شمارهٔ ۴۳۶
باطنم را روشنی از عشق بی اندازه شد
داغ دل چون ماه از پهلوی مهرت تازه شد
می شود حاصل تمامی بعد تحصیل کمال
خط کتاب حسن او را رشتهٔ شیرازه شد
گرنه از می تیغ او را آبگیری کرده اند
همچو گل زخمم چرا لبریز از خمیازه شد
همچو آن شمعی که روشن گردد از شمع دگر
بر تنم هر داغ از پهلوی داغی تازه شد
هیچ رنگی برنتابد از لطافت حسن او
نکهت گل می تواند بر عذارش غازه شد
دور ازو چون غنچهٔ پنهان میان لاله زار
دل مرا جویا نهان در داغ بی اندازه شد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باطنم را روشنی از عشق بی اندازه شد
داغ دل چون ماه از پهلوی مهرت تازه شد
هوش مصنوعی: عشق بیپایان، وجود مرا پر از روشنی و نور کرده است و دلم همچون ماه که از کنار تو طلوع میکند، به تازگی و زیبایی آراسته شده است.
می شود حاصل تمامی بعد تحصیل کمال
خط کتاب حسن او را رشتهٔ شیرازه شد
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده است که تمام تلاشها و زحمتهای مربوط به تحصیل و کسب کمال، در نهایت به خط زیبا و مرتب کتاب حسن او تبدیل میشود. یعنی همه این تلاشها به یک نتیجه زیبا و معنادار منجر میشود که نماد نظم و زیبایی است.
گرنه از می تیغ او را آبگیری کرده اند
همچو گل زخمم چرا لبریز از خمیازه شد
هوش مصنوعی: اگر از می، تیغ او را به گونهای آبگیری کردهاند که مانند گل زخمم شود، چرا حالا لبریز از ملال و بیحوصلگی شدهام؟
همچو آن شمعی که روشن گردد از شمع دگر
بر تنم هر داغ از پهلوی داغی تازه شد
هوش مصنوعی: مانند شمعی که از شمع دیگری روشن میشود، هر داغی که به من وارد میشود، بر اثر داغ جدیدی بیشتر و تازهتر میشود.
هیچ رنگی برنتابد از لطافت حسن او
نکهت گل می تواند بر عذارش غازه شد
هوش مصنوعی: هیچ رنگی نمیتواند به خوبی و لطافت زیبایی او نزدیک شود، حتی عطر گلها هم نمیتواند با ویژگیهای زیبایی او رقابت کند.
دور ازو چون غنچهٔ پنهان میان لاله زار
دل مرا جویا نهان در داغ بی اندازه شد
هوش مصنوعی: دوری از او مانند غنچهای است که در دل لالهزار پنهان است و دل مرا به شدت غمگین و داغدار کرده است.

جویای تبریزی