شمارهٔ ۴۴۰
کمندانداز شوخی همچو آن گیسو نمیباشد
مسیحا معجزی مانند لعل او نمیباشد
به ایمایی دل آهونگاهان میشود صیدش
کمانداری دگر مانند آن ابرو نمیباشد
به راه عشق رفتم با توان ناتوانیها
که پای رفتن این راه جز زانو نمیباشد
به خود در جنگ بدخویی ز خود رم کرده آهویی
نمیباشد چو چشم او چو چشم او نمیباشد
ستمگر بیوفایی سنگدل ناآشنا شوخی
مروت دشمنی جویا چو آن بدخو نمیباشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کمندانداز شوخی همچو آن گیسو نمیباشد
مسیحا معجزی مانند لعل او نمیباشد
هوش مصنوعی: شوخی که به مانند گیسوی زیبا و فریبنده باشد، وجود ندارد. و هیچ معجزهای مانند زیبایی و درخشش لعل او نیست.
به ایمایی دل آهونگاهان میشود صیدش
کمانداری دگر مانند آن ابرو نمیباشد
هوش مصنوعی: وقتی که او با نگاهی دلنشین به من مینگرد، مانند تیری که از کمان رها میشود، دلم شکار میشود. چنین نگاهی مانند آن ابروان زیبا که دارد، در هیچ کس دیگری یافت نخواهد شد.
به راه عشق رفتم با توان ناتوانیها
که پای رفتن این راه جز زانو نمیباشد
هوش مصنوعی: در مسیر عشق قدم گذاشتم، حتی با تمام ناتوانیها و کمبودهای خود، زیرا تنها راهی که برای پیشرفت در این مسیر وجود دارد، تسلیم شدن و زانو زدن است.
به خود در جنگ بدخویی ز خود رم کرده آهویی
نمیباشد چو چشم او چو چشم او نمیباشد
هوش مصنوعی: در این شعر به این موضوع اشاره شده که وقتی انسان درگیر رفتار ناپسند و جدال با خود میشود، نمیتواند به آرامش برسد. آهو به تصویر کشیده شده، نماد زیبایی و لطافت است که در مقابل چشمان فردی که گرفتار ناپاکی است، قرار دارد. به طور کلی، این بیان نشان دهنده این است که در زمان ناملایمات و مشکلات درون، هیچ چیز زیبایی و آرامشی همچون آهو وجود ندارد.
ستمگر بیوفایی سنگدل ناآشنا شوخی
مروت دشمنی جویا چو آن بدخو نمیباشد
هوش مصنوعی: ستمگر که بیوفاست و سنگدل، نباید با او شوخی کرد. او هیچ مروتی ندارد و دشمنیاش را پنهان نمیکند. چنین فردی هیچ خوبی در وجودش نیست.

جویای تبریزی