گنجور

شمارهٔ ۱۳۹

شب خیالم به خواب دید ترا
چقدرها به بر کشید ترا
مور ره یافته به خرمن گل
یا خط عنبرین دمید ترا
پای تا سر مزه است اندامت
به نگه می توان چشید ترا
آب رنگی نماند با لعلت
تشنه ای ظاهرا مکید ترا
گل و شمشاد و سرو را دیدم
به همه ناز می رسید ترا
باز مانده زکار قطره زدن
بسکه اشکم ز پی دوید ترا
گشت جویا ز خود تهی چون ماه
تا تواند به بر کشید ترا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب خیالم به خواب دید ترا
چقدرها به بر کشید ترا
هوش مصنوعی: در خواب شب، تو را در آغوش خود چقدر به خود نزدیک دیدم.
مور ره یافته به خرمن گل
یا خط عنبرین دمید ترا
هوش مصنوعی: یک مور که به سوی خرمن گل رفته است، یا بویی از عطر عنبر را استشمام کرده است، تو را می‌بیند.
پای تا سر مزه است اندامت
به نگه می توان چشید ترا
هوش مصنوعی: تو به قدری زیبا و جذابی که از سر تا پا، وجودت شیرینی و لذت را به یاد می‌آورد. به اندازه‌ای که فقط با یک نگاه به تو، می‌توان طعم خوشی را تجربه کرد.
آب رنگی نماند با لعلت
تشنه ای ظاهرا مکید ترا
هوش مصنوعی: آب رنگی باقی نمانده که به خاطر لعل زیبایت تشنه‌ات شده باشد، به نظر می‌رسد این تشنگی به خاطر تو به وجود آمده است.
گل و شمشاد و سرو را دیدم
به همه ناز می رسید ترا
هوش مصنوعی: من زیبایی گل‌ها، شمشادها و سروها را مشاهده کردم که با ناز و زیبایی به تو می‌رسید.
باز مانده زکار قطره زدن
بسکه اشکم ز پی دوید ترا
هوش مصنوعی: از شدت اشک‌هایی که ریخته‌ام، دیگر نتوانسته‌ام به کار خود ادامه دهم و حالا فقط در انتظار تو هستم.
گشت جویا ز خود تهی چون ماه
تا تواند به بر کشید ترا
هوش مصنوعی: انسانی که از خود بی‌خبر است، مانند ماهی است که در جستجوی نور و روشنایی است تا بتواند تو را در آغوش بگیرد و نزد خود بیاورد.