گنجور

بخش ۳۲ - امیر علی شیر نوایی

میرنوایی - رحمه الله، و صاحب دولتی که زمان ما به وجود شریف او مشرف است هر چند پایه قدر وی نظر به مراتب جاه و حشمت و قرب پادشاه صاحب شوکت و قیاس به مناقب معنوی از فضل و ادب و فضایل موهوب و مکتسب از آن بلندتر است که وی را به حسن شعر تعریف کنند و به جودت نظم توصیف.

اما چون خاطر شریفش به واسطه کسب فضیلت تواضع و کسر نفس به آن فرود آمده است که خود را در سلک این طایفه منخرط گردانیده است دیگران را حجاب تحاشی از آن معنی که وی را از طبقه ایشان دارند و از زمره ایشان شمارند مرتفع گشته، اما انصاف آن است که هر جا این طایفه باشند وی سر باشد و هرگاه نام این طبقه نویسند وی سر دفتر، چنانکه این معما به اسم شریفش منبی از این معنی است:

علی سیر الافاضل سرت دهرا
و احرزت الفضائل بالفواضل
و باسمک فقت اهل الفضل طرا
لذا صورته فوق الافاضل

و چون گوهر نامش بزرگتر از آن است که هر محل از نظم صدف آن تواند بود و هر مقام از شعر شرف آن تواند یافت تخلص اشعارش به آنچه از این معمای دیگر مفهوم می گردد نامزد گشته،

کنه نامش در تخلصها نیابد هیچ کس
بر لب یابندگان از وی نوایی دان و بس

و اگر چه وی را بحسب قوت طبیعت و وسعت قابلیت هر دو نوع شعر ترکی و فارسی میسر است، اما میل طبع وی به ترکی از فارسی بیشتر است و غزلیات وی به آن زبان از ده هزار زیادت خواهد بود.

و مثنویاتی که در مقابله خمسه نظامی وقوع یافته به سی هزار است و گوهر نظم نسفته است و از جمله اشعار فارسی وی است قصیده ای که در جواب قصیده خسرو است که مسماست به دریای ابرار واقع شده و مشتمل است بر بسیاری از معانی دقیقه و خیالات لطیفه، مطلعش این است:

آتشین لعلی که تاج خسروان را زیور است
اخگری بهر خیال خام پختن در سر است

و این رباعی را در تهنیت قدوم بعضی آیندگان از سفر حجاز در رقعه ای نوشته بود:

انصاف بده ای فلک مینافام
تا زین دو کدام خوبتر کرد خرام
خورشید جهانتاب تو از جانب صبح
یا ماه جهانگرد من از جانب شام

و این رباعی را در رقعه ای دیگر:

این نامه نه نامه دافع درد من است
آرام درون رنج پرورد من است
تسکین دل گرم و دم سرد من است
یعنی خبر از ماه جهانگرد من است

و این رباعی دیگر را به تجدید در رقعه ای دیگر:

گر در دیرم به گفت‌وگویت باشم
ور در حرمم به جست‌وجویت باشم
در وقت حضور رو به رویت باشم
در غیبت روی دل به سویت باشم

