شمارهٔ ۷۴
صبر از دل و دل از من و من از وطن جدا
سهل است اگر نباشم ازان سیم تن جدا
سازد ز غصه همچو قبا جیب خویش چاک
گر یک زمان فتد ز تنش پیرهن جدا
در بیستون ز ناله من گر صدا فتد
ناله ز درد کوه جدا کوهکن جدا
هر صبحدم ز شوق تو پیش گل و سمن
مرغ چمن جدا کند افغان و من جدا
زارم بکش مگوی کزین آستان برو
مردن بر تو به که ز تو زیستن جدا
زان حالها که پیش من آمد جدا ز تو
اکنون فسانه ای ست به هر انجمن جدا
دانی که چیست جامی ازین آستانه دور
آشفته بلبلی ز حریم چمن جدا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
صبر از دل و دل از من و من از وطن جدا
سهل است اگر نباشم ازان سیم تن جدا
هوش مصنوعی: آنقدر آسان است که من از وطنم دور باشم، اگر دل و صبر من از من جدا شود.
سازد ز غصه همچو قبا جیب خویش چاک
گر یک زمان فتد ز تنش پیرهن جدا
هوش مصنوعی: گرفتاری و درد دل میتواند انسان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود که او احساسش را به گونهای عمیق و واقعی تجربه کند. وقتی که قلب انسان از اندوه پر میشود، میتواند به شکلی عمیق و قابل مشاهده در خود را نمایان کند، مانند این که لباسی که به تن دارد، از روی بدنش جدا شود. این وضعیت به نوعی نشاندهندهی شدت احساسات منفی و غم درونی فرد است.
در بیستون ز ناله من گر صدا فتد
ناله ز درد کوه جدا کوهکن جدا
هوش مصنوعی: اگر صدای ناله من از بیستون بلند شود، این ناله جدا از درد کوه خواهد بود و کوهکن نیز از آن جدا خواهد بود.
هر صبحدم ز شوق تو پیش گل و سمن
مرغ چمن جدا کند افغان و من جدا
هوش مصنوعی: هر صبح که میشود، به خاطر شوق تو، پرندهای در چمن به خاطر گل و سمن ناله میزند و من هم از آنها جدا هستم.
زارم بکش مگوی کزین آستان برو
مردن بر تو به که ز تو زیستن جدا
هوش مصنوعی: من را بزن و نگو که از این درگاه خارج شوم، زیرا برای من بهتر است که از تو جدا شوم تا اینکه همچنان در کنار تو زندگی کنم.
زان حالها که پیش من آمد جدا ز تو
اکنون فسانه ای ست به هر انجمن جدا
هوش مصنوعی: آن حالاتی که زمانی پیش من بود و به خاطر تو به وجود آمد، اکنون به داستانی تبدیل شده که در هر جمعی به آن اشاره میشود.
دانی که چیست جامی ازین آستانه دور
آشفته بلبلی ز حریم چمن جدا
هوش مصنوعی: میدانی که چه حالتی دارد گلی که از باغ جدا شده و بلبل ویرانحال و آشفتهای که از آغوش چمن دور گشته است؟