گنجور

شمارهٔ ۴۶۶

دل ز ما برد و قصد جانم کرد
قصد این جان ناتوانم کرد
عشق روی تو ای بت سیمین
در همه شهر داستانم کرد
خون دل را ز راه دیده بسی
آن دو دیده بر آستانم کرد
دل محزون ز دوستان بربود
گوش بر قول دشمنانم کرد
غیر نوش لب شکربارت
هرچه خوردم همه زیانم کرد
شکر الطاف او کنم شب و روز
که ثنای تو در زبانم کرد
کام جان مرا نداد شبی
نیک بدنام در جهانم کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ز ما برد و قصد جانم کرد
قصد این جان ناتوانم کرد
هوش مصنوعی: دل من را برد و قصد جانم را کرد، به این ترتیب با ناتوانی من بازی کرد.
عشق روی تو ای بت سیمین
در همه شهر داستانم کرد
هوش مصنوعی: عشق تو ای معشوق با زیبایی بی‌نظیرت، در تمام شهر، همه برای من داستانی سراغ دارند.
خون دل را ز راه دیده بسی
آن دو دیده بر آستانم کرد
هوش مصنوعی: از چشمانم به خاطر رنج و درد زیاد، اشک‌هایی چون خون می‌ریزم و این اشک‌ها به پای آن محبوب می‌ریزد.
دل محزون ز دوستان بربود
گوش بر قول دشمنانم کرد
هوش مصنوعی: دل غمگین من به خاطر دوستانم به درد آمده و به حرف‌های دشمنان گوش داده‌ام.
غیر نوش لب شکربارت
هرچه خوردم همه زیانم کرد
هوش مصنوعی: هر چیزی جز لب‌های شیرین تو که خوردم، فقط به ضررم بوده است.
شکر الطاف او کنم شب و روز
که ثنای تو در زبانم کرد
هوش مصنوعی: سپاسگزاری از نعمت‌های او را در تمام شب و روز انجام می‌دهم، زیرا ستایش تو در زبانم جاری شده است.
کام جان مرا نداد شبی
نیک بدنام در جهانم کرد
هوش مصنوعی: شبِ خوبی به من نداد و باعث شد که در دنیا بدنام شوم.