شمارهٔ ۱۴۲
شد از یاد گل رویی دلم حسرت نصیب امشب
بود پرواز رنگ می به بال عندلیب امشب
تب گرم محبت دارم و از جستن نبضم
رگ برق است هر انگشت در دست طبیب امشب
شود هر غنچه را در بر قبا پیراهن طاقت
چو بخرامد به باغ آن سرو قد جامه زیب امشب
چسان فردا نگهدارم عنان اضطرابش را
به امید وفایی گر دهم دل را فریب امشب
ز دل عزم طواف دیده دارد اشک می ترسم
که ماند در ره از حیرانیم جویا غریب امشب
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شد از یاد گل رویی دلم حسرت نصیب امشب
بود پرواز رنگ می به بال عندلیب امشب
هوش مصنوعی: دلم امشب پر از حسرت شده، از یاد گل و روی زیبا رفتهام و آرزو دارم که کاش میتوانستم با صدای خوش بلبل، لحظاتی را پر از رنگ و نشاط سپری کنم.
تب گرم محبت دارم و از جستن نبضم
رگ برق است هر انگشت در دست طبیب امشب
هوش مصنوعی: من در آتش عشق میسوزم و وقتی نبضام را معاینه میکنند، هر انگشت پزشک مانند برق میزند.
شود هر غنچه را در بر قبا پیراهن طاقت
چو بخرامد به باغ آن سرو قد جامه زیب امشب
هوش مصنوعی: هر غنچهای در کنار خود لباس زیبایی میپوشد، وقتی که آن سرو بلند به باغ میآید و جلوه میکند.
چسان فردا نگهدارم عنان اضطرابش را
به امید وفایی گر دهم دل را فریب امشب
هوش مصنوعی: چطور میتوانم فردا کنترل اضطرابم را در دست بگیرم، در حالی که امشب با امید به وفا و صداقت، قلبم را فریب میدهم؟
ز دل عزم طواف دیده دارد اشک می ترسم
که ماند در ره از حیرانیم جویا غریب امشب
هوش مصنوعی: دل دلم نمیآید که در این شب غمگین چشمهایم اشک بریزند. میترسم که در میان این همه سردرگمی و تنهایی، اشکهایم در مسیر گم شوند و به هیچ جا نرسم.

جویای تبریزی