شمارهٔ ۴۳۴
نازنینان را شکوه حسن با تمکین کند
جوش زینت در پرش طاؤس را رنگین کند
پیرتر هر چند گردد خصم دشمن تر شود
حلقه گردیدن کمان را بیشتر زورین کند
چشم لیلی از نگه سازی حباب باده را
عکس لعلین موج صهبا را لب شیرین کند
هر سحرگه کز صفا عالم شود آیینه دار
چون رگ گل عکس می موج هوا رنگین کند
بی بهار جلوه اش جویا فضای دشت را
فیض گلریزان اشکم دامن گلچین کند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نازنینان را شکوه حسن با تمکین کند
جوش زینت در پرش طاؤس را رنگین کند
هوش مصنوعی: زیبایی دلفریب معشوقان، دل را به تسلیم وادار میکند و زیبایی زرق و برق پر طاووس را به رنگهای زیبا در میآورد.
پیرتر هر چند گردد خصم دشمن تر شود
حلقه گردیدن کمان را بیشتر زورین کند
هوش مصنوعی: هرچقدر که زمانی بگذرد و عمر انسان بیشتر شود، دشمنیش هم بیشتر شده و حسادت و کینهاش افزایش مییابد. این موضوع به مانند فشاری است که بر کمان میآید و موجب میشود که استحکام و قدرت آن بیشتر شود.
چشم لیلی از نگه سازی حباب باده را
عکس لعلین موج صهبا را لب شیرین کند
هوش مصنوعی: چشمان لیلی، با نگاهی که مانند حبابهای شراب است، تصویرهایی از قرمزی و زیبایی غیرقابل وصف به وجود میآورد و لبهای شیرین را نمایان میکند.
هر سحرگه کز صفا عالم شود آیینه دار
چون رگ گل عکس می موج هوا رنگین کند
هوش مصنوعی: هر صبح که نور محبت و زیبایی در جهان میتابد، آینهدار زیبایی میشود. مانند رگی که در گل قرار دارد، تصویر این زیبایی باعث میشود که رنگهای هوا نیز زنده و رنگین شوند.
بی بهار جلوه اش جویا فضای دشت را
فیض گلریزان اشکم دامن گلچین کند
هوش مصنوعی: در غیاب بهار، زیباییاش مانند جویبار به فضای دشت میتابد و اشکهای من همچون گلباران، دامن گل را سرشار از رنگ و عطر میکند.

جویای تبریزی