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

میرنوایی - رحمه الله، و صاحب دولتی که زمان ما به وجود شریف او مشرف است هر چند پایه قدر وی نظر به مراتب جاه و حشمت و قرب پادشاه صاحب شوکت و قیاس به مناقب معنوی از فضل و ادب و فضایل موهوب و مکتسب از آن بلندتر است که وی را به حسن شعر تعریف کنند و به جودت نظم توصیف.
هوش مصنوعی: میرنوایی - رحمه الله، و فردی که امروز ما در زمان او زندگی می‌کنیم، هرچند از نظر مقام و رتبه و عظمت به پادشاهان بزرگ شبیه است، اما از لحاظ فضایل معنوی، مانند علم و ادب و ویژگی‌های دیگر، مقامش بالاتر است. او را به خاطر زیبایی شعرش و نظم عالی‌اش مورد ستایش قرار می‌دهند.
اما چون خاطر شریفش به واسطه کسب فضیلت تواضع و کسر نفس به آن فرود آمده است که خود را در سلک این طایفه منخرط گردانیده است دیگران را حجاب تحاشی از آن معنی که وی را از طبقه ایشان دارند و از زمره ایشان شمارند مرتفع گشته، اما انصاف آن است که هر جا این طایفه باشند وی سر باشد و هرگاه نام این طبقه نویسند وی سر دفتر، چنانکه این معما به اسم شریفش منبی از این معنی است:
هوش مصنوعی: چون او با هدف دستیابی به فضیلت تواضع و کاهش خودپسندی، خود را به گروهی خاص ملحق کرده است، دیگران از او فاصله نمی‌گیرند و او را از طبقه خود جدا نمی‌کنند. انصاف این است که هرگاه این گروه حضور داشته باشند، او باید در راس آن باشد و هرگاه نام این گروه ذکر شود، او باید به عنوان فرد مهم و اصلی معرفی شود. بر این اساس، نام او خود نشان‌دهنده این مقام و ارزش است.
علی سیر الافاضل سرت دهرا
و احرزت الفضائل بالفواضل
هوش مصنوعی: علی در میان بهترین‌ها، پیشوایی بزرگ و سرآمد است و تو فضائل را از وجود او به دست آورده‌ای.
و باسمک فقت اهل الفضل طرا
لذا صورته فوق الافاضل
هوش مصنوعی: با نام تو، تنها اهل فضل و کمال برتری دارند، به‌طوری که تصویر تو در بالای همه نیکان و فاضلان قرار دارد.
و چون گوهر نامش بزرگتر از آن است که هر محل از نظم صدف آن تواند بود و هر مقام از شعر شرف آن تواند یافت تخلص اشعارش به آنچه از این معمای دیگر مفهوم می گردد نامزد گشته،
هوش مصنوعی: به خاطر این که نام گوهر از آن چیزی فراتر است که هر جا بتواند به نظم و زیبایی خود بپردازد و هر جایگاهی نتواند مقام والای آن را در شعر به دست آورد، او در اشعارش از نامی استفاده کرده که به مفهوم دیگر این معما اشاره دارد.
کنه نامش در تخلصها نیابد هیچ کس
بر لب یابندگان از وی نوایی دان و بس
هوش مصنوعی: تخلص او به گونه‌ای است که هیچ کسی نمی‌تواند نام او را در حتی یک ترانه یا شعری پیدا کند. فقط کسانی که او را می‌شناسند، از او صدایی می‌شنوند و این کافی است.
و اگر چه وی را بحسب قوت طبیعت و وسعت قابلیت هر دو نوع شعر ترکی و فارسی میسر است، اما میل طبع وی به ترکی از فارسی بیشتر است و غزلیات وی به آن زبان از ده هزار زیادت خواهد بود.
هوش مصنوعی: با اینکه او از نظر قدرت طبیعی و استعدادش می‌تواند هم شعر ترکی و هم فارسی بسراید، اما تمایل او به شعر ترکی بیشتر از شعر فارسی است و غزل‌های او به زبان ترکی از ده هزار بیشتر خواهد بود.
و مثنویاتی که در مقابله خمسه نظامی وقوع یافته به سی هزار است و گوهر نظم نسفته است و از جمله اشعار فارسی وی است قصیده ای که در جواب قصیده خسرو است که مسماست به دریای ابرار واقع شده و مشتمل است بر بسیاری از معانی دقیقه و خیالات لطیفه، مطلعش این است:
هوش مصنوعی: بر اساس بررسی‌ها، تعداد مثنوی‌هایی که در پاسخ به خمسه نظامی نوشته شده، به سی هزار می‌رسد و این آثار در واقع از جواهرهای نظم فارسی به شمار می‌روند. یکی از این اشعار برجسته، قصیده‌ای است که در پاسخ به قصیده‌ای دیگر به نام "خسرو" سروده شده و عنوان آن "دریای ابرار" است. این قصیده شامل معانی عمیق و خیال‌پردازی‌های زیبا می‌باشد و ابیات ابتدایی آن جذابیت خاصی دارند.
آتشین لعلی که تاج خسروان را زیور است
اخگری بهر خیال خام پختن در سر است
هوش مصنوعی: گواهی بر زیبایی و ارزشمند بودن دُرِ قرمز رنگی وجود دارد که مانند تاج پادشاهان زینت‌بخش است، اما در عین حال، این زیبایی و شادابی نشانگر وجود یک خیال خام و ناپخته در ذهن است که می‌تواند به آتش و خسارت تبدیل شود.
و این رباعی را در تهنیت قدوم بعضی آیندگان از سفر حجاز در رقعه ای نوشته بود:
هوش مصنوعی: این رباعی را به مناسبت خوشامدگویی به برخی از افرادی که از سفر حجاز بازگشته‌اند، روی کاغذی نوشته بود.
انصاف بده ای فلک مینافام
تا زین دو کدام خوبتر کرد خرام
هوش مصنوعی: ای آسمان با انصاف، بگو کدام یک از این دو زیبا‌تر و باوقار‌تر است که در حرکت خود برتری دارد؟
خورشید جهانتاب تو از جانب صبح
یا ماه جهانگرد من از جانب شام
هوش مصنوعی: نور خورشید تو از سوی صبح می‌تابد و نور ماه تو از سمت شام می‌درخشد.
و این رباعی را در رقعه ای دیگر:
هوش مصنوعی: این رباعی را در نوشته‌ای دیگر آورده‌اند:
این نامه نه نامه دافع درد من است
آرام درون رنج پرورد من است
هوش مصنوعی: این نامه نه تنها از درد من کاسته نمی‌کند، بلکه آرامشی را که در درونم مشغول رنج کشیدن است، به تصویر می‌کشد.
تسکین دل گرم و دم سرد من است
یعنی خبر از ماه جهانگرد من است
هوش مصنوعی: خبرهای خوش و دلگرم‌کننده برای من، مانند تسکینی برای قلبی است که در آتش میل می‌سوزد و به من یادآوری می‌کند از آن محبوبی که در جهان سفر می‌کند.
و این رباعی دیگر را به تجدید در رقعه ای دیگر:
هوش مصنوعی: این رباعی دیگری را در ورق دیگری تجدید می‌کنم:
گر در دیرم به گفت‌وگویت باشم
ور در حرمم به جست‌وجویت باشم
هوش مصنوعی: اگر در میخانه به حرف زدن با تو بپردازم یا در خانه خدا به دنبالت باشم، برایم فرقی ندارد.
در وقت حضور رو به رویت باشم
در غیبت روی دل به سویت باشم
هوش مصنوعی: در زمان حضور، همیشه در کنار تو باشم و در زمان غیبت، دل و فکر من به تو مشغول باشد.