.
قوی شد ناله ام چون تار چنگ از ضعف تن جویا
گر انگشتی گذاری بر لبم شور فغان آید
هوش مصنوعی: صدای ناله‌ام به اندازه‌ای قوی شده که مانند صدای تار چنگ است؛ اگر به لبم دست بزنی، از شدت رنج و درد فریاد بلند می‌زنم.